Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
dysgenic
مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
Other Matches
recombinant
موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
recapitulated
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulate
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulates
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulating
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
gene
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
streakier
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
Scotticism
اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Scotticisms
اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
self expression
ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
aircraft alternation
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
inherited
ارثی
congenital
ارثی
successive
ارثی
coparcenery
هم ارثی
hereditary
ارثی
genetic
ارثی
heritable
ارثی
patrimonial
ارثی
geneticism
ارثی نگری
geneticists
ارثی نگر
geneticist
ارثی نگر
genotype
سنخ ارثی
genomotives
انگیزههای ارثی
hereditarianism
ارثی نگری
genetic endowment
موهبت ارثی
be in one's blood
<idiom>
ارثی بودن
prerogative
امتیاز مخصوص حق ارثی
genetic endowment
ساز و برگ ارثی
prerogatives
امتیاز مخصوص حق ارثی
diathesis
بیماری پذیری ارثی
bequest
ارثی که بنابوصیت رسیده
bequests
ارثی که بنابوصیت رسیده
makings
صفات یا
amphiploid
دارای حداقل کرموسوم ارثی
legitimism
هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
sex linked
واقع در کروموزم جنسی ارثی
principals
رئیس موسسه اثاثه ارثی
principal
رئیس موسسه اثاثه ارثی
paternity
صفات پدری
womanliness
صفات زنانه
sportmanlike
صفات ورزشکارانه
secondary qualities
صفات ثانوی
legitimist
هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
Generosity runs in the family.
سخاوت دراین خانواده ارثی است
qualities inhering in a person
صفات جبلی شخص
characterization
توصیف صفات اختصاصی
admirable qualitics
صفات پسندیده یاستوده
interosculate
صفات مشترک داشتن
homozygote
واجد صفات پدرومادر
ethos
صفات وشخصیت انسان
attributes of god
صفات یا اسامی خدا
pattern
الگو صفات فردی
epithetical
دارای صفات یا القال
germanity
صفات ویژه المانی
animalization
واجد صفات حیوانی
patterns
الگو صفات فردی
osculate
صفات مشترک داشتن
osculation
تماس اشتراک صفات
inviable
عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
lineament
خطوط چهره صفات مشخصه
dehumanization
از دست دادن صفات انسانی
lineaments
خطوط چهره صفات مشخصه
to p any one's good qualities
صفات نیک کسی راستودن
whorish
دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
quantitatively
بیان شده بر حسب صفات
racy
دارای صفات اصلی و نژادی
quantitative
بیان شده بر حسب صفات
well conditioned
نیکو خصال دارای صفات حسنه
disfeature
صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
character
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
These qualities are esteemed by managers.
مدیران این
[نوع]
صفات را ارجمند می شمارند.
autosexing
دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
echinoid
دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
characters
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
cacogenesis
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
telegony
انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
androgen
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
professionalism
صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanises
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
quantize
با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
grammar
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
HTTP
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
grammars
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
VidCap
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
labor of love
<idiom>
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
cues
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
cue
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
phoneme
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
keystroke
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
compiler
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
board
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
electronic
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
boarded
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
literacy
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
z buffer
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
I am here for a language course
من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
point of presence
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
monitored
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
warm up
اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
dithering
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
pc file iii
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
eight ball billiard
تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
busied
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
monitors
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
busiest
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
monitor
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
rule
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
authoring
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
Memmaker
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com