Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
batch costing
تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
Other Matches
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
appraisal method of depreciation
روش تعیین هزینه استهلاک
cost indexes
ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
applied
هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
inseparable cost
حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
coroutine
دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
chain
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
authentication
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
lighterage
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
dosimetry
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
locates
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
air priorities committee
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
radar locating
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
circuitry
مجموعهای از مدارها
florilegium
مجموعهای از گلها
corpus
مجموعهای از نوشتجات
corpuses
مجموعهای از نوشتجات
string
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
belly series
مجموعهای از روشهای حمله
log
ضبط مجموعهای از عملیات
miscellany
مجموعهای از مطالب گوناگون
maximin
ماکزیمم مجموعهای ازمینیمم ها
miscellanies
مجموعهای از مطالب گوناگون
statement
به مجموعهای از مابارات دستوری
banks
مجموعهای از وسایل مشابه
logs
ضبط مجموعهای از عملیات
bank
مجموعهای از وسایل مشابه
statements
به مجموعهای از مابارات دستوری
blocks
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocked
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
aggregate
مجموعهای از اشیا داده
sequence
مجموعهای از ارقام دودویی
aggregates
مجموعهای از اشیا داده
sequences
مجموعهای از ارقام دودویی
minimax
می نیمیم مجموعهای ازماکزیمم ها
microsequence
مجموعهای از ریز دستورات
running fix
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
valid
درست , طبق مجموعهای قوانین
conforms
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
standardising
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardize
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
plot
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
conformed
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
formula
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
conform
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
organon
سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
standardises
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
plots
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
chain
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
collection
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
collections
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
formulae
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
chains
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
formulas
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
extend
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extends
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
plotted
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
combination
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
standardised
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizing
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
group
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
pattern
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
patterns
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
groups
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
destination
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
destinations
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
diagnostic
کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
groups
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
library
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
libraries
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
suite
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
suites
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
keypad
مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
columns
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
compliant
وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
column
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
group
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
transfers
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transferring
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
boot
اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
transfer
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
palette
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
run
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
runs
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
queues
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queueing
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queued
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queue
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
catena
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
palettes
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
contiguous
فایل ذخیره شده در مجموعهای از شیارهای دیسک مجاور هم
LIST chunk
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
compacts
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
groups
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
string
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
tessellate
کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
amiga
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند
image
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
booting
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
boot up
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
compacting
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
group
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
trampolines
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
images
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
products
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
compacted
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
compact
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
clustering
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
trampoline
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
CD audio
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD DA
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
front panel
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
computer animation
ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
graph
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
bias
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
biases
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
graphs
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
groups
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
push down stack
مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند
keypad
وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد
calling sequence
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
test driver
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
network data management system
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
encoding
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
notron utilities
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
bar code
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar graphics
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
bar codes
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
concatenate
بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
dual
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
heaps
مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
limitation of actions
در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
logs
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
customs union
مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
heaping
مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
log
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
heap
مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
gopher
سیستمی که به کاربر امکان میدهد که اطلاعات و فایلهای ذخیره شده در اینترنت را با مجموعهای دستورات پیدا کند
ten key pad
مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
AT command set
مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
assigns
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
WWW
مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند
cooperative processing
سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
assigned
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assign
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigning
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
levies
هزینه
expenditure
هزینه
disbursement
هزینه
outgoings
هزینه
cost
هزینه
outgo
هزینه
overall cost
هزینه کل
levied
هزینه
light expense
هزینه کم
levy
هزینه
levying
هزینه
voucher
هزینه
tolls
هزینه
vouchers
هزینه
tolling
هزینه
toll
هزینه
total cost
هزینه کل
out goings
هزینه
tabs
هزینه
outgoing
هزینه
mise
هزینه
tab
هزینه
cost expenditure
هزینه
charges
هزینه
outlays
هزینه
expense
هزینه
benefit cost analysis
هزینه
outlay
هزینه
cost benefit ratio
هزینه
overhead expenses
به هزینه
charge
هزینه
eight bit system
کم هزینه
expenditures
هزینه ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com