| Total search result: 201 (16 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| approval |
توافق برای استفاده از چیزی |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| via |
حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد |
| security blanket <idiom> |
استفاده از چیزی برای راحتی |
| to store up something |
انباشتن چیزی برای استفاده در آینده |
| throw one's weight around <idiom> |
ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن |
| label |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
| labeling |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
| labelled |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
| labels |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
| published |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| publishes |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
| publish |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
how about <idiom> |
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود |
| texture mapping |
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید. |
| user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
| Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . |
درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] . |
| approve |
توافق در مورد چیزی |
| approves |
توافق در مورد چیزی |
| approving |
توافق در مورد چیزی |
| wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
| discommend |
با عدم توافق چیزی گفتن |
| arguments |
بحث در باره چیزی بدون توافق |
| argument |
بحث در باره چیزی بدون توافق |
| microsoft |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
| electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
| public |
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی |
| modify |
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی |
| modifying |
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی |
| modifies |
تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی |
| fiber |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| fibre |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| fibres |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
| establish |
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی |
| establishing |
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی |
| establishes |
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی |
| vertical |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
| idles |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| idled |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| idle |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| idlest |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
| undertake |
توافق برای انجام کاری |
| undertakes |
توافق برای انجام کاری |
| undertaken |
توافق برای انجام کاری |
| quads |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
| quad |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
| composite demand |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
| to scramble for something |
هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی] |
| ieee |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
| changing |
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر |
| change |
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر |
| changed |
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر |
| changes |
استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر |
| duplex |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
| duplexes |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
| PPP |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
| wimp |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| wimps |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| concerted action |
عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند |
| serviced |
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن |
service |
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن |
| Hamming code |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
| c |
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع |
double |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
| doubled |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
| doubled up |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
| open |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
| opens |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
cat |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
| cats |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
| opened |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
| executive information system |
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت |
| precision |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت |
| straight line coding |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
| multiple |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن |
| We have agreed in princeple . |
درکل توافق کرده ایم ( توافق درکلیات ) |
| literacy |
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی |
| board of conciliation |
هیاتی که برای پیشگیری وایجاد توافق بین کارگر وکارفرما انجام وفیفه میکند |
| protocols |
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها |
| protocol |
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها |
| normalising |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
| normalizes |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
| normalize |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
| normalises |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
| normalised |
ذخیره و نمایش اعداد به صورت از پیش توافق شده برای تامین حداکثر دقت |
| to appreciate something |
قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی] |
| enewal of contract by tacit agreement |
تجدید توافق بر اساس توافق ضمنی |
| authoring |
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM |
| universal |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
| feedback |
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد |
| times |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| timed |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| time |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
| paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
| infra red link |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
| uses |
استفاده از چیزی |
| use [of something] |
استفاده [از چیزی] |
| use |
استفاده از چیزی |
| cultivation |
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد |
| indexing |
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن |
| scans |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| scanned |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| scan |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
| TCP/IP |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
| hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
| share |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
| shared |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
| shares |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
| fall out of use <idiom> |
از چیزی استفاده نکردن |
| uses |
روش استفاده از چیزی |
| use |
روش استفاده از چیزی |
| drives |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
| drive |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
| have dibs on <idiom> |
درخط استفاده از چیزی بودن |
| done with <idiom> |
تمام کردن استفاده از چیزی |
key |
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند |
| peak |
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد |
| peaking |
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد |
| peaks |
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد |
| lincense or cence |
مرخص کردن اجازه استفاده از چیزی |
| disposable |
چیزی که پس از استفاده دور انداخته میشود |
| superseded |
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است |
direction |
دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند |
| share |
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر |
| supersedes |
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است |
| shares |
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر |
| supersede |
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است |
| superseding |
گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است |
| shared |
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر |
| extension |
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن |
| extensions |
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن |
| for the benefit of |
برای استفاده |
| What is in it for me ? |
برای من چه استفاده ای ؟ |
| realizes |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realizing |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realizing the palette |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realized |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
realize |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realised |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realising |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realises |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| flippy |
دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود |
| resource |
گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند |
log wood |
درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.] |
| readying |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
| offices |
مناسب برای استفاده در شرکت |
| readied |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
| office |
مناسب برای استفاده در شرکت |
| readies |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
| ready |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
| It's for my personal use. |
برای استفاده شخصی است. |
| copy for private use |
نسخه برای استفاده شخصی |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| cai |
استفاده از کامپیوتر برای آموزش یک موضوع |
| turn over <idiom> |
به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن |
| white slave |
استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس |
cat |
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت |
| cats |
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت |
| subreption |
اختفای حقایق برای استفاده خود |
| peonage |
استفاده از غلام برای کارهای بندگی |
| turbo porolog |
POROLO برای استفاده روی کامپیوتر شخصی |
| eat one's cake and have it too <idiom> |
هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن |
horn socket |
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود] |
| plant |
ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا |
| batteries |
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار |
| patents |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
| to pull strings |
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن |
| bug taper |
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب |
| alternates |
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره |
| alternated |
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره |
| patenting |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
| patent |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
| alternate |
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره |
| battery |
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار |
| patented |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
| registers |
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود |
| plants |
ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا |
| angary |
حق کشور متحارب برای استفاده از اموال کشوربیطرف |
| registering |
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود |
| register |
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود |
| cipher |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
| cyphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
| ciphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
| mouses |
که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند |
| multiprecision |
استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد. |
| cbt |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان |
| mouse |
که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند |
| finite precision numbers |
استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد |
| photo finish |
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده |
| devices |
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله |
| materials |
مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود |
| monadic operator |
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند |
| material |
مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان |
| usable |
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است |
| wharfage |
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی |
| to take out a patent |
حق ثبت شده برای استفاده ازاختراعی بدست اوردن |
| vehicle used for migrant-smuggling operations |
خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق |
| mainframe computer |
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe |