English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
style فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styled فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styles فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styling فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
Other Matches
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
rich text format روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
bodies نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
body نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
sector دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sectors دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
reversed عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversing عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverses عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverse عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
encapsulation دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر
unjustified نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود.
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
quick format که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
aliasing لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
in black and white <idiom> بصورت نوشتار
wrap around type گونه نوشتار محیطی
special حرف غیر عادی در یک نوشتار
bold face حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
italic نوعی نوشتار حروف به راست خم شده اند
typeface وزن و زاویه نوشتار مثل bold یا italik
typefaces وزن و زاویه نوشتار مثل bold یا italik
vector شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vectors شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
angles اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
courier نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
couriers نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
checking نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
spellcheck بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
scalable font روش شرح نوشتار طوری که میتواند حروف با اندازههای مختلف ایجاد کند
initialization فرمت
cell format فرمت سل
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
Symbol font نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
resident داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
residents داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
numeric format فرمت عددی
document format فرمت مدرک
file format فرمت فایل
format file فایل فرمت
general format فرمت کلی
formatting فرمت کردن
reformat فرمت مجدد
global format فرمت کلی
unformatted که فرمت نشده است
cif فرمت میانی معروف
low level format فرمت سطح پایین
data interchange format file فایل با فرمت مبادله
graphics file format فرمت فایل نگارهای
word موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
suitcases نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
suitcase نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
worded موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
logical format قالب بندی یا فرمت منطقی
preformatted آنچه فرمت شده باشد
unformatted دیسک مغناطیسی فرمت نشده
structuring نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structures نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage اندازه وسیله اندازه گیری
gage اندازه گیر اندازه گرفتن
letter quality printing چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
redliner خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
high level format فرمت یا قالب بندی سطح بالا
unformatted گنجایش دیسک مغناطیسی پیش از فرمت
size 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
reverts صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
outputs 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
language قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
languages قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
revert صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
output 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
encoder وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
reverted صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
reverting صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
checks بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
reformatting عمل فرمت کردن دیسک که حاوی داده است
check بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
checked بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
measure 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
combi player درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
presentation layer ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها
soft نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softest نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
empties رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
exported ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
export ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
emptiest رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
device handler نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
medium رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
mediums رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
empty رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
exporting ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
device driver نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
emptier رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptied رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
unformatted 1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
driver نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
drivers نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
gauges اندازه اندازه گیر
gauge اندازه اندازه گیر
gauged اندازه اندازه گیر
externals فاهر
the outward state فاهر
superficies فاهر
exteriority فاهر
surface فاهر
ostensible فاهر
sensation فاهر
sensations فاهر
external فاهر
appearance فاهر
appearances فاهر
mien فاهر
superficial فاهر
surfaced فاهر
on the surface در فاهر
guises فاهر
semblable فاهر
guise فاهر
surfaces فاهر
guize فاهر
rinds فاهر
rind فاهر
outside فاهر
outsides فاهر
squalid بد فاهر
externally فاهر
manifesting فاهر
manifested فاهر
apparent فاهر
faces فاهر
manifest فاهر
manifests فاهر
groomed فاهر
face فاهر
alien دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
protocol ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocols ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
aliens دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
semblance صورت فاهر
hermaphrodites خنثی فاهر
aspect صورت فاهر
nominally بصورت فاهر
settings وضع فاهر
setting وضع فاهر
similitude بیرون فاهر
turned out فاهر لباسیکهفردیبرتندارد
appearances فاهر نمایش
merged دشمن فاهر شد
gloss جلوه فاهر
surface رویه فاهر
face فاهر منظر
seem فاهر شدن
turn-ups فاهر شدن
turn up فاهر شدن
surfaced رویه فاهر
personal appearance وضع فاهر
surfaces رویه فاهر
pro forma از لحاظ فاهر
hues تصویر فاهر
outward show صورت فاهر
outward show نمایش فاهر
exposed فاهر شده
hermaphrodite خنثی فاهر
affecter فاهر ساز
seems فاهر شدن
seemed فاهر شدن
faces فاهر منظر
outside appearance صورت فاهر
outsight فاهر بینی
hue تصویر فاهر
looks فاهر شدن
habits مشرب فاهر
habit مشرب فاهر
formalist فاهر پرست
spring فاهر شدن
outwardly برحسب فاهر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com