Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
address for service of a summons [address where a summons may be served] |
آدرس کسی که با خواست برگ قابل خواندن باشد [حقوق] |
|
|
Other Matches |
|
computer readable |
آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد |
ocr |
طرح حرف که توسط خواننده OCR به آسانی قابل خواندن باشد |
normalised |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
normalizes |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
normalize |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
normalising |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
normalises |
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد |
maps |
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد |
map |
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد |
readable |
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد |
to serve with a summons |
با خواست برگ خواندن |
content addressable addressing |
محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد |
arraign |
با تنظیم کیفر خواست متهمی را بمحاکمه خواندن |
microprocessors |
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص |
microprocessor |
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص |
DOR |
سیگنال ذخیره شده به صورت دودویی روی سوراخهای کوچک روی سطح دیسک فشرده یا نوری که توسط لیزر قابل خواندن باشد |
he wished to be private |
می خواست در خلوت باشد |
defective |
خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد |
multi- |
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد. |
multi |
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد. |
operation |
دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد |
indirect |
روش آدرس دهی داده که اولین دستور به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است |
addressing |
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است |
thread |
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد. |
threads |
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد. |
n plus one address instruction |
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است |
paragraphs |
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد |
paragraph |
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد |
escrow |
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد |
readable |
قابل خواندن |
lapheld |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
laptop |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
addressable |
آنچه قابل آدرس دهی است |
addressable |
ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد |
machine readable |
قابل خواندن توسط ماشین |
cm |
مستقیماگ توسط CPU قابل آدرس دهی است |
floppy discs |
مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است |
floppies |
مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است |
floppy disk |
مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است |
floppy |
مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است |
addressable |
هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است |
floppy disks |
مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است |
real memory |
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است |
machine address |
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد |
reads |
رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است |
read |
رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است |
cams |
حافظهای که با توجه به مقدارش قابل آدرس دهی و دستیابی است ونه محلش |
cam |
حافظهای که با توجه به مقدارش قابل آدرس دهی و دستیابی است ونه محلش |
list |
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد |
compilations |
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین |
compilation |
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین |
fastest |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
rapid |
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند |
fasts |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
fast |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
fasted |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
faulty |
شیاری از دیسک مغناطیسی که قابل خواندن یا نوشتن کامل نیست |
central |
فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است |
ciphers |
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز |
cipher |
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز |
cyphers |
سیستم ارسال پیام به صورت غیر قابل خواندن با کلید رمز |
optical |
طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است |
main |
MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند |
dasd |
رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است |
parallel |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
paralleled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
paralleling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
parallelled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
cells |
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است |
parallelling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
parallels |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
all points addressable mode |
حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند |
cell |
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است |
mark |
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند |
marks |
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند |
machines |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند |
machined |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند |
machine |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند |
location |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند |
locations |
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند |
bind |
به صورتی که قابل اجرا باشد |
binds |
به صورتی که قابل اجرا باشد |
selectable |
آنچه قابل انتخاب باشد |
expandable |
آنچه قابل گسترش باشد |
image |
[وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.] |
images |
وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند |
optional |
آنچه قابل انتخاب شدن باشد |
easy to use |
آنچه قابل فهم و انجام باشد |
aliens |
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست |
alien |
دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست |
scanner |
وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند |
hidden |
فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند |
scanners |
وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند |
registers |
ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند |
register |
ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند |
registering |
ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند |
reads |
وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است |
read |
وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است |
machine |
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد |
share |
حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد |
shared |
حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد |
shares |
حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد |
binders |
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند |
packets |
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند |
packet |
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند |
floating |
پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد |
machined |
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد |
primed |
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد |
manageable |
آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد |
binder |
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند |
primes |
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد |
machines |
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد |
prime |
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد |
augmented |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augmenting |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augment |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augments |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
vanes |
کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد |
vane |
کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد |
omr |
و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
physical record |
بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد |
convertibles |
پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد |
convertible |
پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد |
associative addressing |
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس |
forms |
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل |
formed |
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل |
form |
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل |
four address instruction |
دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس |
offset |
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی |
offsetting |
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی |
register |
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود |
B line counter |
ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند |
registers |
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود |
addressing |
استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود |
registering |
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود |
planing |
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد |
micro prolog |
PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد |
hereditaments |
هر چیزی که قابل ارث گذاشتن باشد مال موروثی میراث |
plane |
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد |
digitize |
تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد |
relocatable |
برنامه کامپیوتری که قابل بارشدن واجرا ازهرفضای حافظه باشد |
reprogram |
تغییردادن برنامه به طوری که روی کامپیوتردیگری قابل اجرا باشد |
planes |
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد |
planed |
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد |
biddable |
دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد پیشنهادشدنی |
references |
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد |
buzzing |
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد |
reference |
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد |
buzzed |
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد |
buzz |
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد |
buzzes |
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد |
preparations |
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده |
preparation |
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده |
addressing |
روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود |
printers |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
printer |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
reduce |
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد |
information |
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد |
sectors |
جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد |
sector |
جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد |
preclinical |
وابسته به زمانی که بیماری از نظر بالینی قابل تشخیص نشده باشد |
signal |
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد |
signaled |
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد |
signalled |
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد |
linear |
روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد |
visualization |
تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد |
chip |
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد |
reducing |
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد |
chips |
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد |
reduces |
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد |
reads |
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
read |
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد |
bad sector |
شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است |
stacks |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
stack |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
stacked |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
sam |
فضای ذخیره سازی که فقط داده خاصی قابل دستیابی است توسط خواندن داده قبلی در لیست |
float |
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق |
floats |
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق |
floated |
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق |
current assets |
پول نقد یامالیات یا عوارضی که درحدود یک سال پس از بستن ترازنامه قابل وصول باشد |
adc |
وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد |
punch |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
punches |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
punched |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
machine address |
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS |
lilt |
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن |
lilts |
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن |
turnaround document |
متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است |
card |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
pixel |
کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد |
cards |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
wind aided |
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست |
cruelty |
عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود |
deferred addressing |
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است |
pooler |
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد |
authentication |
به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد |
partitions |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
data interchange format |
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد |