| Total search result: 204 (6 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| idle |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| idled |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| idles |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| idlest |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| collective goods |
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود |
| dead time |
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود |
free |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
| freed |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
| freeing |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
| frees |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
| opens |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
| open |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
| opened |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
| shareware |
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد. |
| configured in |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است |
| dataset |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است |
| publish |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| publishes |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| published |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| workspace |
فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند |
| appliance computer |
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است |
| expanded memory system |
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد |
| user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
| vertical |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
| composite demand |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
| quad |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
| quads |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
| EMM |
امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند |
| ieee |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
| duplexes |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
| duplex |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
| wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
| PPP |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
| wimps |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| wimp |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| microsoft |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
| Hamming code |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
| electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
| public |
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی |
| fibre |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| fibres |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| fiber |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| inactive |
پنجرهای که نمایش داده میشود ولی در حال حاضر استفاده نمیشود |
| fullest |
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود |
| full |
که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود |
| standbys |
که در صورت خرابی آماده استفاده است |
| standby |
که در صورت خرابی آماده استفاده است |
| universal |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
| paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
| base band |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
| baseband |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
| scanned |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| scan |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| scans |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
| TCP/IP |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
| contention |
مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود |
| contentions |
مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود |
action architecture |
[معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده] |
| junk |
پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود |
| pre |
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند |
| pre- |
اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند |
| buffer |
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود |
| garbage |
سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود |
| dead freight |
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود |
| capacity |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
| capacities |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
| bitmap |
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و... |
| fourth generation computers |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند |
| AT command set |
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است |
| turnkey system |
سیستم کامل که طبق نیاز مشتری طراحی شده است و آماده استفاده است |
| c |
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع |
| cats |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
double |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
cat |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
| doubled |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
| doubled up |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
| straight line coding |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
| precision |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت |
| executive information system |
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت |
| bands |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
| band |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
| multiple |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن |
| literacy |
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی |
| joint tenants |
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد |
| exerciser |
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید |
| common use |
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک |
| for the benefit of |
برای استفاده |
| What is in it for me ? |
برای من چه استفاده ای ؟ |
| authoring |
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM |
| defect skipping |
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است |
| offices |
مناسب برای استفاده در شرکت |
| copy for private use |
نسخه برای استفاده شخصی |
| approval |
توافق برای استفاده از چیزی |
| It's for my personal use. |
برای استفاده شخصی است. |
| security blanket <idiom> |
استفاده از چیزی برای راحتی |
| readied |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
| readies |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
| ready |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
| office |
مناسب برای استفاده در شرکت |
| readying |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
| solenoid sweep |
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید |
| time |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| timed |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| times |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| wire |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
| wires |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
| oases |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
| oasis |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
| peonage |
استفاده از غلام برای کارهای بندگی |
| cai |
استفاده از کامپیوتر برای آموزش یک موضوع |
| to store up something |
انباشتن چیزی برای استفاده در آینده |
| subreption |
اختفای حقایق برای استفاده خود |
| cats |
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت |
cat |
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت |
| white slave |
استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس |
| turn over <idiom> |
به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
| indexing |
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن |
| cultivation |
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد |
| turbo porolog |
POROLO برای استفاده روی کامپیوتر شخصی |
horn socket |
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود] |
| patent |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
| battery |
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار |
| patented |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
| angary |
حق کشور متحارب برای استفاده از اموال کشوربیطرف |
| bug taper |
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب |
| registers |
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود |
| plant |
ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا |
| plants |
ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا |
| registering |
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود |
| patenting |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
| patents |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
| register |
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود |
| eat one's cake and have it too <idiom> |
هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن |
| alternate |
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره |
| alternated |
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره |
| batteries |
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار |
| alternates |
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره |
| to pull strings |
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن |
| shares |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
| share |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
| shared |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
| drive |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
| drives |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
| signalling |
استفاده از کانال صوتتی طبیعی برای ارسال داده |
| photo finish |
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده |
| scratch file |
ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود |
| link route segments |
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه |
| steals |
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز |
| stationery |
کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است |
| devices |
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان |
| vehicle used for migrant-smuggling operations |
خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق |
| multiprecision |
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد. |
| monadic operator |
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند |
| usable |
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است |
| device |
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله |
| mainframe computer |
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe |
| finite precision numbers |
استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد |
| wharfage |
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی |
| mouses |
که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند |
| dichotomizing search |
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها. |
| steal |
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز |
| materials |
مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود |
| mouse |
که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند |
| electronic |
استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس |
| to take out a patent |
حق ثبت شده برای استفاده ازاختراعی بدست اوردن |
| dedicated |
برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است |
| asymmetric video compression |
استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر |
| smoke consumer |
اسباب استفاده از دود برای مصرف درونی ماشین |
| shuttle bombing |
بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری |
| computer literacy |
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل |
| cbt |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان |
| throw one's weight around <idiom> |
ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن |
| material |
مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود |
| mount |
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است |
| mounts |
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است |
| effective |
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است |
| generate |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
| center |
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور |
| generated |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
| fosdic |
وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم |
| office |
استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره |
| offices |
استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره |
| bridged |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
| clock |
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند |
| bridges |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
| bridge |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
| redundant |
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود |
| wine palm |
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود |
| clocks |
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند |
| generating |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
| generates |
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه |
| cad |
استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش |
| cads |
استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش |
| jujitsu |
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو |
| circulars |
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند |
| circular |
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند |
| input/output |
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص |
| jobs |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
| installation |
کامپیوتر و قط عات استفاده شده برای یک نوع کار و پردازش |
| job |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
| common |
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است |