Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (42 milliseconds)
English
Persian
depth quening
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
Other Matches
model geometric
نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
hidden
خط وی تشکیل دهنده شی سه بعدی ولی هنگام نمایش آن به صورت دوبعدی پاک می شوند
hidden
پاک کننده خط وطی که در هنگام مشاهده شکل دوبعدی یک شی سه بعدی نباید دیده شوند
projecting
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
to take a rain check
[ raincheck]
on an offer
[American E]
رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
soft return
فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
despatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
hangs
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
hang
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
takedown
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
chain
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chains
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
one dimentional
تک بعدی
three dimensional
سه بعدی
spatial
سه بعدی
unidimensional
تک بعدی
solid
سه بعدی
unidimensional
یک بعدی
furthered
بعدی
furthering
بعدی
furthers
بعدی
two-dimensional
دو بعدی
two dimensional
دو بعدی
one dimentional
یک بعدی
subsequent
بعدی
three dimentional
سه بعدی
further
بعدی
three-dimensional
سه بعدی
cubical
سه بعدی
ulterior
بعدی
future
بعدی
tridimensional
سه بعدی
serotine
بعدی
succeeding
بعدی
second thoughts
بعدی
solids
سه بعدی
puisne
بعدی
follow up
اماد بعدی
unidimensionality
یک بعدی بودن
immediate destination
مقصد بعدی
holographic image
نمایی از شی سه بعدی
three dimentional array
ارایه سه بعدی
stereognosis
ادراک سه بعدی
stereoscope
سه بعدی نما
3D analysis
بررسی سه بعدی
3D analysis
آنالیز سه بعدی
deep space
فضای سه بعدی
two dimensional array
ارایه دو بعدی
three dimensional polymer
بسپار سه بعدی
tridimensionality
حالت سه بعدی
latter day
روز بعدی
dosseret
بلوک سه بعدی
t' other
نفر بعدی
feeder report
گزارشات بعدی
two demensional chromatography
کروماتوگرافی دو بعدی
tother
نفر بعدی
illusiansm
نقاشی سه بعدی
triaxial test
ازمایش سه بعدی
t' other
بعدی دیگر
aftermath
عواقب بعدی
two dimensional lattice
شبکه دو بعدی
four dimensional
چهار بعدی
succeeding generation
نسل بعدی
stereoscopic vision
دید سه بعدی
three dimensional lattice
شبکه سه بعدی
subsere
توالی بعدی
holograms
تصویر سه بعدی
after-effect
تاثیر بعدی
aftertastes
لذت بعدی
aftertaste
لذت بعدی
versatile
چند بعدی
after-effects
تاثیر بعدی
one dimensional array
ارایه یک بعدی
follow up supply
اماد بعدی
aftereffect
اثر بعدی
solid geometry
هندسه سه بعدی
n cube
مکعب N بعدی
multidimentional
چند بعدی
follow up
اقدامات بعدی
multidimensional
چند بعدی
hologram
تصویر سه بعدی
tother
بعدی دیگر
space frame
قاب سه بعدی
aftereffect
اثر بعدی داور
isometric Projection
[نقشه هم اندازه سه بعدی]
perspective space
نمایش فضای سه بعدی
three dimentional spreadsheet
صفحه گسترده سه بعدی
post indexing
فهرست سازی بعدی
post indexing
شاخص گذاری بعدی
Turn left at the next corner.
سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
flattest
فایل دو بعدی از داده ها
flat
فایل دو بعدی از داده ها
bins
بلوک سه بعدی الکترونیکی
next state function
تابع حالت بعدی
second-best
نفر بعدی درجه دو
second best
نفر بعدی درجه دو
ulterior plans
تدابیر اجل بعدی
increment
حرکت به محل بعدی
increments
حرکت به محل بعدی
space time
دستگاه چهار بعدی
bin
بلوک سه بعدی الکترونیکی
color solid
سه بعدی رنگ نما
afterimage
تصویر بعدی چیزی
three-dimensional space
فضای سه بعدی
[ریاضی]
[فیزیک]
perspectives
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
Turn right at the next corner.
سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
perspective
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
epiphenomenon
علائم بعدی و ثانوی مرض
rain check
نوید یا قول دعوت بعدی
generic
نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
solid angle
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
z axis
بردار عمق در گراف سه بعدی
reticulated
دارای شبکه سه بعدی فریف
multidimensional
دارای خصوصیت چند بعدی
her next was a merchant
شوهر بعدی وی بازرگان بود
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
four address instruction
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
fogging
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
operation
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
on
گویی که هدف ضربه بعدی است
posthypnotic
ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
solid
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
solids
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
damping factor
نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
afterborn
زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
photogene
انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
umlaut
ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
contour template
مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
Turn right at the next corner.
سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
stereophotography
عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
geometry and rendering
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
arrays
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
array
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
fetch
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetched
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
shift forward
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
fetches
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
avalanche
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
I'm looking forward to your next email.
من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
avalanches
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
newest
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
counter
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
countered
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
countering
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
multiple
نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
chaining
ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
hidden
فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
When is the next train to Oxford?
چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
paraboloid
شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
ball is in your court
<idiom>
[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
newer
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new-
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
formed
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
link
لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
line flyback
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
form
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
forms
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
culls
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
shifts
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
forwarded
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
culling
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culled
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
register
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
cull
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
shifted
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shift
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
VRML
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
vertex
نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
forward
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
registering
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
horizontal
حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
propagates
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
storing
ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
store
ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است
propagating
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
succeeding spot
نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
mar
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
fetches
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
marring
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
fetched
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
registers
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
peremptory undertaking
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
fetch
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
marred
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com