| Total search result: 202 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| showpiece |
نمونه ممتاز ویژه نمایش |
| showpieces |
نمونه ممتاز ویژه نمایش |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| idiosyncrasies |
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی |
| idiosyncrasy |
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی |
| glares |
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU |
| glared |
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU |
| glare |
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU |
| views |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| viewing |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| view |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| viewed |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
| dissolves |
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد |
| dissolve |
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد |
| paint program |
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد |
| modules |
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری |
| module |
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری |
| acceptance sampling |
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی |
| to watch for certain symptoms |
توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ] |
| special interest groups |
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه |
| specialities |
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته |
| specialty |
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته |
| speciality |
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته |
| sampled |
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن |
| sample |
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن |
| analog |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
| texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| idiocrasy |
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه |
| focussed |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focussing |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focus |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focused |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focusses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focuses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| sampling |
نمونه گیری برداشت نمونه |
| colour |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
| colours |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
| NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
| undisturbed sample |
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده |
natural dyes |
رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.] |
| praetorial |
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است |
| recherche |
ممتاز |
| privileged |
ممتاز |
| distinctive |
ممتاز |
| prize |
ممتاز |
| of d. |
ممتاز |
| prized |
ممتاز |
| prizes |
ممتاز |
| first class |
ممتاز |
| immense |
ممتاز |
| superiors |
ممتاز |
| superior |
ممتاز |
| excellent |
ممتاز |
| eximious |
ممتاز |
| cordon bleu |
ممتاز |
| summa cum laude |
ممتاز |
| elite |
ممتاز |
| prizing |
ممتاز |
| distinguished |
ممتاز |
| gilt edge |
ممتاز |
| preferential |
ممتاز |
| knockout |
ممتاز |
| distinct |
ممتاز |
| first-rate |
ممتاز |
| ditinct |
ممتاز |
| knockouts |
ممتاز |
| pre-eminent |
ممتاز |
| privieged |
ممتاز |
| advantageous |
ممتاز |
| preferred shares |
سهام ممتاز |
| gilt edged |
مقدم ممتاز |
| preference shares |
سهام ممتاز |
| gilt-edged |
مقدم ممتاز |
| sovereign |
خوب و ممتاز |
| PR |
سهام ممتاز |
| preferential claims |
طلب ممتاز |
| scholars |
شاگر ممتاز |
| distinguished unit |
یکان ممتاز |
| scholar |
شاگر ممتاز |
| high resistance cement |
سیمان ممتاز |
| privileged instruction |
دستورالعمل ممتاز |
| selects |
ممتاز منتخب |
| selected |
ممتاز منتخب |
| expert |
تیرانداز ممتاز |
| select |
ممتاز منتخب |
| hotdog |
ورزشکار ممتاز |
| privileged mode |
وجه ممتاز |
| toppings |
عالی ممتاز |
| topping |
عالی ممتاز |
| experts |
تیرانداز ممتاز |
| preferred creditor |
طلبکار ممتاز |
| sovereigns |
خوب و ممتاز |
| privileged share |
سهم ممتاز |
| privileged shares |
سهام ممتاز |
| privileged creditor |
طلبکار ممتاز |
| forehand |
قسمت ممتاز |
| forehands |
قسمت ممتاز |
| good |
ممتاز ارجمند |
| selectman |
شخص ممتاز |
| privieged operation |
عمل ممتاز |
| illustrious |
درخشان ممتاز |
| sharp shooter |
تیرانداز ممتاز |
| preferred stock |
سهم ممتاز |
| pererence |
سهم ممتاز |
| unprivileged |
غیر ممتاز |
| privieged program |
برنامه ممتاز |
| first class brick |
اجر ممتاز |
| privileged mode |
حالت ممتاز |
| whizzbang |
ممتاز خارق العاده |
| distinguished service cross |
نشان خدمت ممتاز |
| expert badge |
نشان تیرانداز ممتاز |
| distinguished flying cross |
نشان ممتاز پرواز |
| whizbang |
ممتاز خارق العاده |
| preference bonds |
اوراق قرضه ممتاز |
| scan |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
| scans |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
| scanned |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
| monitored |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
| monitor |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
| monitors |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
| screenful |
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
images |
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |
image |
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |
| menus |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
| menu |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
| name part |
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |
| pages |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| intermezzo |
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی |
| graphic |
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد |
| page |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| paged |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| dress rehearsals |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
| window |
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
| text |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
| marching display |
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |
| screens |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| screen |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| screened |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| preview |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
| previews |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
| dress rehearsal |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
| edited |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
| pop down menu |
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |
| animation |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
| texts |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
| animations |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
| roll scroll |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
| edit |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
| screening, screenings |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| dotting |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
| ansi |
که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند |
| formats |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
| dot |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
| resolutions |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
| resolution |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
format |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
| non destructive cursor |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
| animation |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
| wetzel |
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |
| animations |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
| area |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
| areas |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
| discriminated |
با علائم مشخصه ممتاز کردن |
| discriminate |
با علائم مشخصه ممتاز کردن |
| class |
گروه وزنی ورزشکار ممتاز |
| discriminates |
با علائم مشخصه ممتاز کردن |
| eclipse award |
جایزه سوارکار ممتاز سال |
| classing |
گروه وزنی ورزشکار ممتاز |
| classes |
گروه وزنی ورزشکار ممتاز |
| edward j. neil award |
جایزه بوکسور ممتاز سال |
| classed |
گروه وزنی ورزشکار ممتاز |
| enhances |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| splash screen |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
mat |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
| composition and make up terminal |
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |
| high resolution bit mapped display |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
| graphics |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
| enhanced |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| enhance |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| mats |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
| enhancing |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| screened |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
| screen |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
| screens |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
| screening, screenings |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
| snowing |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| snowed |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| snows |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
snow |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| resolution |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
| alphanumeric |
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |
| resolutions |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
| accessit |
امتیازی که به شاگردان ممتاز داده میشود |
| First Ladies |
زنی که در رشتهی خود ممتاز باشد |
| First Lady |
زنی که در رشتهی خود ممتاز باشد |
| scroll |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
| scrolls |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
| data scope |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
| enhances |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| enhancing |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| enhanced |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| enhance |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |