English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
telematics واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی
Other Matches
electronic پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
personal محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
cpu سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
highways باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highway باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highway اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
highways اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
gpr ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
channeled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
bios توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
crosstalk واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال
adapter وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
communication پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
communication channels وسایل ارتباطی
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
logical یری توان پردازش موتور واسط
interface واسط واحد پردازش و باس IEEE
interfaces واسط واحد پردازش و باس IEEE
communication مراوده وسایل ارتباطی
postprocessor برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
lips استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
enhancing واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
enhance واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
enhanced واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
enhances واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
adapter کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
ESDI واسط استاندارد بین CPU و وسایل جانبی مثل درایو دیسک
small computer systems interface واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
Hewlett Packard روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها
interactive ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
backing رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
internal memory بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal store بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
batches 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
traffics اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficked اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffic اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
trafficking اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
initialed خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialing خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initials خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
initialling خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
bureau ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureaus ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
onion skin language زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
dp پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
generals ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
Faraday cage صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
interface تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interfaces تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
receive پذیرش داده از یک خط ارتباطی
receives پذیرش داده از یک خط ارتباطی
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
channels خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channel خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channeling خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channelled خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channeled خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
ready خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readied خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readies خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
readying خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است
interfaces مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
connects وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
connect وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
transaction پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
asynchronous ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند
saturation آزمایش شبکه ارتباطی , با ارسال حجم بزرگ داده وپیام روی آن
tests آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
tested آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
Advanced Technology Attachment واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
massaged پردازش داده
massages پردازش داده
massage پردازش داده
data processing پردازش داده ها
massaging پردازش داده
universal کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
decentralized data processing پردازش داده نامتمرکز
scientific data processing پردازش داده علمی
adp پردازش داده خودکار
automatic data processing پردازش خودکار داده ها
ddp پردازش داده توزیعی
adp پردازش داده اتوماتیک
data processing system سیستم پردازش داده
data processing manager مدیر پردازش داده
idp پردازش داده مجتمع
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
integrated data processing پردازش داده مجتمع
data processing technology تکنولوژی پردازش داده
data file processing پردازش فایل داده
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
data processing center مرکز پردازش داده
data processing cycle چرخه پردازش داده
data processing management مدیریت پردازش داده
separated استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
contentions سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
contention سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
separates استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separate استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
teleprocessing پردازش داده از راه دور
preconditions جایدهی داده پیش از پردازش
dp Processing Data پردازش داده
distributed data processing پردازش داده توزیع شده
adp پردازش داده توسط کامپیوتر
precondition جایدهی داده پیش از پردازش
automated data processing پردازش داده به صورت خودکار
data processing curriculum دوره تحصیلات پردازش داده
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
MNP 0 پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
MIMD معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
prestore ذخیره داده در حافظه پیش از پردازش
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
transfers زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transmissions وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transferring زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transmission وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transfer زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
outputs داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
preprocess اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
edp پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
output داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
analog کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
analogue کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
analogues کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
cdp Processing Data Certificationin گواهی پردازش داده
snows واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snowing واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snow واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snowed واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
transmission وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
spillages وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
picocomputer کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد
spillage وضعیتی که داده بسیاری پردازش شوند و در بافر جا نشوند
poll سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود
polled سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود
polls سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود
flowchart دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
nanocomputer کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را دربیلیونیمهای یک ثانیه دارا میباشد
demand پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demands پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demanded پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
midi واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
HyperTerminal برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
immediate پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون
electronic توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
reducing تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
edp پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
decentralized data processing پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
preprocessor نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
reduce تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
dma CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
port مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
store ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
storing ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
postprocessor ریز پردازندهای که داده نیمه پردازش شده را از وسیله دیگر کنترل میکند
mdr ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند
query پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
querying پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
storage فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
queried پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
registers مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
lisping زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود
lisp زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود
lisps زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود
lisped زبان سطح بالا که در پردازش لیست دستورست یا داده و در هوش مصنوعی به کار می رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com