English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
Other Matches
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
get the goods on someone <idiom> فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
modulation سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
frame 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
target dossiers پرونده اطلاعات جمع اوری شده درمورد هدفهای منطقه
derivation graph ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
haulage پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
WAIS سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
opens سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
electronic سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
gopher سیستمی که به کاربر امکان میدهد که اطلاعات و فایلهای ذخیره شده در اینترنت را با مجموعهای دستورات پیدا کند
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
cold rolling عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
gantline رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
dedicated برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
HTTP دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
message ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
messages ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
Dhrystone benchmark سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
radar mile زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
z buffer محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
eft سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
confusion reflector وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
modulate مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
fail safe system سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
unattended operation سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
gyro برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
dial راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
enroute personnel افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
dialed راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dials راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialled راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
anti spin سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
cultivation جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
publishes 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
crosstalk سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
constant speed drive چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
basics سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
Viewdata سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
pos سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
ActiveX سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
continuity light وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
driving lane یک خط جاده برای یک مسیر
traffic lane یک خط جاده برای یک مسیر
lane یک خط جاده برای یک مسیر
american standard کد استانداردامریکایی برای مبادله اطلاعات
point of sale سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
storage بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
fail سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
procedure turn دور زدن برای برگشتن در مسیر
pie alley مسیر اسان برای گوی اندازی
padding روشی برای پرکردن بلوکی از اطلاعات باکاراکترها
call-up تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
microsoft ه شده توسط ماکروسافت برای تامین اطلاعات
helps کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
helps کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
helped کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
help کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
help کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
store واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
helped کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
interviews مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviewing مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interviewed مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
interview مصاحبه کردن برای جمع اوری اطلاعات
texts حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
call-ups تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
storing واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
call up تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
text حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
ski run سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
signaled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
analog to digital converter تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
source ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
interoperability توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
signalled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
barrier light نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
command heading مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
control vane تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
contact party گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
degausser وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
pass pattern مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
Shannon's Law قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
write protect شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
text کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
colour صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
ascii Information Codefor AmericanStandard Interchange کد استاندارد امریکایی برای تبادل اطلاعات
pit board تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
colours صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
texts کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
newsgroup خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
notepad بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
notepads بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
retrieval سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست
libraries شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
library شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
mid user اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
routing لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
forecaddie باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
electronic 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
away پیوسته بطور پیوسته
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
normal روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
spooler وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
spooling device وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
early token release در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
wheel sucker دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
carriage control tape نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعویض سطر در یک چاپگر سطری روی ان پانچ شده است
frequency shift keying روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
reflexes یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflex یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
at استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند
hand-held کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
talk up <idiom> صحبت درمورد
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
routing مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
fdm Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
what about <idiom> چطور(درمورد چیزی)
hold forth <idiom> صحبت کردن درمورد
in on <idiom> اطلاعاتی داشتن درمورد
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
connectivity توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
To be biased (prejudiced). درمورد چیزی تعصب داشتن
smoke out <idiom> درمورد چیزی به حقیقت رسیدن
use one's head/bean/noodle/noggin <idiom> عمیقا فکر کردن درمورد
get wise to something/somebody <idiom> درمورد موضوع محرمانه فهمیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com