English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
dyadic operation عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
Other Matches
bipolar روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
boolean operation جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
masks الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mask الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
two's complement افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
inverts تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverting تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
invert تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
operation 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
bipolar استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
basics کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
basic کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
mos حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
telephone استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephoned استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephones استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephoning استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
specific code کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
actual address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
two scale دودویی
binary دودویی
binary tree درخت دودویی
binary variable متغیر دودویی
chinese binary دودویی چینی
column binary دودویی ستونی
binary tape نوار دودویی
pure binary دودویی محض
row binary دودویی سطری
binary point ممیز دودویی
binary operation عمل دودویی
binary code رمز دودویی
binary chop جستجوی دودویی
binary cell سلول دودویی
binary cell یاخته دودویی
binary card کارت دودویی
binary arithmetic حساب دودویی
bits رقم دودویی
bit رقم دودویی
heaps درخت دودویی
heaping درخت دودویی
heap درخت دودویی
binary coded به رمز دودویی
binary digit رقم دودویی
binary number عدد دودویی
binary deck دستینه دودویی
binary counter شمارنده دودویی
binary numeral رقم دودویی
binary loader انباشتگر دودویی
binary notation نشان گذاری دودویی
row binary card کارت دودویی سطری
complementing معکوس یک عدد دودویی
binary number system سیستم عددنویسی دودویی
binary synchronous communication ارتباطات همزمان دودویی
sequences مجموعهای از ارقام دودویی
one's complement معکوس یک عدد دودویی
binary arithmetic operation عملکرد ریاضی دودویی
complement تبدیل یک عدد دودویی
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
equivalent binary digits ارقام دودویی هم ارز
binary coded decimal دهدهی به رمز دودویی
complements معکوس یک عدد دودویی
complements تبدیل یک عدد دودویی
complemented معکوس یک عدد دودویی
complemented تبدیل یک عدد دودویی
complement معکوس یک عدد دودویی
sequence مجموعهای از ارقام دودویی
complementing تبدیل یک عدد دودویی
inverts تغییر اعداد در محیط دودویی
reflected binary code رمز دودویی منعکس شده
invert تغییر اعداد در محیط دودویی
inverting تغییر اعداد در محیط دودویی
bsc SynchronousCommunication Binaryارتباطات هماهنگ دودویی
bisync synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی
complement رقم دودویی که مکمل شده است
logic سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
complemented رقم دودویی که مکمل شده است
complementing رقم دودویی که مکمل شده است
packs دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
complements رقم دودویی که مکمل شده است
pack دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
dibit عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است
double dabble روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
one to zero ratio نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
ebcdic سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی
bits کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
direct objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
bit کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
object که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objecting که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
symbolically دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
decoder نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
symbolic دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
eight bit system بایتی که از هشت عدد دودویی تشکیل شده است
indirect objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objected که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
American Standard Code for Information Interchange کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
odder روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
odd روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
oddest روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
checks یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
bcd نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
checked یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
encoding ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
constant کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
parity برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
filter الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
constants کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
filters الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
complemented 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
logic تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
complements 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
even روش بررسی خطا که فقط اعداد دودویی زوج را در هر کلمه ارسال میکند
complementing 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complement 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
odd سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odder سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
loader بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
decision مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decisions مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
absolute address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
parity سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
parity سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
format با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
formats با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
coincidence circuit مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence element مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
monadic operator عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
circuit مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuits مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
least significant bit رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
M out of N code هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
unipolar که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
dump بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
left shift تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
gray code سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
blob بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
blobs بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
left justification تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
boolean operation عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
point نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
DOR سیگنال ذخیره شده به صورت دودویی روی سوراخهای کوچک روی سطح دیسک فشرده یا نوری که توسط لیزر قابل خواندن باشد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
compacted دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacts دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
lsb رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
com file در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
decimal تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
immediate دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
EXE file در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
operand عملوند
oprand عملوند
literal operand عملوند لفظی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
four address instruction معمولا: محل دو عملوند
notations که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
mainframe computer مانند تعداد عملوند همزمان
monadic operator اپراتور منط قی فقط با یک عملوند
zero دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeroes دستوری که آدرس در آن عملوند است
notation که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
zeros دستوری که آدرس در آن عملوند است
factors هر عدد در ضرب که عملوند است
factor هر عدد در ضرب که عملوند است
operand عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
operand فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
arithmetic فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
interactive برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
two address instruction دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
unary operation عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
machined بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machines بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
operation عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
connective نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com