Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
led |
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور |
|
|
Other Matches |
|
alphanumeric display terminal |
ترمینال نمایش الفبا عددی |
alphanumeric |
ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود |
ascii |
کدی که حروف الفبا- عددی را به صورت کد دو دویی نمایش میدهد |
string |
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند |
light emitting diode |
دیود ناشر نوری |
alphameric |
الفبا عددی |
alphanumeric |
الفبا عددی |
alphameric |
الفبا- عددی |
alphanumeric character |
دخشههای الفبا عددی |
alphanumeric sort |
مرتب نمودن الفبا عددی |
type |
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد |
types |
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد |
typed |
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد |
text |
حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات |
texts |
حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات |
alphamosaic |
برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس |
string |
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی |
American Standard Code for Information Interchange |
کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند |
string |
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند |
alphanumeric |
عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد |
string |
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد |
monitor |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
monitored |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
monitors |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
resolution |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
resolutions |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
mains supply unit |
واحد تغذیه جریان شبکه |
mains power supply unit |
واحد منبع تغذیه شبکه |
scrolls |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
scroll |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
numeric representation |
نمایش عددی |
number representation |
نمایش عددی |
ABC |
سه حرف اول الفبای انگلیسی که نماینده حروف الفبا است الفبا |
alphabetize |
به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن |
offstage |
خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی |
floating |
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود |
ruler |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
rulers |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
numerical indicator tube |
هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد |
duodide |
دیود مضاعف دیود دوبل |
display unit |
واحد نمایش |
video display unit |
واحد نمایش تصویری |
visual display unit |
واحد نمایش دیداری |
All that glitters is not gold . <proverb> |
هر چیزى که مى درخشد طلا نیست. |
character |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
characters |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
zone bits |
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند |
bits |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
HRG |
توانایی نمایش تعداد زیادی پیکس در واحد مساحت |
bit |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
analogue |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analog |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analogues |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
resolutions |
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت |
backspace |
کدی که باعث یک واحد برگشت نشانه گر در صفحه نمایش میشود |
diminished radix complement |
نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد |
resolution |
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت |
private automatic branch exchange |
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی |
num lock key |
کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد |
swim |
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند |
swims |
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند |
tests |
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند |
tested |
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند |
test |
بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند |
backlit display |
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد |
available |
کوچکترین واحد یا نقط ه صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است |
floating |
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند |
elements |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است |
element |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است |
resolutions |
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه |
resolution |
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه |
absolute system of units |
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند |
picturing |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
picture |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
pictured |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
picture element |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
pixel |
کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد |
pictures |
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است |
excess |
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است |
composite video |
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند |
excesses |
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است |
back |
تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد |
backs |
تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد |
dystrohpy |
تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه |
clearing |
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش |
clearings |
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش |
ip |
واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی |
minuend |
عددی که از آن عددی کم میشود |
analog |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
friction feed |
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک |
publicist |
ناشر |
publicists |
ناشر |
publishers |
ناشر |
publisher |
ناشر |
software publisher |
ناشر نرم افزار |
bank of issue |
بانک ناشر اسکناس |
focussed |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focusses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focussing |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focused |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focuses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
focus |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
powering |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
power |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
powered |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
powers |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
colour |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
colours |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
conduits |
ناشر غیرانتفاعی نرم افزاراموزشی |
conduit |
ناشر غیرانتفاعی نرم افزاراموزشی |
knot |
نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
cpu |
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی |
morpheme |
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد |
z diode |
دیود "زد" |
alphabet |
الفبا |
alphabets |
الفبا |
two electrode valve |
دیود |
crystal diode |
دیود |
crystal rectifier |
دیود |
semiconductor diode |
دیود |
diode |
دیود |
pirates |
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن |
pirating |
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن |
pirate |
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن |
pirated |
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن |
functional unit |
واحد در حال کار واحد تابعی |
NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
double diode |
دیود دوبل |
z diode |
دیود زنر |
silicon diode |
دیود سیلیسیمی |
crystal diode |
دیود بلوری |
zener |
دیود زنر |
input diode |
دیود ورودی |
zener |
دیود زینر |
zener diode |
دیود زنر |
zener diode |
دیود زینر |
tunel diode |
دیود تونلی |
duodide |
زوج دیود |
alphabetical flag |
پرچم الفبا |
magneto diode |
دیود مغناطیسی |
diode lamp |
دیود دورانی |
double diode |
دیود مضاعف |
ABC |
کتاب الفبا |
alphabetic character set |
الفبا را می سازند |
centering diode |
دیود مرکزگذار |
tunnel diode |
دیود تونلی |
tunel diode |
دیود نقبی |
input diode |
دیود اولیه |
tunnel diode |
دیود تانل |
og |
حرف این الفبا |
rectifier |
دیود [فیزیک] [مهندسی] |
silicon detector |
دیود سیلیسیم دار |
tunnel diode |
مهندسی دیود تانل |
alphabetical order |
به ترتیب حروف الفبا |
high tension diode |
دیود فشار قوی |
lith emitting diode |
دیود ساتع نور |
diode |
دیود [فیزیک] [مهندسی] |
alphabetically |
به ترتیب حروف الفبا |
interference inverter |
دیود پارازیت گیر |
led |
دیود ساطع کننده نور |
high back resistance diode |
مقاومت دیود در بایاس مخالف |
high back resistance diode |
دیود با مفاومت معکوس بالا |
high back resistance diode |
دیود با مقاومت معکوس زیاد |
photodiode |
دیود حساس نسبت به نور |
light emitting diode |
دیود ساطع کننده نور |
zener diode stabilization |
تثبیت کنندگی دیود زنر |
in vogue |
متداول |
standards |
متداول |
generals |
متداول |
enchorial |
متداول |
standard |
متداول |
in fashion |
متداول |
demotic |
متداول |
a la mode |
متداول |
usual |
متداول |
quite the thing |
متداول |
up-to-date |
متداول |
up to date |
متداول |
general |
متداول |
ordinary |
متداول |
received |
متداول |
conventional |
متداول |
prevalent |
متداول |
vogue |
متداول |
ATC |
مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه |
alphabetic character set |
رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد |
alphabetize |
قرار دادن به ترتیب حروف الفبا |
out of fashion |
غیر متداول |
style |
سبک متداول |
tradition |
روایت متداول |
old-fashioned |
غیر متداول |
prevailing |
عمومی متداول |
styled |
سبک متداول |
styles |
سبک متداول |
currents |
معاصر متداول |
out |
غیر متداول |
out- |
غیر متداول |
ruling |
حکمرانی متداول |