Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
fenders
علائمی که جهت اگاهی ازوضع جاده در راهها نصب میشود
Other Matches
wrming message
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
road system
شبکه راهها
bench mark
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
divided highway
[American E]
شاهراه چند خطی
[جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
emerging traffic
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
road screen
پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
free form
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
going
وضع جاده زمین جاده
service road
جاده کناری جاده سرویس
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
track clearer
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
consciousness
اگاهی
knowledge
اگاهی
conizance
اگاهی
inkling
اگاهی
i.e.
اگاهی
acquaintances
اگاهی
consciousness
حس اگاهی
noticed
اگاهی
notices
اگاهی
noticing
اگاهی
awareness
اگاهی
notice
اگاهی
ideas
اگاهی
intimations
اگاهی
intimation
اگاهی
advertisements
اگاهی
cogency
اگاهی
perceptions
اگاهی
information
اگاهی
idea
اگاهی
perception
اگاهی
informational
اگاهی
conscious mind
حس اگاهی
mindfulness
اگاهی
appreciation
[awareness]
حس اگاهی
awareness
حس اگاهی
conscience
[archaic for: consciousness]
حس اگاهی
monition
اگاهی
intelligence
اگاهی
coconscious
اگاهی ثانوی
coconsciousness
اگاهی ثانوی
informs
اگاهی دادن
prescience
اگاهی از پیش
informing
اگاهی دادن
cognizance
شناسایی اگاهی
transinformation
اگاهی متقابل
inform
اگاهی دادن
learns
اگاهی یافتن
class consciousness
اگاهی طبقهای
notified
اگاهی دادن
augury
پیش اگاهی
auguries
پیش اگاهی
notifies
اگاهی دادن
notify
اگاهی دادن
meta knowledge
اگاهی غیرنمادین
informant
اگاهی دهنده
precognition
پیش اگاهی
notifying
اگاهی دادن
to give intelligence
اگاهی دادن
awakened
اگاهی یافته
information theory
نظریه اگاهی
advertiser
اگاهی دهنده
to give notice
اگاهی دادن
apprising
اگاهی دادن
to come to know
اگاهی یافتن
knowledge engineer
مهندسی اگاهی
the infinitive mood
مصدر اگاهی
informants
اگاهی دهنده
forebedement
اگاهی از پیش
foredknowlege
اگاهی از پیش
letter of a
اگاهی نامه
group consciousness
اگاهی گروهی
knowlege representation
نمایش اگاهی
foreknowledge
اگاهی از پیش
knowledge domain
قلمرو اگاهی
knowledge base
پایگاه اگاهی
informatory
اگاهی بخش
advertisers
اگاهی دهنده
apprises
اگاهی دادن
apprise
اگاهی دادن
criminal investigation department
اداره اگاهی
the d. poliee
اداره اگاهی
to give to understand
اگاهی دادن
monitors
اگاهی دهنده
monitored
اگاهی دهنده
monitor
اگاهی دهنده
criminal i. department
اداره اگاهی
conversancy
اگاهی کامل
conversance
اگاهی کامل
to give the alarm
اگاهی دادن
learn
اگاهی یافتن
foretell
ازپیش اگاهی دادن
you are advised that
به شما اگاهی میدهد
sensibleness
عملی بودن اگاهی
science
علم طبیعی اگاهی
sciences
علم طبیعی اگاهی
foretold
از پیش اگاهی داد
dopes
اگاهی داروی مخدر
alarmingly
: هشدار اگاهی از خطر
we are informed by him that
محترما` اگاهی میدهد که
dope
اگاهی داروی مخدر
immediacy
اگاهی حضور ذهن
alarms
: هشدار اگاهی از خطر
subliminal
خارج ازمرحله اگاهی
alarmed
: هشدار اگاهی از خطر
alarum
: هشدار اگاهی از خطر
subliminally
خارج ازمرحله اگاهی
foretelling
ازپیش اگاهی دادن
foretells
ازپیش اگاهی دادن
for your information
برای اگاهی شما
alarm
: هشدار اگاهی از خطر
foreknow
از غیب اگاهی داشتن
Scotland
اداره اگاهی در لندن
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
formed
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
self awareness
اگاهی از خود خویشتن شناسی
monitory
وابسته به اخطار یا اگاهی یاانگیزه
brief
کوتاه کردن اگاهی دادن
briefed
کوتاه کردن اگاهی دادن
briefer
کوتاه کردن اگاهی دادن
enlightement
روشنی فکر اگاهی حقیقی
to keep the track of something
پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
to obtaini. on anything
درباره چیزی اگاهی یافتن
briefest
کوتاه کردن اگاهی دادن
trace
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummies
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
it came to my knowledge
من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
know allmen by these presents
بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
forecast
از پیش اگاهی دادن یاحدی زدن
forecasted
از پیش اگاهی دادن یاحدی زدن
forecasts
از پیش اگاهی دادن یاحدی زدن
intelligently
از روی هوش ازروی اگاهی و بصیرت
throughput
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
mastered
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
faxes
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
autos
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
auto
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
to off an agreement
قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
agent provocateur
مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند
agents provocateurs
مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند
i have no idea of that
هیچ اگاهی از ان ندارم نمیتوانم تصور کنم چه چیزاست
check string
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
booked
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
private d.
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
book
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
transfers
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
asynchronous
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
addition
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
additions
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
mode
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
modes
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com