Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (41 milliseconds)
English
Persian
stall out
کند کردن سرعت تخته موج تاموج بگذرد
Other Matches
weather board
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
plank
تخته تخته کردن
This too wI'll pass.
این نیز بگذرد
She looks after number one . she does herself well .
نمیگذارد برای خودش بد بگذرد.
multi board computer
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
boarded
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
wicket
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
wickets
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
panoramas
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
panorama
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
leachate
مایعی که بوسله شستشو ازخاک یا واسطه دیگری بگذرد
hard up
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard-up
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
plywood
تخته لایی تخته چند لا
planking
تخته پوشی تخته بندی
notice board
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
turnstile
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstiles
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
board
جلد کردن تخته
plank
تخته پوش کردن
board
تخته پوش کردن
boarded
تخته پوش کردن
ceil
تخته پوش کردن
lagvt
تخته پوش کردن
boarded
جلد کردن تخته
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
to panel a wall
دیواری را تخته کوبی کردن
to play at d.
تخته نرد بازی کردن
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
to put a notice up
آگهیی را به تخته ای
[ستونی]
آویزان کردن
boarded
هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board
هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
scaffold
سکوب یا چهار چوب تخته بندی کردن
scaffolds
سکوب یا چهار چوب تخته بندی کردن
wall-to-wall
[مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
trim
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trimmest
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trims
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
rabbet
جفت کردن نر ومادگی یاکام و زبانه لبه تخته و امثال ان
NIC
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
rate
سرعت ارزیابی کردن
spank
با سرعت حرکت کردن
spanked
با سرعت حرکت کردن
rates
سرعت ارزیابی کردن
barrels
با سرعت زیادحرکت کردن
barrel
با سرعت زیادحرکت کردن
spanks
با سرعت حرکت کردن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
to bolt
با سرعت زیاد حرکت کردن
check
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
checked
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
checks
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
fleets
هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
fleet
هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
crossover
متقاطع کردن برای ازدیادفشار و سرعت
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
multitasking
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
snaps
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapped
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapping
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
multi tasking
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
snap
شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
burn off
خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
float
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floated
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
floats
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
kill off
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
surfboards
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboard
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
hot dog skiing
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
tree
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
backbones
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbone
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
gangplanks
تخته پل
skids
تخته پل
skidding
تخته پل
skidded
تخته پل
lumbers
تخته
gangways
تخته پل
board
تخته
sheets
تخته
gangplank
تخته پل
slab
تخته
floor board
تخته کف
boarded
تخته
ledgers
تخته
foot board
تخته کف
ledger
تخته
slabs
تخته
plank
تخته
bottom board
تخته کف
gangway
تخته پل
gobs
تخته کف
three ply board
تخته سه لا
lumbered
تخته
gob
تخته
gob
تخته کف
gobs
تخته
skid
تخته پل
lumber
تخته
gang way
تخته پل
plasterboard
گچ تخته
pleximeter
تخته دق
sheet
تخته
lumbering
تخته
boulders
تخته سنگ
boulder
تخته سنگ
spring board
تخته شیرجه
wainscoting
تخته کوبی
clipboards
تخته کار
wainscoting
تخته بندی
scaffold board
تخته زیر پا
scale board
تخته نازک
springboard
تخته شیرجه
call board
تخته اعلانات
wash board
تخته رختشویی
hawks
تخته ملات
slab
تخته سنگ
starting block
تخته استارت
bill board
تخته لنگر
keel
پاه تخته
instrument board
تخته فرمان
slats
تخته نازک
slats
تخته باریک
hawked
تخته ملات
keels
پاه تخته
slat
تخته نازک
slabs
تخته سنگ
hawk
تخته ملات
springboards
تخته شیرجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com