English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
relatives خواهر عمو وعمه خواه تنی باشند خواه ناتنی اطلاق میشود
Other Matches
liberalparty حزب ازادی خواه یا ترقی خواه
half-sisters خواهر ناتنی
step sister خواهر ناتنی
half-sister خواهر ناتنی
half sister خواهر ناتنی
halfsister خواهر ناتنی
whether خواه
ill wisher بد خواه
ill minded بد خواه
if خواه
or خواه
person aganist whom appeal فرجام خواه
apologists پوزش خواه
apologist پوزش خواه
constitutionalist مشروطه خواه
progressivist ترقی خواه
appellant پژوهش خواه
avenger کین خواه
gayest همجنس خواه
Republicans جمهوری خواه
gay همجنس خواه
blackmailers باج خواه
blackmailer باج خواه
progressist ترقی خواه
apologizer معذرت خواه
Republican جمهوری خواه
gays همجنس خواه
progressionist ترقی خواه
one who asks for a loan وام خواه
progressive ترقی خواه
halophyte نمک خواه
homosexuals همجنس خواه
monarchic سلطنت خواه
gayer همجنس خواه
nolens volens خواه و ناخواه
repulican جمهوری خواه
homosexual همجنس خواه
one who appeals to the supreme court فرجام خواه
invert هم جنس خواه
inverting هم جنس خواه
inverts هم جنس خواه
votary هوا خواه
liberal ازادی خواه زیاد
liberals ازادی خواه زیاد
progressionist عضوحزب ترقی خواه
propitious شفیع خیر خواه
tribade همجنس خواه فاعلی
homoeopaths جور درمان خواه
homeopaths جور درمان خواه
homeopath جور درمان خواه
appellant فرجام خواه مستانف
nationalist ازادی خواه واستقلال طلب
ministerialist هواه خواه وزارت وقت
henchman هواه خواه سیاسی نوکر
nationalists ازادی خواه واستقلال طلب
well wisher ادم نیکخواه خیر خواه
henchmen هواه خواه سیاسی نوکر
will heŠnill he چه بخواهد چه نخواهد خواه ناخواه
respondents پژوهش خواه مستانف علیه
respondent پژوهش خواه مستانف علیه
well wishing ادم نیکخواه خیر خواه
modernists هوا خواه اصول امروزی
modernist هوا خواه اصول امروزی
the liberal party حزب یا دسته ازادی خواه
repulican عضو حزب جمهوری خواه
progressist عضو حزب ترقی خواه
well intentioned خوش نیت خیر خواه خیرخواهانه
culturist فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
the big three ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
hypothecate در CL به معاملاتی اطلاق میشود که ضمن ان وثیقه دین در اختیارمدیون باقی می ماند
asynchronous تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
mysticism در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
newton raphson اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
tenant by sufference مالک معترض اونشود و تصرفش ادامه پیداکند این عنوان به او اطلاق میشود
kidnapping در CL به خصوص به حالتی اطلاق میشود که کسی را بدزدند و ازکشور محل اقامتش خارج کنند
deed در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
deeds در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
cold war عموما" به مبارزات تبلیغاتی بلوکهای شرق و غرب علیه یکدیگربخصوص بعد از جنگ جهانی دوم اطلاق میشود
lease در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
leases در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
ashkenazim عنوان یهودیان المانی که در مقابل سفارادی که به یهودیان اسپانیا وپرتقال اطلاق میشود
apprenticeship دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
apprenticeships دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
coalitions مثلا" جنگ علیه دشمن اطلاق میشود دراین مقام می توان چنانچه معمول است این کلمه را به "اتفاق " یا " اتحاد " تبدیل کرد
coalition مثلا" جنگ علیه دشمن اطلاق میشود دراین مقام می توان چنانچه معمول است این کلمه را به "اتفاق " یا " اتحاد " تبدیل کرد
manhood suffrage حق رای یا ا انتخاب که بمردهایی داده میشود که دارای سال قانونی باشند
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
unit emplaning در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
nepew پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
deadlock موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
colony گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
segment فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
segments فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
of half blood ناتنی
half-brothers برادر ناتنی
half brother برادر ناتنی
brother of half blood برادر ناتنی
half-brother برادر ناتنی
predication اطلاق
positivity اطلاق
absoluteness اطلاق
generalizations اطلاق
generalization اطلاق
generalisations اطلاق
superpurgation اطلاق
applicable قابل اطلاق
predicable اطلاق کردنی
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
general verdict تصمیم به وجه اطلاق
applicatory قابل اطلاق مناسب
inapplicable غیر قابل اطلاق
big five ایتالیا وژاپن اطلاق میشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
sister in law خواهر زن
sisten خواهر
sissified خواهر
sororicide خواهر کش
sisters خواهر
sissy خواهر
sissies خواهر
sister خواهر
cissies خواهر
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
sib برادر یا خواهر
sororicide خواهر کشی
sister ship کشتی خواهر
nephews پسر خواهر
nephew پسر خواهر
sisterly خواهر وار
brothers-in-law شوهر خواهر
brother-in-law شوهر خواهر
foster sister خواهر رضاعی
brother in law شوهر خواهر
Mahal محل [اصطلاحی است که به قالی ساروق درجه دو اطلاق می شود.]
grandniece نوه برادر یا خواهر
grandnephew نوه برادر یا خواهر
grand niece نوه برادر یا خواهر
nieces دختر برادر یا خواهر
nieces دختربرادر یا خواهر و غیره
niece دختر برادر یا خواهر
sister in law خواهر شوهر زن برادر
niece دختربرادر یا خواهر و غیره
grand nephew نوه برادر یا خواهر
nephew پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
nephews پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
My sister says she's looking forward to meeting you. خواهر من می گوید که مشتاق است با شما آشنا شود.
necessity درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
serf درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
predicating اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicated اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicate اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicates اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
averaged متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
Royal Bokhara فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
loads برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
master و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
arrays می باشند
array می باشند
the like of you باشند
faxed کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com