English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
English Persian
refan جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
Other Matches
overlaps سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlapped سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
outlining مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outline مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlined مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlines مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
choke bore روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
geometry and rendering مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
parent program در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
overlay کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlays کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlaying کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
SDRAM قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
replace جایگزین کردن
sub جایگزین کردن
replaces جایگزین کردن
replacing جایگزین کردن
subs جایگزین کردن
replaced جایگزین کردن
under lease وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
replacement cost هزینه جایگزین کردن چیزی
substituting قائم مقام جایگزین کردن
substituted قائم مقام جایگزین کردن
substitute قائم مقام جایگزین کردن
find and replace پیدا کردن و جایگزین نمودن
synchronised قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronize قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
substitution جایگزین کردن چیزی با چیز دیگر
expands بزرگتر کردن
expand بزرگتر کردن
expanding بزرگتر کردن
demonetization سکه خارج از گردش جایگزین کردن مسکوکات جدیدبه جای سکههای رایج
degauss پاک کردن داده از روی نوارمغناطیسی و جایگزین کردن داده جدید
lessened کمتر کردن تقلیل دادن
lessening کمتر کردن تقلیل دادن
lessen کمتر کردن تقلیل دادن
lessens کمتر کردن تقلیل دادن
cleco fastener وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
preventive بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
seated جایگزین ساختن
seat جایگزین ساختن
alternative cost هزینه جایگزین
variants رمزهای جایگزین
locator جایگزین شونده
alternate track شیار جایگزین
seats جایگزین ساختن
situated واقع در جایگزین
tabernacle مرقد جایگزین شدن
sequences مراحل
sequence مراحل
phasing مراحل
sequence مراحل کار
phasess of development مراحل توسعه
sequences مراحل کار
budget cycle مراحل بودجه
phasing مراحل عملیات
budget process مراحل بودجه
the four last things مراحل چهارگانه
incunabula مراحل اولیه
phases of life مراحل یاشئون زندگی
phase difference اختلاف مراحل عملیات
processes مراحل مختلف چیزی
logic مراحل و تصمیمات و ارتباطات
incipient stages مراحل نخستین یا ابتدائی
stages مراحل مختلف یک موشک
stage مراحل مختلف یک موشک
stages of economic growth مراحل رشد اقتصادی
process مراحل مختلف چیزی
vga مین کند و با SVGA جایگزین شده است
referral order درخواست برای اماد غیرموجود یا جایگزین در انبار
replacement service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
replacement bus service سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
metaphse یکی از مراحل تقسیم پس گاه
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
logical مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
military planning process مراحل طرح ریزی نظامی
macro فرآیندی که فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جایگزین میشود
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
phase of smoke مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
slow-wave sleep [SWS] مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
deep sleep مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
decomposing تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
mos نیمههای اکسید آهن جایگزین . طرح و سافت مدار مجتماع
executing سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executes سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
execute سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executed سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
headman بزرگتر
majored بزرگتر
pre eminent بزرگتر
elder بزرگتر
headmen بزرگتر
gt بزرگتر از
majoring بزرگتر
major بزرگتر
greater than بزرگتر از
greater بزرگتر
doyens بزرگتر
bigger بزرگتر
doyen بزرگتر
nonus بزرگتر
seniors بزرگتر
Sr بزرگتر
senior بزرگتر
conversion استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversions استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
instar حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flowchart نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
fetches سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetched سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
exempt player بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
fetch سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
blade tracking مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
take off خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
superior number عدد بزرگتر
Big Brother برادر بزرگتر
increase بزرگتر شدن
doubled دو برابر بزرگتر
increases بزرگتر شدن
ge بزرگتر از یا برابر با
bigbrother برادر بزرگتر
over size بزرگتر از اندازه
increased بزرگتر شدن
oversize بزرگتر از اندازه
majordomo بزرگتر خانه
doubled up دو برابر بزرگتر
double دو برابر بزرگتر
macronucleus هسته بزرگتر
samuel sen سموئیل بزرگتر
paramount برتر بزرگتر
brown major براون بزرگتر
binding time زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
sort effort تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
phase بخشی از فرآیند بزرگتر
whoppers از اندازه بزرگتر عظیم
whopper از اندازه بزرگتر عظیم
phases بخشی از فرآیند بزرگتر
macronucleus هسته سلولی بزرگتر
admedium lampholder سرپیچ بزرگتر از معمولی
repot در گلدان بزرگتر کاشتن
repots در گلدان بزرگتر کاشتن
phased بخشی از فرآیند بزرگتر
repotted در گلدان بزرگتر کاشتن
repotting در گلدان بزرگتر کاشتن
feck سهم بزرگتر اکثریت
to increase [to, by] بزرگتر شدن [به مقدار]
keynote نطق اصلی کردن
keynotes نطق اصلی کردن
thesauruses فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
thesaurus فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
cycle تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycled تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
mesne process مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
cycles تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
in a less degree کمتر
Lt کمتر از
less کمتر
infrequently کمتر
shortest کمتر
shorter کمتر
lesser کمتر
short کمتر
minus کمتر
less than کمتر از
minor کمتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com