English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
data aggregate دادههای متراکم
Other Matches
augmentative متراکم شونده متراکم کننده
aggregate متراکم متراکم ساختن
aggregates متراکم متراکم ساختن
compacted متراکم
accumulated متراکم
compressed متراکم
cumulative متراکم
leak proof متراکم
dense متراکم
cumulous متراکم
densest متراکم
cumulative distribution متراکم
compactness متراکم
compacts متراکم
compacting متراکم
denser متراکم
agglomerative متراکم
compact متراکم
compact متراکم کردن
compacted متراکم کردن
incompact غیر متراکم
combustor متراکم کننده
compacting متراکم کردن
compaction متراکم کردن
compacts متراکم کردن
massy متراکم غلیظ
agglomerate متراکم شدن
accumulated capital سرمایه متراکم
condense متراکم کردن
condenses متراکم کردن
condensing همچگال متراکم
compressing متراکم کردن
condensing متراکم کردن
compresses متراکم کردن
compress متراکم کردن
voluminous متراکم انبوه
condenses همچگال متراکم
jams متراکم کردن
jammed متراکم کردن
jam متراکم کردن
condense همچگال متراکم
comperssion capacitor خازن متراکم
cumulative frequency فراوانی متراکم
dense binary code رمزدودویی متراکم
dense list لیست متراکم
densify متراکم کردن
compressed air هوای متراکم
compressor متراکم کننده
compressors متراکم کننده
soil consolidation متراکم کردن خاک
packs متراکم کردن فشردن
data compression متراکم سازی داده ها
clogged متراکم وانباشته کردن
clogs متراکم وانباشته کردن
clog متراکم وانباشته کردن
supercharge متراکم کردن مقدماتی
gas compressor متراکم کننده هوا
trust fund وجوه متراکم شده
condensed mercurytemperature دمای جیوه متراکم
eluvium خاک باداورده و متراکم
heavily overcast ابری متراکم [هواشناسی]
pack متراکم کردن فشردن
cumulous مانند ابرهای متراکم
supercharger پیش متراکم کننده
data aggregate متراکم سازی داده ها
planosol گل سفید نرم و متراکم فلات
over consolidated clay خاک رس متراکم شده باپیشفشردگی
accumulating روی هم گذاشتن متراکم کردن
compressed gas cylinder سیلندر محتوی گاز متراکم
coke pusher دستگاه متراکم کننده ذغال کک
compression بهم فشردگی متراکم سازی
cumulus ابر متراکم و روی هم انباشته
cumuli ابر متراکم و روی هم انباشته
grouter دستگاه متراکم کننده سیمان
wilson cloud نوعی ابر غلیظ و متراکم
compaction فشرده سازی متراکم کردن
laminated product تولید ماده متراکم متورق
accumulates روی هم گذاشتن متراکم کردن
accumulate روی هم گذاشتن متراکم کردن
air compresser دستگاهی که هوا را متراکم میکند
accumulated dividend سود سهام متراکم شده
continuous data دادههای پیوسته
master data دادههای اصلی
numeric data دادههای عددی
experimental data دادههای تجربی
experimental data دادههای ازمایشی
continuous data دادههای متوالی
census data دادههای سرشماری
input data دادههای اولیه
mechanized data دادههای ماشینی
mass data دادههای انبوه
objective data دادههای واقعی
objective data دادههای عینی
biographical data دادههای زندگینامهای
primary inputs دادههای اولیه
test data دادههای ازمایشی
test data دادههای ازماینده
data دادههای اماری
transaction data دادههای تراکنشی
raw data دادههای اولیه
tidal data دادههای کشندی
quantitative data دادههای کمی
source data دادههای منبع
t data دادههای ازمون
raw data دادههای خام
qualitative data دادههای کیفی
incompressibly بطوریکه نتوان متراکم یا خلاصه نمود
computerized data base پایگاه دادههای کامپیوتری
transmitted data دادههای مخابره شده
market information اطلاعات و دادههای بازار
active database پایگاه دادههای فعال
administrative data processing پردازش دادههای اداری
internal data representation نمایش دادههای داخلی
contiguous data structure ساختار دادههای همجوار
entry در پایگاه دادههای یا کتابخانه
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
transmitted data دادههای ارسال شده
input data معلومات یا دادههای ورودی
input data translator مترجم دادههای اولیه
cross sectional data دادههای برش عرضی
chert نوعی سنگ چخماق که ریزدانه و متراکم است
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
charge neutrality تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
glomerule خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
high level data link control کنترل پیوند دادههای سطح بالا
hdic کنترل پیوندی دادههای سطح بالا
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
flat fuiile database management program برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
table oriented database management progr برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rdbms سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
gap فضای بین دادههای ذخیره شده
gaps فضای بین دادههای ذخیره شده
provident fund وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
rollers دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
roller دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
soft خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softer خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
interrogation ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
softest خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
interrogations ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
sub- تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
cumulo nimbus ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
queueing لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
empties فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
queues لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queue لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
emptiest فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
queued لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
empty فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
ascii فایل ذخیره شده حاوی دادههای به صورت کد ASCII
crunching متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
receivers ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
colder اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
data logging ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
coldest اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
collections ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
collection ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
colds اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
cold اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
receiver ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
doubled صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled up صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
masters مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
pair exchange sorting algorithm نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
uart Receiver UniversalAsynchronous Transmitter دستگاهی که دادههای موازی را به داده سری تبدیل میکند
fall back دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
mastered مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
cookie file فایلی که حاوی دادههای فایل cookie از سایت اینترنت راه دور است
protection عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
test driver برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
DD/D نرم افزاری که لیستی از نوع و حالت دادههای پایگاه داده در اختیار قرار میدهد
dual دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
head دادهای که نشان داده آدرس شروع لیست دادههای ذخیره شده در حافظه است
baud وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
scalar نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
DVD پیشرفت تازه در ذخیره سازی دادههای با حجمم گیگا بایت روی دیسک از نوع ROM-CD
recycles برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
baud rate وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
asynchronous مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
null cycle زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
intermediate مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
inflaming اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
inflame اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
inflames اتش گرفتن عصبانی و ناراحت کردن متراکم کردن
array ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
DCC نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
arrays ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
tree سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
compressive strength قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com