Total search result: 202 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
envelope |
وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ |
envelopes |
وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ |
|
|
Other Matches |
|
envelope |
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه |
envelopes |
چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه |
stationery |
شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد |
penning |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
penned |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
pen |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
pens |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
takedown |
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی |
communication |
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت |
pigenhole |
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن |
registry jacket |
پاکت مخصوص نامههای سفارشی |
bells and whistles |
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی |
peripheral |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
built-in |
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است |
peripheral |
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی |
wait condition |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
wait state |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
write |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
writes |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
output |
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی |
outputs |
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی |
cycles |
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود |
cycle |
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود |
cycled |
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود |
demand |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
demands |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
demanded |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
processor |
پردازنده جانبی مخصوص |
notepaper |
کاغذ نامه نگاری |
fastest |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fast |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fasts |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
fasted |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
i/o |
وسیله جانبی |
unit |
وسیله جانبی |
units |
وسیله جانبی |
devices |
وسیله جانبی |
ancillary equipment |
وسیله جانبی |
device |
وسیله جانبی |
input/output |
وسیله جانبی |
accessory |
وسیله جانبی |
test paper |
کاغذ مخصوص ازمایش ورقه امتحان |
whatman |
کاغذ اعلی مخصوص ترسیم وطراحی |
sidelay |
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ |
failure |
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی |
failures |
خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی |
polled |
بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه |
computer interface unit |
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر |
sub- |
کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن |
interrupts |
حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی |
poll |
بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه |
interrupting |
حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی |
interrupt |
حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی |
polls |
بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه |
kraft |
کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی |
controllers |
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی |
auxiliary |
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل |
auxiliaries |
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل |
controller |
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی |
port |
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر |
peripheral |
فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی |
enhancement |
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد |
PCMCIA |
حافظه یا وسیله جانبی که با استاندارد PCMCIA مط ابقت دارد |
device |
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی |
devices |
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی |
inks |
رسم خط وط روی کاغذ به وسیله رسام |
ink |
رسم خط وط روی کاغذ به وسیله رسام |
bundle |
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود |
bundles |
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود |
bundling |
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود |
panels |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
status |
ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد |
integral |
وسیله جانبی یا طرح خاصی که در سیستم نصب شده است |
handler |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
handlers |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
plotters |
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند |
customers |
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد |
plotter |
وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند |
s 00 bus |
یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی |
panel |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
status |
کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد |
customer |
شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد |
devices |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
takedown |
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود |
device |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
key |
قطعه ای کاغذ بالای کلیدهای مخصوص برای یادآوری به اپراتور تابع های خاص |
external |
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز |
externals |
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز |
sprocket feed |
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند |
peripheral |
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
paddle |
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد |
paddled |
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد |
paddles |
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد |
PCU |
وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد |
paddling |
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد |
input/output |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
i/o |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
X Y |
وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده |
radial transfer |
انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند. |
ended |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
peripheral |
بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد |
transfer |
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند. |
ends |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
i/o |
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترل امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد |
transferring |
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند. |
transfers |
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند. |
peripheral |
وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد |
input/output |
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد |
end |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
label |
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است |
labels |
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است |
labeling |
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است |
labelled |
مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است |
verifier |
وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی |
protesting |
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود |
protested |
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود |
protest |
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود |
protests |
واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود |
warm standby |
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم |
thermal |
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد |
shared |
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود |
aliens |
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد |
alien |
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد |
shares |
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود |
share |
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود |
flow diagram |
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت |
flowchart |
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت |
tractor feed |
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود |
plater |
صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی |
coprocessor |
پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند |
enquiry |
کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است |
semaphore |
مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند |
port |
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد |
system |
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند |
systems |
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند |
keypad |
وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد |
noncompatibility |
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند |
dumb terminal |
وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند |
friction feed |
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک |
teletypewriter |
صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند |
electrosensitive |
کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد |
absolute address |
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند |
numeric keypad |
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند |
device |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
devices |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
output |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
outputs |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
PIA |
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه |
images |
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند |
image |
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند |
expansion interface |
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند |
accomodation line |
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است |
sidelap |
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم |
target selector |
دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است |
skip |
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ |
skipped |
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ |
sheet |
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد |
skips |
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ |
sheets |
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد |
plotters |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
plotter |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
covers |
پاکت |
envelopes |
پاکت |
envelope |
پاکت |
pack box |
پاکت |
cover |
پاکت |
coverings |
پاکت |
sprocket holes |
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد |
disk envelope |
پاکت دیسک |
chains |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
chain |
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد |
channeling |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channeled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channel |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channels |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channelled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
side effect |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
superscription |
عنوان روی پاکت |
NCR paper |
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact |
address an envelope |
آدرس روی پاکت نوشتن |
tea bag |
پاکت محتوی چای فوری |
pocket |
پاکت تشکیل کیسه در بدن |
pockets |
پاکت تشکیل کیسه در بدن |
tea bags |
پاکت محتوی چای فوری |
sensor |
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده |
to address |
نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن |
window envelope |
پاکت طلق دار ادرس نما |
post script |
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد |
letter of intent |
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله |
pourparley |
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن |
pourparler |
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن |
cryptoparts |
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه |
flows |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
flow |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
flowed |
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها |
paged |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
pages |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
page |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
scratch paper |
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه |
power down |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |