English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 242 (24 milliseconds)
English Persian
variate مختلف کردن
Search result with all words
utility برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
multiple حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
paint پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paints پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
compact کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacted کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacting کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacts کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
kernel تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
log وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
logs وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
permutation تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutations تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
adaptation توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
intermarried ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
graph اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graphs اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
baud وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
cifax رمز کردن سیگنالهای متفرقه سیگنالهای رمز شده مختلف
collect transfer بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
color code روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
decollate جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
decollator ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
eurybathic قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
interbreed نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
networking در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
outbreed جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
outcross امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
redliner خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
scatter load بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
filling out [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
hue [نقطه جدا کردن رنگ های مختلف از یکدیگر]
Other Matches
charting شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charts شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
selectable مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
paint program نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
function سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
busses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous مختلف الجنس و مختلف النوع
profile امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
highways خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
dissimilar مختلف
varying مختلف
various مختلف
variegated مختلف
divergent مختلف
diverse مختلف
discrepant مختلف
off مختلف
miscellaneous مختلف
sundry مختلف
disparate مختلف
polyphyletic مختلف الاجداد
polyphyletic از نژادهای مختلف
diverse مختلف مخالف
half breed از نژاد مختلف
several جدا مختلف
half caste ازنژاد مختلف
variant گوناگون مختلف
heterochromatic مختلف اللون
variously بطور مختلف
diversely به اشکال مختلف
asynchronous مختلف الزمان
two discrepant stories دو حکایت مختلف
miscellaneous works کارهای مختلف
stages مراحل مختلف یک موشک
plugs ورودی که به وسایل مختلف
stage مراحل مختلف یک موشک
plugging ورودی که به وسایل مختلف
The various strata of society. طبقات مختلف اجتماع
internationals مربوط به کشورهای مختلف
plug ورودی که به وسایل مختلف
rank and file شئون مختلف نظامی
international مربوط به کشورهای مختلف
heterochromatic دارای رنگهای مختلف
holdall جعبه اسبابهای مختلف
holdalls جعبه اسبابهای مختلف
multifarious دارای انواع مختلف
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
eccentric مختلف المرکز بودن
process مراحل مختلف چیزی
variform گوناگون مختلف الشکل
eccentrics مختلف المرکز بودن
processes مراحل مختلف چیزی
miscellanist نویسنده مطالب مختلف
disjunctive دارای دو شق مختلف فصلی
play off <idiom> رفتار مختلف با اشخاص
intercollegiate بین کالجهای مختلف
run around <idiom> گردش درمناطق مختلف
team tennis بازیهای مختلف تنیس
syntax هم اهنگی قسمتهای مختلف
interracial بین نژادهای مختلف
stock markets بورس کالاهای مختلف
multi tone horn بوق با اصوات مختلف
various books کتابهای گوناگون یا مختلف
varisized دارای اندازههای مختلف
interrace بین نژادهای مختلف
diversiform دارای اشکال مختلف
stock market بورس کالاهای مختلف
bytes کامپیوتر با طول کلمه مختلف
gathered دریافت داده از منابع مختلف
interstate بین ایالتها وکشورهای مختلف
gather دریافت داده از منابع مختلف
FTAM بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
adapter دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
polytechnic وابسته به علوم عملی مختلف
walleyed انواع مختلف اردک ماهی
stochastic دارای تغییردر مواقع مختلف
homonymous دارای دویاچند معنی مختلف
polytechnics وابسته به علوم عملی مختلف
interstates بین ایالتها وکشورهای مختلف
walleye انواع مختلف اردک ماهی
byte کامپیوتر با طول کلمه مختلف
middling اجناس مختلف از درجه متوسط
bipolar تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
allomorph تصاریف مختلف کلمه یا فعل
cat's cradle ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
castes طبقات مختلف مردم هند
polytechnical وابسته به علوم عملی مختلف
caste طبقات مختلف مردم هند
fun house محل سرگرمی وتفریحات مختلف
catamarans قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamaran قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
polygenesis پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
interdisciplinary مربوط به رشتههای مختلف علمی
general purpose machine دستگاه برای اهداف مختلف
multi rate meter کنتور با چند نرخ مختلف
scatter around <idiom> غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
syncretic تلفیق کننده عقاید مختلف
topology روش اتصال عناصر مختلف شبکه
country file را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
variations of temperature اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
packaged گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
polytechnical وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
point سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
pantheon معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
page با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
pantheons معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pages با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
paged با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
teratoma تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
packages گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
multiplex داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
collection عمل دریافت داده از منابع مختلف
masking عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
whistle stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
families محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
proteus خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
halftones عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
halftone عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
collections عمل دریافت داده از منابع مختلف
inequilateral دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
family محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
all purpose machine دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
circuit training انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
intermarriage ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
variance اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
polytechnic وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
integration یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
playback rate scale factor صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
whistle-stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
polytechnics وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
separate opinion رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
time chart جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
bussing رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
collage اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
interfaith شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
adhesion آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
storage مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
multi disk وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
portable که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
multi platform که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
pleomorphic چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
parquetry منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
bus رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
gutta percha هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
bussed رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
collages اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
cankerworm نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
busing رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
buses رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
olympic trench shooting مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
bused رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
self supporting country کشوری که از جهات مختلف به خودمتکی و از خارج بی نیازباشد
life cycle مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
glottochronology مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
feeds وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
assembly قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
feed وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
roving gun توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
varriform دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com