Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
populated board |
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد |
|
|
Other Matches |
|
pad |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
pads |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
rat's nest |
یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند |
printed circuit board |
تخته مدار چاپی |
board |
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها |
boarded |
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها |
motherboard |
تخته مدار چاپی اصلی در سیستم |
pcb |
Board Circuit Printed تخته مدار چاپی |
micros |
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند |
micro |
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند |
microcomputer |
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد |
logic |
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ |
microprocessor |
مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی |
microprocessors |
مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی |
micros |
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است |
micro |
تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است |
surface mount technology |
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند |
inferior planet |
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد |
composite circuit |
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |
switching |
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |
multi board computer |
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند |
pinned |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
pin |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
pinning |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
groupware |
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است |
etched circuit |
مدار چاپی |
printed circuit |
مدار چاپی |
expansion slots |
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند |
bare board |
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است |
mother board |
برد مدار چاپی اصلی |
rubber banding |
قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود |
warheads |
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد |
warhead |
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد |
data packet |
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد |
chromoplast |
یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد |
strobe |
ا ز یک مدار الکترونیکی |
anthracite |
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد |
masters |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
mastered |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
master |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
scalar |
متغیری که حاوی مقدار ثابت ونه نوع داده مختلط میباشد. |
expansion board |
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر |
boarded |
تخته حاوی نقشه |
board |
تخته حاوی نقشه |
breadboard |
تخته مدار |
circuit board |
تخته مدار |
missile monitor |
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد |
gates |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
gates |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
gate |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
gate |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
expansion unit |
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند |
peripheral |
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است |
NOR function = |
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد |
amplifiers |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
amplifier |
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |
NAND function |
مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است |
NOT function |
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد |
buyer's over |
حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد |
typeball |
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد |
communication |
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد |
duplexes |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
nonlinear |
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |
duplex |
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |
jumpers |
اتصال موقت روی تخته مدار |
jumper |
اتصال موقت روی تخته مدار |
not stage |
مدار یا جزئی در یک سیستم لاجیک که وجود یا عدم وجودخروجی برعکس حالت ورودی و یا نقیض ان میباشد |
microcontroller |
مدار مجتمع که حاوی CPU |
transistor |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
combinational |
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است |
transistors |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
back plane |
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند |
expansion interface |
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک |
fully |
تخته مدار که همه قط عات را در یک محل دارد |
logic |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده |
photocomposition |
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد |
board computer |
یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است |
circuit |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |
plug |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
circuits |
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |
plugs |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
plugging |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
backplane |
بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار |
microcomputer |
ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند |
parallelling |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
parallels |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
parallelled |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
paralleling |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
paralleled |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
parallel |
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها |
enabling |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
enables |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
filters |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
filter |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
enable |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
enabled |
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |
expansion |
تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن |
racks |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
rack |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
racked |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
wracked |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
wracks |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
rack |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
wracked |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
racks |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
racked |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
wracks |
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است |
multilayer |
تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد |
board |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد |
boarded |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد |
card |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن |
cards |
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن |
peripheral slots |
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند |
i/o |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است |
master |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
mastered |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
masters |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
unpopulated |
تخته مدار چاپ شده که درحال حاضر عنصری ندارد یا سوکت آن خالی است |
input/output |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است |
masters |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
mastered |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
master |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
point |
نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد |
coincidence circuit |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
coincidence element |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
suspends |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
suspend |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
suspending |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
Symbol font |
نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است |
vim |
مجموعه استانداردهای Apple, Novell , Borland ,IBM که حاوی روش ارسال پیام های پست الکترونیکی بین برنامههای کاربردی است |
populates |
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند |
populating |
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند |
populate |
1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند |
modulator |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
MIDI setup map |
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد |
logic |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
unclocked |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
carried |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
carries |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
carry |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
carrying |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
harder |
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است |
hardest |
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است |
hard |
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است |
multiplex |
سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند |
SMT |
روش تولید تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح آن و نه روی سوراخهای آن نصب شده اند |
Windows Explorer |
گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی |
card |
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود |
cards |
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود |
inherent addressing |
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی |
simm |
تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند |
universal |
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است |
duplex |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
duplexes |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
ULA |
قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند |
PSU |
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی |
edge card |
یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است |
de bounce |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
flashed |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
flash |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
flashes |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
position |
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو |
positioned |
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو |
free port |
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد |
free ports |
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد |
edge |
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود |
edges |
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود |
print |
فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است |
printed |
فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است |
prints |
فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است |
solid-state |
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند |
electronic office |
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی |
flip-flopped |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flop |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flops |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
flip-flopping |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
ebam |
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory |
stopboard |
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه |
lee board |
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته |
boarded |
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود |
daughter board |
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود |
board |
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود |
cybernetics |
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان |
electronic element |
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی |
components |
مولفه |
d.c. component |
مولفه دی سی |
constituent |
مولفه |
component |
مولفه |
constituents |
مولفه |
active element |
مولفه موثر |
homopolar component |
مولفه همقطب |
tangential component |
مولفه مماسی |
component |
مولفه بردار |
components |
مولفه بردار |
active component |
مولفه موثر |
zero sequence component |
مولفه همقطب |
component forces |
نیروهای مولفه |
discrete component |
مولفه گسسته |
paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
wind component |
مولفه مربوط به باد |