Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
branch material curriculum
برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
Other Matches
training program
برنامه اموزش
curriculum
اموزش برنامه
curriculums
اموزش برنامه
program of instruction
برنامه اموزش
army training program
برنامه اموزش نظامی
army training program
برنامه اموزش نیروی زمینی
planit
زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
army training and evaluation program
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
armory training
اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
branch depot
امادگاه رستهای
careered
تخصص رستهای
careers
تخصص رستهای
careering
تخصص رستهای
career
تخصص رستهای
branch immaterial position
شغل همه رستهای
arms material position
شغل همه رستهای
branch qualified officer
افسر متخصص رستهای
satellization
زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
api
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
advanced unit training
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
computer assisted instruction
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
source
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new-
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swops
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
jobs
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swapped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
dynamic data exchange
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
instructions
اموزش
tutorial
اموزش
instruction
اموزش
education
اموزش
lore
اموزش
training
اموزش
tutorials
اموزش
education center
مرکز اموزش
elementary education
اموزش ابتدایی
mass education
اموزش جمعی
integrated training
اموزش توام
military training
اموزش نظامی
learning curve
منحنی اموزش
formal education
اموزش رسمی
informal education
اموزش غیررسمی
general education
اموزش عمومی
job training
اموزش شغلی
mass education
اموزش همگانی
hypnopedia
اموزش با هیپنوتیسم
life long education
اموزش مداوم
individualized instruction
اموزش انفرادی
primary education
اموزش ابتدایی
educable
اموزش پذیر
trains
اموزش دادن
education
اموزش و پرورش
training
اموزش دادن
sex education
اموزش جنسی
tutoring
اموزش تک شاگردی
higher education
اموزش عالی
annual training
اموزش سالیانه
train
اموزش دادن
computerized instruction
اموزش کامپیوتری
basic training
اموزش مقدماتی
bowel training
اموزش دفع
coeducation
اموزش مختلط
compulsory education
اموزش اجباری
concurrent training
اموزش همزمان
educability
اموزش پذیری
trained
اموزش دادن
moral education
اموزش اخلاقی
religious instruction
اموزش دینی
training cycle
مرحله اموزش
vocational education
اموزش حرفهای
school center
مرکز اموزش
training center
مرکز اموزش
professional education
اموزش تخصصی
remedial instruction
اموزش ترمیمی
unit training
اموزش یکان
reward training
اموزش با پاداش
personnel training
اموزش کارکنان
unit training
اموزش یکانی
secondary education
اموزش متوسطه
transfer of training
انتقال اموزش
voluntary training
اموزش داوطلبانه
teaching machine
ماشین اموزش
reeducation
باز اموزش
technical education
اموزش فنی
technical teaching
اموزش فنی
programmed instruction
اموزش برنامهای
training circular
نشریه اموزش
basic combat training
اموزش رزم مقدماتی
pedagogical
وابسته بعلم اموزش
formal discipline
اموزش صورت گرا
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
reserve center
مرکز اموزش احتیاط
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
discovery teaching method
روش اموزش اکتشافی
cbt
اموزش بر پایه کامپیوتر
coeducation
اموزش وپرورش مختلط
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
project method
روش اموزش طرحی
code training set
دستگاه اموزش مرس
graduate education
اموزش بعد از لیسانس
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
advanced individual training
اموزش تکمیلی انفرادی
active duty for training
اموزش زیر پرچم
pamphlets
نشریه اموزش و فنی
pamphlet
نشریه اموزش و فنی
audio-visual
اموزش سمعی وبصری
special education
اموزش و پرورش استثنایی
refresher course
دوره اموزش یک ماهه
educational
مربوط به اموزش و پرورش
on the job training
اموزش ضمن کار
refresher courses
دوره اموزش یک ماهه
pedagogic
وابسته به اموزش وپرورش
audio visual
اموزش سمعی وبصری
educationist
متخصص اموزش و پرورش
schools
مرکز اموزش نظامی
in serving training
اموزش ضمن خدمت
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
school
مرکز اموزش نظامی
pedagogical teaching
اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogically
مطابق علم اموزش
educationists
متخصص اموزش و پرورش
nonformal education
اموزش غیر رسمی
courses
مسیر مسابقه دوره اموزش
computer augmented learning
بسط اموزش به کمک کامپیوتر
manual training
دوره اموزش هنرهای دستی
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
course
مسیر مسابقه دوره اموزش
toilet training
اموزش اداب توالت رفتن
pedagogy
فن اموزش وپرورش کودک للگی
beatification
اموزش عمل تبرک کردن
assault courses
میدان اموزش عملیات هجومی
assault course
میدان اموزش عملیات هجومی
disciplinary training center
مرکز اموزش زندانیان نظامی
coursed
مسیر مسابقه دوره اموزش
cai
Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
international council
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
world conference of computer in educatio
کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
educable mentally retarded
عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
business
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
parameter
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
sequential
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
supervisory
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
goto
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
scheduled wave
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
parameters
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
businesses
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
iterate
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
iterative routine
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
compiler
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
executives
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executive
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
instructions
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
rehabilitation training center
مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
stop
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stops
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
calling
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
developments
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
subprogram
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
development
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
synthetic address
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
stopped
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
diagnostics
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
compiles
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
c
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
drops
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
chapters
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
conditional
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
compiled
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
dropping
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
object oriented
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
main line program
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
debugger
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
compile
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
dropped
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
optimum schedule
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com