Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (35 milliseconds)
English
Persian
register
کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
registering
کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
registers
کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
Other Matches
squilgee
کفگیرک باکهنه پاک کردن
charbon
کفگیرک
splenic fever
کفگیرک
carbuncles
کفگیرک
carbuncle
کفگیرک
anthracoid
طاول یا کفگیرک
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
sightings
نشانه روی کردن
marks
نشانه کردن حریف
point
نشانه روی کردن
to present arms
نشانه روی کردن
sighting
نشانه روی کردن
mark
نشانه کردن حریف
represents
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
minimise
کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه
represented
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represent
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
appel
پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
label
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
tabulation
1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
separator
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
logs
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
cls
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
ikon
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
flashes
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
touches
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
back sight method
روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
cursor
نشانه گر
cursors
نشانه گر
presaging
نشانه
presages
نشانه
presaged
نشانه
sacraments
نشانه
indicative
نشانه
symptom
نشانه
symbol
نشانه
tokens
نشانه
token
نشانه
symptomless
بی نشانه
bench mark
نشانه
mark
نشانه
marks
نشانه
presage
نشانه
icons
نشانه
portents
نشانه
traces
نشانه
signaled
نشانه
indications
نشانه ها
one address
با یک نشانه
cues
نشانه
emblematic
نشانه
traced
نشانه
emblems
نشانه
ikons
نشانه
trace
نشانه
emblem
نشانه
icon
نشانه
reminiscence
نشانه
portent
نشانه
signal
نشانه
markers
نشانه
omen
نشانه
marker
نشانه
reminiscences
نشانه
attributes
نشانه
attribute
نشانه
symptoms
نشانه
sacrament
نشانه
cue
نشانه
signalled
نشانه
omens
نشانه
attributing
نشانه
sem
نشانه شناسی
badge reader
نشانه خوان
symptomatic
نشانه بیماری
proof of laziness
نشانه تنبلی
code
نشانه قراردادی
indicium
نشانه ویژه
discriminandum
نشانه افتراق
frequency mark
نشانه فرکانس
go ahead
نشانه ترقی
typology
نشانه شناسی
bench mark
نشانه مبنا
signaled
علامت نشانه
aim
نشانه گرفتن .
aimed
نشانه گرفتن .
signalled
علامت نشانه
aims
نشانه گرفتن .
levels
نشانه گرفتن
traffic signal
نشانه روشن
leveled
نشانه گرفتن
levelled
نشانه گرفتن
token passing
گذراندن نشانه
indicator
علامت خط نشانه
cockshy
نشانه روی
asterisk
1-نشانه گرافیکی
signal
علامت نشانه
symptomatology
نشانه شناسی
level
نشانه گرفتن
asterisks
1-نشانه گرافیکی
targeting
تیر نشانه
proof
نشانه مدرک
targetting
تیر نشانه
target
تیر نشانه
direction peg
میخ نشانه
vetoes
نشانه مخالفت
marksman
نشانه گیر
marksmen
نشانه گیر
dan buoy
بویه نشانه
vetoing
نشانه مخالفت
cue learning
نشانه اموزی
pivot point
نقطه نشانه
proofs
نشانه مدرک
vetoed
نشانه مخالفت
veto
نشانه مخالفت
targets
تیر نشانه
merit badge
نشانه هنر
targetted
تیر نشانه
allegory
نشانه علامت
allegories
نشانه علامت
minimal cue
نشانه کمینه
markers
علامت نشانه
marker
علامت نشانه
cairns
سنگ نشانه
cairn
سنگ نشانه
sightings
نشانه رفتن
sighting
نشانه رفتن
train
نشانه رفتن
cockshot
نشانه روی
emblematical
حاوی نشانه
bode
نشانه بودن
targeted
تیر نشانه
trains
نشانه رفتن
indication
اشعار نشانه
trained
نشانه رفتن
line of sight
خط نشانه روی
prodrome
پیش نشانه
aiming
نشانه روی
sight scale
مقیاس نشانه روی
extend
گرافیک و نشانه ها است
sighting device
وسیله نشانه روی
gunners
نشانه رو توپ ساز
sight scale
طبله نشانه روی
gunner
نشانه رو توپ ساز
traffic sign
تابلو نشانه گذاری
token ring network
شبکه نشانه حلقهای
negative voice
منع نشانه مخالفت
directing point
نقطه نشانه روی
extending
گرافیک و نشانه ها است
toxic symptom
نشانه زهراگینی یامسمومیت
traffic sign
لوحه نشانه گذاری
extends
گرافیک و نشانه ها است
gun sight
دستگاه نشانه روی
carried
نشانه وقوع وام
semicolon
نشانه چاپ شده
hallmark
انگ نشانه عیار
carry
نشانه وقوع وام
carrying
نشانه وقوع وام
caduceus
نشانه علم پزشکی
term symbol
نشانه جمله طیفی
leading point
نقطه نشانه روی
fine sight
تنظیم خط نشانه دقیق
impresa
نشانه جمله شعاری
aiming light
چراغ نشانه روی
hallmarks
انگ نشانه عیار
road marking
نشانه گذاری راه
aiming post
شاخصهای نشانه روی
crossbones
نشانه مرگ وخطر
aiming stake
دستک نشانه روی
plot
نشانه میان چهارراه
mark
علامت نشانه هدف
carries
نشانه وقوع وام
marks
علامت نشانه هدف
peep sight
دریچه نشانه روی
plotted
نشانه میان چهارراه
sight
دوربین نشانه روی
sight
الت نشانه روی
pavement marking
نشانه گذاری راه
it is an indication of lazines
نشانه تنبلی است
it bobes evil
نشانه بدی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com