Total search result: 211 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
communication channel |
کانال ارتباطی |
|
|
Search result with all words |
|
link |
مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله |
universal |
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند |
lease |
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است |
leases |
کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است |
output |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
outputs |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
adapter |
وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است |
crosstalk |
واسط بین دو کابل ارتباطی یا کانال |
engineering circuit |
کانال ارتباطی فنی |
PRI |
خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل |
Other Matches |
|
channelled |
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است |
channeled |
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است |
channeling |
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است |
channel |
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است |
channels |
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است |
HyperTerminal |
برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد |
channels |
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند |
channeled |
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند |
channel |
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند |
channeling |
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند |
channelled |
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند |
queueing |
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود |
queue |
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود |
queues |
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود |
queued |
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود |
bed levels |
نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال |
bras |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
bra |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
basic |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
basics |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
irrelation |
بی ارتباطی |
long distance line |
خط ارتباطی |
incorerence rency |
بی ارتباطی |
inconsequence |
بی ارتباطی |
disconnectedness |
بی ارتباطی |
tie line |
خط ارتباطی |
communication line |
خط ارتباطی |
communication link |
اتثال ارتباطی |
trunk cable |
کابل ارتباطی |
communication channel |
کانل ارتباطی |
answer/originate |
رسانه ارتباطی |
communication circuit |
مدار ارتباطی |
communication channels |
وسایل ارتباطی |
association nuclei |
هستههای ارتباطی |
association pathway |
گذرگاه ارتباطی |
communication channel |
مجرای ارتباطی |
network |
شبکه ارتباطی |
communication cable |
کابل ارتباطی |
networks |
شبکه ارتباطی |
communication device |
دستگاه ارتباطی |
communication network |
شبکه ارتباطی |
communication protocol |
پروتکل ارتباطی |
communication system |
نظام ارتباطی |
communication link |
پیوند ارتباطی |
association neuron |
نورون ارتباطی |
communications terminal |
ترمینالهای ارتباطی |
relationship therapy |
درمان ارتباطی |
routes of communication |
مسیرهای ارتباطی |
routes of communication |
کانالهای ارتباطی |
telecommunication cable |
کابل ارتباطی |
long distance cable |
کابل ارتباطی |
association areas |
مناطق ارتباطی |
communication interface |
میانجی ارتباطی |
band |
مدار ارتباطی که سیگنال |
disrelation |
عدم ارتباط بی ارتباطی |
bands |
مدار ارتباطی که سیگنال |
communication control character |
کاراکتر کنترل ارتباطی |
receive |
پذیرش داده از یک خط ارتباطی |
line of communications |
خطوط ارتباطی زمین |
receives |
پذیرش داده از یک خط ارتباطی |
communication |
مراوده وسایل ارتباطی |
frontal association area |
منطقه ارتباطی پیشانی |
dedicated |
خط ارتباطی برای کار خاص |
air ground liaison code |
کدهای ارتباطی زمینی وهوایی |
answers |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
paths |
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری |
path |
مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری |
channelled |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
answering |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
answered |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
telematics |
واسط پردازش داده و وسایل ارتباطی |
channels |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
answer |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
channeling |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
narrow band ISDN |
نام دیگر سیستم ارتباطی ISDN |
connect |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
channel |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
connects |
اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی |
optical |
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری |
channeled |
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده |
readies |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
readying |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
channeled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
readied |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
channels |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
ready |
خط وط ارتباطی یا وسایلی که منتظر دستیابی داده است |
holdup |
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه |
channeling |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
analog |
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند |
positive |
سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند |
channel |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
channelled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
tunneling |
کانال |
tunnelled |
کانال |
tunneled |
کانال |
tunnels |
کانال |
canal bridge |
پل کانال |
channeled |
کانال |
tunnel |
کانال |
channeling |
کانال |
channelled |
کانال |
channels |
کانال |
route |
کانال |
routes |
کانال |
duct |
کانال |
groove |
کانال |
sliding channel |
کانال |
conduit |
کانال |
conduits |
کانال |
canal |
کانال |
grooves |
کانال |
canals |
کانال |
canaliculus |
کانال |
cut |
کانال |
cuts |
کانال |
ship canal |
کانال |
channel |
کانال |
bridge |
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد |
analogues |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
bridges |
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد |
analogues |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
analogue |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند |
bridged |
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد |
head |
وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی |
analogue |
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند |
interactive |
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف |
roams |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
roam |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
roamed |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
roaming |
حرکت به آسانی ودرارتباط با فرستنده ارتباطی بی سیم بودن |
connect |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
remotest |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
connects |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
remote |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
analog |
خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند |
remoter |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
telephone conduit |
کانال تلفن |
telephone channel |
کانال تلفن |
channel interceptor |
کانال چندراهه |
scanner channel |
کانال پیمایشگر |
channel switch |
کلید کانال |
berm |
هره کانال |
open canal |
کانال روباز |
channel type |
کانال تایپ |
communications channel |
کانال مخابراتی |
trunking |
کانال تهویه |
y channel |
کانال ایگرگ |
channel capacity |
گنجایش کانال |
channel access |
دستیابی کانال |
canalization |
کانال سازی |
gullets |
مجرا کانال |
channel command |
فرمان کانال |
cross-Channel |
برقراریارتباطومسافرت از کانال |
headwater channel |
کانال اباره |
data channel |
کانال داده |
quarternary canal |
کانال درجه 4 |
digital channel |
کانال رقمی |
aqueduct |
کانال یا مجرای اب |
diversion cannel |
کانال انحرافی |
headrace |
کانال اباره |
grade of channel |
درجه کانال |
aqueducts |
کانال یا مجرای اب |
feeder canal |
کانال تغذیه |
main line |
کانال اصلی |
main lines |
کانال اصلی |
instruction pipeline |
کانال اطلاعات |
irrigation channel |
کانال ابیاری |
luminance channel |
کانال روشنایی |
ascension pipe |
کانال سرازیری |
output channel |
کانال خروجی |
offtake canal |
کانال گیرنده |
channel capacity |
فرفیت کانال |
multichannel |
با بیشتر از یک کانال |
monochrome channel |
کانال تکرنگ |
mid channel |
مرکز کانال |
mid channel |
وسط کانال |
main canal |
کانال اصلی |
duplex channel |
کانال دو طرفه |
gullet |
مجرا کانال |
channel |
کانال تلویزیون |
channeling |
کانال ساختن |
channeling |
کانال تلویزیون |
canals |
کانال ترعه |
channeled |
کانال مجرا |
canal |
کانال ترعه |
channeled |
کانال تلویزیون |
channels |
کانال مجرا |
channels |
کانال تلویزیون |
channels |
کانال ساختن |
channel |
کانال مجرا |
channeled |
کانال ساختن |
conduit |
کانال لوله |
channeling |
کانال مجرا |
channel |
کانال ساختن |
conduits |
کانال لوله |
channelled |
کانال تلویزیون |
channelled |
کانال مجرا |
channelled |
کانال ساختن |
fixes |
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد |
fix |
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد |