| Total search result: 201 (23 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| TDR |
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| times |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
| timed |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
| time |
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند |
| wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
| in band signalling |
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است |
| baseband |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
| base band |
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت |
| ethernet |
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور |
| D SUB connector |
ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود |
| T connector |
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند |
| BNC connector |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
| fibre distributed data interface |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است |
| drop cable |
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند. |
| duct |
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد |
| adapter |
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد |
| NIC |
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد |
| T junction |
اتصال با زاویه درست با سیگنال اصلی یا کابل حمل توان |
| fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
automatic |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
| automatics |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
| tdm |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| trellis coding |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
| bandwidth |
اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است |
| wiring |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
| rf |
ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود |
| localtalk |
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند |
| conduit |
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها |
| conduits |
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها |
| carriers |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
| carrier |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
| punch down block |
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP |
| monitored |
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند |
| monitor |
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند |
| monitors |
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند |
operation |
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند |
| RJ connector |
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود |
| landline |
خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند |
| CSMA CD |
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود |
cat |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
| cats |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
| asynchronous |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
| ribbons |
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح |
| ribbon |
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح |
| serial |
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان |
| serials |
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان |
| backward |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
| backwards |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
| ethernet |
شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود |
| terminator |
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2- |
| echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
| timed |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| time |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| times |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
| cable assembly |
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل |
| bras |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| bra |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
| modem |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
| token bus network |
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند |
| patches |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
| patch |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
| processor |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
| tail |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| tails |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| tailed |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
| fiber |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
| fibres |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
| fibre |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
| time |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| timed |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| times |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| chip |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
| chips |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
| reverses |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
| reverse |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
| reversing |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
| reversed |
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال |
| Manchester coding |
و نیمه دوم برای سیگنال زمان بندی است |
| dtr |
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند |
| hold |
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون |
| holds |
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون |
| FDDI |
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود |
| regenerating |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
| regenerate |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
| regenerated |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
| regenerates |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
| idlest |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
| idled |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
| idles |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
| idle |
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست |
| baseband transmission |
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه |
| overhead |
مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه |
| fails |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
| fail |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
| failed |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
| telephone |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
| telephoned |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
| telephones |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
| telephoning |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
| T carrier |
استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC |
| modulate |
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود |
| modulates |
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود |
| modulating |
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود |
word |
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری |
| worded |
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری |
| Micro Channel Architecture |
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA |
| sensitivity |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| sensitivities |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| posted |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
| post- |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
| posts |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
| post |
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی |
| Kabul |
کابل |
| own ship's course bus |
کابل او اس سی |
cable |
کابل |
| cable clip |
پل کابل |
| cabled |
کابل |
| cable head |
سر کابل |
| cabling |
کابل |
| cable assembly |
کابل |
| cable block |
قسمت کابل |
| cable distribution head |
مقسم سر کابل |
| cable accessory |
قطعات کابل |
| binding screw |
کلم کابل |
| four core cable |
کابل چهاررشتهای |
| light weight cable |
کابل سبک |
| bunched cable |
کابل چندلایی |
| underground cable |
کابل زیرزمینی |
| gas filled cable |
کابل گاز |
| gas cable |
کابل گازی |
| twin cable |
کابل دو قلویی |
| coax |
کابل هم محور |
| quadoed cable |
کابل چهارسیمه |
| low loss cable |
کابل با تلفات کم |
| junction cable |
کابل اتصال |
lead |
کابل هادی |
| low capacitance cable |
کابل با فرفیت کم |
| cable accessory |
وسایل کابل |
| clip |
مفصل کابل |
| telecommunication cable |
کابل ارتباطی |
| caoxial cable |
کابل کواکسیال |
| flexible cable |
کابل خم پذیر |
| clips |
مفصل کابل |
| cable shield |
لوله کابل |
| flat cable |
کابل تخت |
| cable way |
مسیر کابل |
| cablet |
کابل کوچک |
| trunk cable |
کابل ارتباطی |
| trunk line cable |
کابل ارتباط |
| clippings |
مفصل کابل |
| flat cable |
کابل پهن |
| cable guard |
نگهدارنده کابل |
| cable grip |
چنگال کابل |
| cable clamp |
بست کابل |
| cable block |
مجموعه کابل |
| long distance cable |
کابل ارتباطی |
| leads |
کابل هادی |
| clipped |
مفصل کابل |
| cable box |
اتاقک کابل |
| cable cleat |
بست کابل |
| cable support |
بست کابل |
| come along clamp |
بست کابل |
| trunk cable |
کابل ترانک |
| cable connector |
دو شاخه کابل |
| cable core |
سیم کابل |
| bowden control cable |
کابل کنترل |
| coaxed |
کابل هم محور |
| outgoing cable |
کابل خروجی |
| control cable |
کابل کنترل |
| supply cable |
کابل تغذیه |
| multi conductor cable |
کابل افشان |
| cord |
کابل واکسیل |
| cords |
کابل واکسیل |
| tag line |
کابل اتصالی |
| hook cable |
کابل قلاب |
| hoisting cable |
کابل بالاکش |
| telegraph cable |
کابل تلگراف |
| anchor cable |
کابل لنگر |
| power cable |
کابل قدرت |
| anchor line cable |
کابل لنگر |
| telegraph cable buoy |
بویه کابل |
| tape cable |
کابل نواری |
| telephone cable |
کابل تلفن |
| multicore cable |
کابل افشان |
| single core cable |
کابل یک سیمه |
| ignition cable |
کابل احتراق |
| stranded conductor |
کابل تک لایی |
| single conductor cable |
کابل تک لایی |
| sheave |
ریل و کابل |
| sheating of cable |
پوشش کابل |
| extensions |
کابل خرطومی |
| intermediate type submarine cable |
کابل ساحلی |
| extension |
کابل خرطومی |
| dead end eye |
قلاب کابل |
| sheathed cable |
کابل زرهی |
| starter cable |
کابل استارتر |
| stranded wire |
کابل تک لایی |
| subscriber's cable |
کابل مشترک |
| subscriber's cable |
کابل اتصال |
| suspension cable |
کابل اویزان |
| single core cable |
کابل یک رشتهای |