Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
gimbal
سوارکردن قطعهای بریک حلقه نگهدارنده ازاد
Other Matches
base ring
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
to pick up
سوارکردن
condominium
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
condominiums
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
pickup
سوارکردن گرفتن
reassemble
دوباره سوارکردن
horse
برپشت سوارکردن
reassembled
دوباره سوارکردن
reassembles
دوباره سوارکردن
reassembling
دوباره سوارکردن
pick up
<idiom>
سوارکردن مسافر ،دریافت کردن
pickup point
نقطه سوار شدن یا سوارکردن
restaging
جابجا کردن سوارکردن نفرات
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
pascal
فشار وارد بریک نقطه صرف نظر از شتاب ناشی از گرانش در همه جهات یکسان میباشد
glide path
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
write enable ring
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
distributed load
نیرویی که به یک نقطه اثرنمیکند بلکه مانند نیروی هوا روی یک سطح بریک خط یا یک سطح وارد میشود
pascal's law
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
ferrule
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
head load control
روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
crisp
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops
حلقه درون حلقه دیگر
looped
حلقه درون حلقه دیگر
crispest
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
حلقه درون حلقه دیگر
crisper
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
lobar
قطعهای
trilobate
سه قطعهای
intersegmental
میان قطعهای
piece work
کار قطعهای
support
نگهدارنده
skeg
نگهدارنده
holders
نگهدارنده
lashing
نگهدارنده
holder
نگهدارنده
adherent electrode
نگهدارنده
retentive
نگهدارنده
preserver
نگهدارنده
shaft bracket
نگهدارنده محور
maintaining stimulus
محرک نگهدارنده
riding anchor
لنگر نگهدارنده
conservator
نگهدارنده محافظ
sustentacular
نگهدارنده محافظ
magnet holder
نگهدارنده اهنربا
retainers
گیره نگهدارنده
pendants
طناب نگهدارنده
pendant
طناب نگهدارنده
retainer
گیره نگهدارنده
cable guard
نگهدارنده کابل
fuse holder
نگهدارنده فیوز
handles
گیره نگهدارنده
handle
گیره نگهدارنده
fuse carrier
نگهدارنده فیوز
holding coil
پیچک نگهدارنده
workholder
نگهدارنده قطعه
arm rest
اهرم نگهدارنده
gas holder
نگهدارنده گاز
arrester gear
سیم نگهدارنده
absorptive terrace
تراس نگهدارنده اب
holding flange
لبه نگهدارنده
strut
قفل نگهدارنده
dolly
پیش نگهدارنده
depositery
نگهدارنده سپرده
dollies
پیش نگهدارنده
struts
قفل نگهدارنده
strutted
قفل نگهدارنده
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
continuous
قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
brake shoe carrier
نگهدارنده کفشک ترمز
sustaining
نگهدارنده ادامه دهنده
pistol clasp
گیره نگهدارنده طپانچه
gimbals
محور نگهدارنده جایرو
die shoe
قاب نگهدارنده ورق
bracket
[ستون نگهدارنده دیوار]
downhaul
طناب نگهدارنده دکل
distance line
طناب نگهدارنده ناوها
geneva stop
سیستم نگهدارنده فیلم
detent
ضامن نگهدارنده مین
hold
گیره اتصالی نگهدارنده
holds
گیره اتصالی نگهدارنده
rigging
طنابهای نگهدارنده دکل
detent
ازادکننده مین نگهدارنده
storm water retention tank
منبعهای نگهدارنده اب باران
magnetic latching relay
رله نگهدارنده مغناطیسی
lathe tool holder
نگهدارنده تیغه تراش
stakeholder
نگهدارنده بانک در قمار
detent
شیطانک نگهدارنده گیره
battery box leg
پایه نگهدارنده باطری
holding ground
محوطه نگهدارنده لنگر
NOR function =
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
head stock
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
model
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
models
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
duett
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
modelled
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
modeled
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
finger plate
قطعهای ازفلزیاچینی یاشیشه که بالاوپایین دسته درمیگذارندکه از
preventive
ماده نگهدارنده وسایل نگهداری
jam cleat
قلاب نگهدارنده طناب قایق
hanging-buttress
[پشت بند نگهدارنده]
[معماری]
bracing
قطعهای که عمل کشش را درساختمان یا چوبست انجام میدهد
doped
قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
purling
حلقه حلقه شدن
convolute
حلقه حلقه کردن
purl
حلقه حلقه شدن
quoit
حلقه پرتاب حلقه
purls
حلقه حلقه شدن
wreathy
حلقه حلقه شده
purled
حلقه حلقه شدن
eye bolt
حلقه حلقه اتصال
struts
ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
fuzewell liner
بوش نگهدارنده خرج بوستر ماسوره
strut
ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
strutted
ریل نگهدارنده یاضامن پایه اتش
built up frog
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
footprint
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
demonstration
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
footprints
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
demo
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
log
:کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
logs
:کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
high sea
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
sparred
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
platen
نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
spar
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spars
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
diagnostic
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
recorders
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
recorder
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
MCA
بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
console
کنسول
[نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
hands-on
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
labeling
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
quartette
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
labels
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
hands on
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
quartets
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
labelled
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
spline
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
quartet
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
label
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
powers
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
powering
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
plugging
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
powered
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
monitored
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
boilerplate
قطعهای از متن که بارهاکلمه به کلمه در سندهای گوناگون استفاده میشودورق اهن دیگ بخار
monitor
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
plugs
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
power
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
plug
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
universal
قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
dongle
مدار کد گذاری شده یا قطعهای که پیش از اجرای نرم افزاری حق کپی باید در سیستم باشد
crotches
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotch
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
USART
قطعهای که توسط CPU هدایت میشود تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط داده موازی کار کند
spraying
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed
زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
gaff
میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
fugal
وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
blade cuff
قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
kelly
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
free enterprise
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
part
قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
chip
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
ULA
قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
overhauling
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
bore reset
وسیله نگهدارنده کلینومتر پایه نصب کلینومتر در داخل لوله
bell-cage
[ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
bare board
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
fuse unit
رابط فیوز نگهدارنده فیوز
degage
ازاد
self-service
ازاد
opens
ازاد
free play
ازاد
opened
ازاد
fetterless
ازاد
open
ازاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com