Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
terabyte
یک هزار گیگا بایت یا یک میلیون مگا بایت داده
Other Matches
kilos
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilo
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
megabyte
میلیون بایت
mb
یک میلیون بایت egaByte
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
PB
یک quadrilloion بایت چهار میلیون
Kbit
معادل هزار بایت
DVD
پیشرفت تازه در ذخیره سازی دادههای با حجمم گیگا بایت روی دیسک از نوع ROM-CD
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
kb
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
Kbyte
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
byte mode
وجه بایت حالت بایت
data byte
بایت داده
long integer
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
doubled
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
doubled up
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
xmodem
بایت از بلاک داده را منتقل میکند
mode
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
modes
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
media
کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
machined
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machines
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
double
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled up
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
large model
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
medium
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
mediums
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
redundant
سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
compacted
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacting
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compacts
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compact
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
quad
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
milliard
هزار میلیون
mb
بایت
byte
بایت
bites
بایت
bite
بایت
m
بایت
b
یک بایت
bytes
بایت
gigabyte
یک هزار میلیون بابت
g
در معنای یک هزار میلیون
billionths
یک تقسیم بر هزار میلیون
kilomegacycle
هزار میلیون چرخه
billionth
یک تقسیم بر هزار میلیون
nibble
نصف یک بایت
terabyte
تریلیون بایت
TB
یک تریلیون بایت
gigabyte
بیلیون بایت
nibbled
نصف یک بایت
nibbles
نصف یک بایت
sextets
بایت شش بیتی
byte mode
وضعیت بایت
sextet
بایت شش بیتی
nibbling
نصف یک بایت
terabyte
یک تریلیون بایت
gigahertz
فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
gigaflop
یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
byte addressable
بایت نشانی پذیر
bpi
تعداد بایت در هر اینچ
byte addressable
بایت ادرس پذیر
nibbled
نصف طول بایت استاندارد
nibbling
نصف طول بایت استاندارد
nibble
نصف طول بایت استاندارد
standard
اولین مگا بایت حافظه در PC.
standards
اولین مگا بایت حافظه در PC.
nybble
نصف طول بایت استاندارد
bytes per inch
تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
gulps
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulping
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulped
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulp
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
nibbles
نصف طول بایت استاندارد
bytewide memory
بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
bytes
حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
byte
حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
gulp
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulped
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulping
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulps
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
access control
بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد
ems
سیستمی در PC که بخشی از حافظه که بالای کیلو بایت است نشان میدهد
YMODEM
بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
nibbles
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbled
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbling
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibble
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
scsi
بیتی با نرخ مگا بایت در ثانیه تامین میکند. این استاندارد وسایل را هم پوشش میدهد
mass storage
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
conventional memory
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional RAM
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
trailers
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
trailer
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
extends
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extend
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
masks
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
LIM EMS
استانداردی که حافظه جانبی بالاتر از کلید بایت را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامه هایی که خاص نوشته شده اند به کار می رود
kilos
هزار بیت داده
kilo
هزار بیت داده
expanded memory system
دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
mflops
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
upper memory
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
t
درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
giga
گیگا
gigaheriz
گیگا هرتز
Loo sanpra
[منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
radio frequency
قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
milfoil
بومادران هزار برگ هزار برگ
crore
ده میلیون
millions
میلیون
mega
میلیون
million
میلیون
m
یک میلیون
megabit
میلیون ذره
megabit
میلیون بیت
To scuffle through a job.
سر به میلیون می زند
megawatt
یک میلیون وات
megawatts
یک میلیون وات
megacycle
یک میلیون دور
megahertz
میلیون هرتز
megacycle
میلیون چرخه
megacycle
یک میلیون دوردر دقیقه
million instructions per second
میلیون دستورالعمل در ثانیه
octillion
توان هشتم میلیون
mips
یک میلیون دستورالعمل درثانیه
parts per million
[ppm]
بخش در میلیون
[فیزیک]
[شیمی]
mhz
یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
f
معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
megaflop
یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
megatons
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megaton
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
m
علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
parallelling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans .
پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
mhz
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
A million is 1 with 6 zeros
[noughts]
after it.
یک میلیون عدد یک با شیش تا صفر پشتش است.
[ریاضی]
There are ine milion book (volumes)in this library.
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
labyrinthine fret
هزار تو
milleped
هزار پا
thousandths
یک هزار
thousandth
یک هزار
mil
هزار
ten thousand
ده هزار
myriad
ده هزار
million
هزار در هزار
multiped
هزار پا
millions
هزار در هزار
myriads
ده هزار
per mill
در هزار
per mill
در هر هزار
one thousand
یک هزار
thousand
هزار
thousands
هزار
per mil
در هزار
milliped
هزار پا
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tail
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
thousand and one
هزار ویک
kilo
در معنای یک هزار
grandest
هزار دلار
chiliad
هزار ساله
kilos
هزار گرم
kilograms
هزار گرم
kilogram
هزار گرم
myriapoda
هزار پایان
kilo
معادل هزار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com