Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 207 (32 milliseconds)
English	Persian
scrutinised	بدقت بررسی کردن
scrutinises	بدقت بررسی کردن
scrutinising	بدقت بررسی کردن
scrutinize	بدقت بررسی کردن
scrutinized	بدقت بررسی کردن
scrutinizes	بدقت بررسی کردن
scrutinizing	بدقت بررسی کردن
Other Matches
analogue	یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues	یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility	بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
inference	بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inferences	بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
analog	یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
punctually	بدقت
closely	بدقت
accurately	بدقت
by the square	بدقت
precisely	بدقت
nighly	بدقت
tenty	بدقت
link	برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test	و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatics	کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic	کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
verifying	مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified	مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies	مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify	مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
cross-examines	بدقت جویاشدن از
cross-examining	بدقت جویاشدن از
peruses	بدقت خواندن
cross-examined	بدقت جویاشدن از
cross-questioned	بدقت جویاشدن از
cross-questioning	بدقت جویاشدن از
cross-question	بدقت جویاشدن از
peer	بدقت نگریستن
cross-questions	بدقت جویاشدن از
cross-examine	بدقت جویاشدن از
peruse	بدقت خواندن
peering	بدقت نگریستن
peered	بدقت نگریستن
perusing	بدقت خواندن
look through	بدقت دیدن
perused	بدقت خواندن
to call for a	احتیاج بدقت داشتن
it needs to be done carefully	باید بدقت کرده شود
systems analysis	1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
edited	فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit	فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
To weight up the pros and cons of something .	مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
probe	بررسی کردن
scrutinize	بررسی کردن
survey	بررسی کردن
evaluate	بررسی کردن
look into	بررسی کردن
check	بررسی کردن
bolt [examine]	بررسی کردن
explore	بررسی کردن
probes	بررسی کردن
examine	بررسی کردن
enquire into	بررسی کردن
investigate	بررسی کردن
probed	بررسی کردن
determine	بررسی کردن
studies	بررسی کردن
dissect [analyse]	بررسی کردن
surveys	بررسی کردن
surveyed	بررسی کردن
check	بررسی کردن
survey	بررسی کردن
peruses	بررسی کردن
checked	بررسی کردن
reconcider	بررسی کردن
checks	بررسی کردن
indagate	بررسی کردن
study	بررسی کردن
inspect	بررسی کردن
studying	بررسی کردن
study	بررسی کردن
peruse	بررسی کردن
assay	بررسی کردن
analyze [American]	بررسی کردن
analyse [British]	بررسی کردن
perused	بررسی کردن
perusing	بررسی کردن
survey	بررسی کردن بازدید
reviewed	بررسی کردن مرور
checks	مقابله کردن بررسی
reviews	بررسی کردن مرور
checked	مقابله کردن بررسی
review	بررسی کردن مرور
check	مقابله کردن بررسی
surveys	بررسی کردن بازدید
surveyed	بررسی کردن بازدید
reviewing	بررسی کردن مرور
surveillance	تجسس بررسی کردن
inspected	جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting	جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects	جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect	جستجو کردن بررسی کردن کنترل
to have [take] a closer look at something	چیزی را با دقت بررسی کردن
scan	بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
scanned	بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
scans	بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
to make a study of something	چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
to check out something	چیزی را بررسی یا امتحان کردن
analogue	یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog	یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues	یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
to browse	بررسی عمومی کردن [علوم کامپیوتر]
controlling	اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
controls	اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
to cross-check the result with a calculator	حل را مجددا با ماشین حساب بررسی کردن
control	اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
monitors	1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored	1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor	1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
To weight the pros and cons of something.	خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
summation check	بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
senses	روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed	روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sense	روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
residue check	بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
caveatemptor	اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
vertical redundancy check	بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
walkthrough	جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
self-	برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
smoke test	بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
echo check	بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
cyclic redundancy check	بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
weigh it a	بدقت بکش درست بکش
researched	تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
researches	تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
researching	تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
research	تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
prima facie evidence	مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
checked	بررسی
scrutiny	بررسی
check	بررسی
survey	بررسی
surveys	بررسی
investigation	بررسی
input/output	بررسی
surveyed	بررسی
deliberations	بررسی
checking	بررسی
deliberation	بررسی
vetting	بررسی
studies	بررسی
handling	بررسی
inquiry	بررسی
inquiries	بررسی
studying	بررسی
study	بررسی
investigations	بررسی
checks	بررسی
probe	بررسی
examinations	بررسی
surveillance	بررسی
probes	بررسی
reviewing	بررسی
reviewed	بررسی
examination	بررسی
reviews	بررسی
review	بررسی
probed	بررسی
system check	بررسی سیستم
time study	بررسی زمانی
unaudited <adj.>	بررسی نشده
certificate of analysis	گواهی بررسی
unchecked <adj.>	بررسی نشده
error checking	بررسی خطا
parity check	بررسی توازن
study	غور بررسی
checking of goods	بررسی امتعه
desk checking	بررسی دستی
studies	غور بررسی
market review	بررسی بازار
marginal checking	بررسی مرزی
parity checking	بررسی توازن
3D analysis	بررسی سه بعدی
case study	بررسی موردی
analyzing	بررسی با جزئیات
overflow check	بررسی سرریز
visit	بررسی تفتیش
supervision	بررسی شدن
area study	بررسی منطقه
area study	بررسی منطقهای
empirical study	بررسی ازمودی
empirical study	بررسی تجربی
cross check	بررسی متقابل
handleing time	زمان بررسی
cross-checked	بررسی متقابل
resurvey	بررسی مجدد
formal review	بررسی رسمی
cross-checking	بررسی متقابل
cross-checks	بررسی متقابل
visited	بررسی تفتیش
visits	بررسی تفتیش
twin check	بررسی توام
overflow check	بررسی سرریزی
case studies	بررسی موردی
technical studies	بررسی فنی
process control	بررسی فرایند
cross-check	بررسی متقابل
spot checks	بررسی موضعی
goings-over	بررسی دقیق

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com