| Total search result: 202 (11 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| root |
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند |
| roots |
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| hierarchical communications system |
شاخه ها و زیر دایرکتوری ها |
| current |
دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است |
| currents |
دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است |
| main |
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند |
| centralized |
امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند |
| directory |
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است |
| directories |
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است |
| sequence |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
| sequences |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
| parent directory |
دایرکتوری بالای یک زیر دایرکتوری |
absolute system of units |
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند |
| hierarchical communications system |
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد |
| shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| to brachiate |
از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن] |
| optical |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
saddle bag |
خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.] |
| formulas |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
| formulae |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
| formula |
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول |
| sequential |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
| trafficked |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| traffic |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| trafficking |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| overlaying |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| overlays |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| traffics |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
| overlay |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
| activity |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
| activities |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
| routine |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| routinely |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| routines |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
| batch processing |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
| branches |
شاخه شاخه شدن |
| forkedly |
بطور شاخه شاخه |
branch |
شاخه شاخه شدن |
| ramify |
شاخه شاخه شدن |
| arborization |
شاخه شاخه شدگی |
| stacks |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| stack |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| stacked |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
| ends |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| detects |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detecting |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detected |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detect |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| end |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| ended |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| dog leg |
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی |
| shares |
دایرکتوری |
| share |
دایرکتوری |
| shared |
دایرکتوری |
| directories |
دایرکتوری |
| directories |
دایرکتوری در یک دایرکتوری |
| directory |
دایرکتوری |
| directory |
دایرکتوری در یک دایرکتوری |
| superlatives |
بالاترین |
| upmost |
بالاترین |
| topmost |
بالاترین |
| uppermost |
بالاترین |
| be-all and end-all |
بالاترین |
| superlative |
بالاترین |
| directory markers |
نشانههای دایرکتوری |
| root directory |
دایرکتوری اصلی |
| parent directory |
دایرکتوری بالاتر |
| root directory |
دایرکتوری ریشه |
| saturated colour |
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند |
| VDUs |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
| vdt |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
| VDU |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
| noontide |
بالاترین نقطه |
| highest price |
بالاترین قیمت |
| crest |
بالاترین درجه |
| tiptop |
بالاترین درجه |
| tip top |
بالاترین درجه |
| top flight |
بالاترین موفقیت |
| cresting |
بالاترین درجه |
| high water mark |
بالاترین داغ اب |
| high watermark |
بالاترین نشان اب |
| topsail |
بالاترین بادبان |
| poop deck |
بالاترین پل پاشنه |
| maximum |
بالاترین ماکسیمم |
| first water |
بالاترین مقام |
| crests |
بالاترین درجه |
| upside |
بالاترین قسمت |
| high-water marks |
بالاترین داغ اب |
| high-water mark |
بالاترین داغ اب |
| royalmast |
بالاترین دکل |
| fullest |
شرح محل یک دایرکتوری |
| full |
شرح محل یک دایرکتوری |
| hierarchical communications system |
با نمایش دایرکتوری اصلی |
| current directory |
دایرکتوری جاری یا فعلی |
| ne plus ultra |
بالاترین درجه ذروه |
| cresting |
به بالاترین درجه رسیدن |
| maximum |
بالاترین مقدار ماکسیمم |
| aloft |
در بالاترین نقطهء کشتی |
| zenith |
بالاترین نقطه اسمان |
| to the nth degree <idiom> |
بالاترین وجه ممکن |
| quintessence |
پنجمین و بالاترین عنصروجود |
| crest |
به بالاترین درجه رسیدن |
| crests |
به بالاترین درجه رسیدن |
| hierarchical communications system |
لیست دایرکتوری فایلهای دیسک |
| CDs |
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری |
| CD |
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری |
| default directory |
دایرکتوری پیش فرض یاقراردادی |
| tae guk |
بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی |
| upmost |
عالی ترین بالاترین درجه |
| rm |
دستور حذف زیر دایرکتوری خالی |
| Rd |
دستور حذف زیر دایرکتوری خالی |
| rmdir |
دستور حذف زیر دایرکتوری خالی |
| subdirectory |
زیر فهرست راهنما دایرکتوری فرعی |
| highest occupied molecular orbital |
بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده |
| path |
محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن |
| paths |
محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن |
| bifurcate |
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن |
| trucked |
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو |
| trucking |
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو |
| trucks |
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو |
| truck |
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو |
| top billing |
بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان |
| top |
بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد |
| MDs |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
| MD |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
| subdirectory |
دایرکتورهای محتوای دیسک یا نوار مربوط به دایرکتوری اصلی |
| directory |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
| directories |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
| subroutine |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
| directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| mkdir |
دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک |
| directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
altar-stair |
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.] |
altar-steps |
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.] |
| homo |
orbital occupiesmolecular highest بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده |
| directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
| folder |
گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS |
| folders |
گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS |
| bubble sort |
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند |
| CD |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
| CDs |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
| rows |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
row |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
| rowed |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
| hidden |
فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند |
| backslash |
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند |
| other <adj.> |
سایر |
| receding leg |
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف |
| other people |
سایر مردم |
| directory |
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر |
| directories |
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر |
| Other means of transport |
سایر وسایل نقلیه |
overstorey |
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا] |
clerestory [ey] |
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا] |
clerastory [ey] |
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا] |
leader |
درباره سایر رکوردهای فایل |
| ceteris paribus |
ثابت بودن سایر شرایط |
| leaders |
درباره سایر رکوردهای فایل |
| head |
توپی کامل و سایر متعلقات |
| PLV |
الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند |
| bough |
شاخه |
| boughs |
شاخه |
| nid |
شاخه |
| bifurcation |
شاخه |
| branch cutter |
شاخه بر |
limbless |
بی شاخه |
| branches |
شاخه |
| Br |
شاخه |
| nibs |
شاخه |
| trifid |
سه شاخه |
| ramus |
شاخه |
fork |
شاخه |
| branch lines |
شاخه |
| nib |
شاخه |
plug |
دو شاخه |
| plugging |
دو شاخه |
| plugs |
دو شاخه |
| forking |
سه شاخه |
| forking |
شاخه |
arm |
شاخه |
| ramulose |
شاخه شاخه |
| branch line |
شاخه |
| ramulous |
شاخه شاخه |
| acaulescent |
بی شاخه |
| furcate |
شاخه شاخه |
| connection plug |
دو شاخه |
| pinned |
در شاخه |
| pin |
در شاخه |
| variations |
شاخه |
| variation |
شاخه |
| limbs |
شاخه |
| limb |
شاخه |
| intersection leg |
شاخه |
| three way |
سه شاخه |
| embranchment |
شاخه |
| doddered |
بی شاخه |
| trifurcation |
سه شاخه |
| pinning |
در شاخه |
branch |
شاخه |