English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (27 milliseconds)
English Persian
copy protect یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
Other Matches
protects یچی که از کپی گرفتن از دیسک جلوگیری میکند
protecting یچی که از کپی گرفتن از دیسک جلوگیری میکند
protect یچی که از کپی گرفتن از دیسک جلوگیری میکند
encoding روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
head دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
defective خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
eight inch disk درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
startup disk فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
straight line coding برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
bozo bit بیت صفت که از کپی گرفتن یا حدف کردن یک فایل جلوگیری میکند
back-up کپی گرفتن از فایل یا داده یا دیسک
back up کپی گرفتن از فایل یا داده یا دیسک
copy protect یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
in order to prevent برای جلوگیری کردن
obstructionist کسیکه برای جلوگیری
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
fixes دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fix دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
FEDS سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
fixes سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fix سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
dyke دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
kyanize باداراشکنه اندودن برای جلوگیری ازپوسیدگی
dykes دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dikes دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
to avoid distortion of the results [produced] by ... برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
buffer امپلی فایری برای جلوگیری ازتداخل مدارات
sunscreen کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
sunscreens کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
bailout کمک مالی [برای جلوگیری از ورشکستگی] [اقتصاد]
swap فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
maintenance مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
bulk head دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
boundary جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
gaiting strap تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
boundaries جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
fly net پشه پران تورسیمی برای جلوگیری ازامدن مگس
infibulation چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
constants ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
flopped شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
spill wind سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
flopping شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
mounts عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mount عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
to take action to prevent [stop] such practices اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
windbreak درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
windbreaks درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
retraction lock وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
activity چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
storage دیسک برای ذخیره داده
flippy دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود
to rough a horse's shoes میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود
sealsking نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
radiation shield وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
fail safe system سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
revenue cutter کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
normal روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
sleeves پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeve پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
pc dos سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی
wire locking بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
bacteriolysis مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
control lock وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
anti spin سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
data movement time زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک
densities دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
density دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
MD دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
MDs دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
to send round the hat برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Advanced Technology Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
directories در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
mkdir دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
directory در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
blowout disc دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
oxide اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
oxides اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
media مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
AT Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
carbon seal وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
compressor bleed air هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
CD جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
directories در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
write protect شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
sectors سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
mirror writing shadow reading کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
directory در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
CDs جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
permission اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
libraries شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
library شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
unmount برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست
semaphore مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند
preventive justice قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
locknut قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
spooling device وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
floppy disks دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
spooler وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
floppy discs دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppies دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
takedown حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
floppy دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
joggles بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
racked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
discharge indicator disc دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
wracks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
anti blush tinner ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
marshall plan طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
spacer امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
ferric oxide که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
ferrite که به عنوان پوشش نور یا دیسک میباشد که برای ذخیره داده یا سیگنال قابل مغناطیسی شدن است
viruses نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
virus نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
formats 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
format 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
enlist برای سربازی گرفتن
enlists برای سربازی گرفتن
enlisting برای سربازی گرفتن
native قالب فایل پیش فرض که توسط هر برنامه برای ذخیره سازی داده روی دیسک به کار می رود
natives قالب فایل پیش فرض که توسط هر برنامه برای ذخیره سازی داده روی دیسک به کار می رود
Sound Blaster نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد
self- برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
sam Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
backslash کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
end finish گره جناقی [گره زدن دو انتهای فرش در محل ریشه ها برای جلوگیری از باز شدن و بهم ریختگی تار و پود]
scrambler وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
scramblers وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
managers بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
manager بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
exchangeable درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
backup دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
eds درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
catch at برای گرفتن چیزی کوشیدن
to run for the bus برای گرفتن اتوبوس دویدن
extra cover پوشش اضافی برای بل گرفتن
to borrow for ... weeks برای ... هفته قرض گرفتن
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
to scramble for something هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
fails سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fail سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
CD WO دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
gigs نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gig نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
bass bug حشره برای گرفتن ماهی خاردار
telescope وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
put to the question برای گرفتن اعتراف زجر دادن
move مانوور برای گرفتن نفر جلو
moved مانوور برای گرفتن نفر جلو
moves مانوور برای گرفتن نفر جلو
to hog <idiom> بی پروا برای خود گرفتن [اصطلاح]
overtaking sight distance مسافت دید برای سبقت گرفتن
To have design on someone . To malign someone . برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
telescopes وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
to graps at anything برای گرفتن چیزی کوشش نمودن
write protect tab حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
write protect قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
mirrors کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirror کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
mirrored کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
clusters یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
open برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com