Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
prior |
آنچه قبلاگ رخ داده است |
|
|
Other Matches |
|
blast |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
blasts |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
digital |
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند |
selectively |
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند |
selective |
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند |
undetected |
آنچه تشخیص داده نشده است |
views |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
view |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
viewing |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
viewed |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
TrueType |
فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود |
declarative language |
زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را |
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> |
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى . |
fixes |
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست |
fix |
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست |
virgin |
که قبلاگ روی آن ضبط نشده باشد |
virgins |
که قبلاگ روی آن ضبط نشده باشد |
recognises |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
recognising |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
recognize |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
recognizes |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
recognizing |
دیدن چیزی و به خاطر سپردن ان که قبلاگ دیده شده است |
enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
Whatsoever |
هرچه [هر آنچه] [آنچه ] |
automate |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
automated |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
automates |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
automating |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
fasts |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
fasted |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
fast |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
fastest |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
data preparation |
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
protective |
آنچه حافظت میکند |
circular |
آنچه در یک دایره می چرخد |
the long and the short of it <idiom> |
آنچه گفتنی است |
producing |
آنچه تولید میکند |
auxiliary |
آنچه کمک میکند |
contiguous |
آنچه اثر می گذارد |
exclusive |
آنچه شامل نمیشود |
incoming |
آنچه از خارج می آید |
constant |
آنچه تغییر نمیکند |
previous |
آنچه زودتر رخ میدهد |
biased |
آنچه اریب دارد |
constants |
آنچه تغییر نمیکند |
authentic |
آنچه درست است |
circulars |
آنچه در یک دایره می چرخد |
the above was a summary |
آنچه دربالا گفته شد |
circulating |
آنچه به راحتی می چرخد |
used |
آنچه جدید نیست |
unwanted |
آنچه لازم نیست |
knowledge |
آنچه دانسته است |
lightweight |
آنچه سنگین نیست |
auxiliaries |
آنچه کمک میکند |
lightweights |
آنچه سنگین نیست |
hidden |
آنچه قابل دیدن نیست |
chargeable |
آنچه قابل شارژ است |
recognizable |
آنچه قابل تشخیص است |
distant |
آنچه در محلی قرار دارد |
relevant |
آنچه ارتباط مهمی دارد |
significantly |
آنچه معنای مخصوصی دارد |
variables |
آنچه قابل تغییر است |
ambiguous |
آنچه دو معنای ممکن دارد |
variable |
آنچه قابل تغییر است |
significant |
آنچه معنای مخصوصی دارد |
movable |
آنچه قابل حرکت است |
interchangeable |
آنچه قابل تغییر است |
convertibles |
آنچه قابل تبدیل است |
durable |
آنچه به آسانی خراب نخواهد شد |
recognizably |
آنچه قابل تشخیص است |
clearest |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
alterable |
آنچه قابل تغییر است |
electric |
آنچه با الکتریسیته کار میکند |
efficient |
آنچه که خوب کار میکند |
extensible |
آنچه قابل گسترش است |
expandable |
آنچه قابل گسترش باشد |
quantifiable |
آنچه قابل شمارش است |
values |
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد. |
valuing |
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد. |
normal |
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد |
clear |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
convertible |
آنچه قابل تبدیل است |
clearer |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
What must be must be . <proverb> |
آنچه باید بشود خواهد شد . |
requirements |
آنچه مورد نیاز است |
malfunctioning |
آنچه خوب کار نکند |
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> |
آنچه نپاید دلبستگى را نشاید . |
visible |
آنچه قابل دیدن است |
value |
آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد. |
Seldom seen soon forgotten . <proverb> |
از دل برود هر آنچه از دیده برفت . |
exchangeable |
آنچه قابل تغییر است |
differential |
آنچه اختلاف را نشان میدهد |
computable |
آنچه قابل محاسبه است |
comparable |
آنچه قابل مقایسه نیست |
relative |
آنچه با دیگری مقایسه شود |
round |
آنچه در دایره حرکت میکند |
roundest |
آنچه در دایره حرکت میکند |
removable |
آنچه قابل جابجایی است |
continual |
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد |
audible |
آنچه قابل شنیدن است |
flexible |
آنچه قابل تغییر است |
simplest |
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد |
residual |
آنچه در پشت سر باقی می ماند |
third |
آنچه بعد از دومین می آید |
irretrievable |
آنچه قابل بازگشت نیست |
immediate |
آنچه یکباره اتفاق افتد |
commoners |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
differentials |
آنچه اختلاف را نشان میدهد |
multifunction |
آنچه تابعهای متعددی دارد |
controllable |
آنچه قابل کنترل است |
common |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
commonest |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
approximating |
آنچه تقریبا درست است |
selectable |
آنچه قابل انتخاب باشد |
preformatted |
آنچه فرمت شده باشد |
simpler |
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد |
malfunctions |
آنچه کامل کار نکند |
maskable |
آنچه نادیده گرفتنی است |
unedited |
آنچه ویرایش نشده است |
thirds |
آنچه بعد از دومین می آید |
dependent |
آنچه به دلیلی متغیر است |
availability |
آنچه به آسانی بدست آید |
malfunction |
آنچه کامل کار نکند |
clears |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
identities |
آنچه کسی یا چیزی است |
identity |
آنچه کسی یا چیزی است |
malfunctions |
آنچه درست کار نکند |
malfunctioned |
آنچه درست کار نکند |
finished |
آنچه کامل شده است |
simple |
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد |
malfunctioned |
آنچه کامل کار نکند |
transportable |
آنچه قابل حمل است |
malfunction |
آنچه درست کار نکند |
characteristic |
آنچه مخصوص یا ویژه است |
characteristically |
آنچه مخصوص یا ویژه است |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
entity |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
content addressable addressing |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند |
forward pointer |
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد |
mass storage |
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند |
gremlin |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
cell |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
cells |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
entities |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
gremlins |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
initial |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
initialled |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
serial |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
check |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
initialling |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
initials |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
transmissions |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
source |
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود |
serials |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
storage |
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود |
checks |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
checked |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
initialing |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
associative addressing |
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند |
initialed |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
transmission |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
serials |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
paralleled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
parallel |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
ascended |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |
ascend |
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست |