English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
Other Matches
tail skid قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
ionosphere قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
capital levy مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
clipboards قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboard قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
cost plus contracts قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
formed ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
throughput نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
second که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
portion قسمتی
portions قسمتی
triplex سه قسمتی
partite قسمتی
triploidy سه قسمتی
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxing کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
flat قسمتی از یک عمارت
spirit حمیت قسمتی
sectors قسمتی ازجبهه
leg قسمتی از مسابقه
triploid سه قسمتی سه بخشی
plank قسمتی ازبرنامه
tripartition سه قسمتی کردن
spiriting حمیت قسمتی
sector قسمتی ازجبهه
pate سر یا قسمتی از سرانسان
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
split second قسمتی از ثانیه
flattest قسمتی از یک عمارت
spirit de corps روحیه قسمتی
spirit de corps حمیت قسمتی
legs قسمتی از مسابقه
partial بخشی قسمتی
esprit حمیت قسمتی
another guess قسمتی دیگر
esprit de corps روحیه قسمتی
double cloister راهرو دو قسمتی
esprit de corps حمیت قسمتی
autos کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
rebates پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomies برش قسمتی از مغز
striking out pleading حذف قسمتی از مدافعات
rebate پرداخت قسمتی از بدهی
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
ram's horn قسمتی ازاستحکامات خندق
neck of the woods <idiom> ناحیه یا قسمتی از کشور
helmeted دارای قسمتی که مانندخودباشد
fraction کسر درصدی از قسمتی از
fractions کسر درصدی از قسمتی از
section charge خرج چند قسمتی
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
aliquot part charge خرج چند قسمتی
module قسمتی از سفینه فضایی
lobotomy برش قسمتی از مغز
creased قسمتی از زمین کریکت
creasing قسمتی از زمین کریکت
expansion joint اتصال چند قسمتی
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
creases قسمتی از زمین کریکت
crease قسمتی از زمین کریکت
modules قسمتی از سفینه فضایی
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
zapping پاک نمودن قسمتی از برنامه
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
lobectomy برداشتن قسمتی ازیک عضو
pneumonectomy قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
freeboard قسمتی از قایق که بیرون اب است
neck قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
necks قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
zap پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped پاک نمودن قسمتی از برنامه
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
hash mark قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
barons شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
aliquot propelling charge خرج پرتاب چند قسمتی
baron شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zaps پاک نمودن قسمتی از برنامه
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
flushing خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
flushes خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
cymric وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
saddleback قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
fat bits بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
transfers زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
asynchronous تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
dower قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
wrist قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
scrap عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapped عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
fermata تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
scrapping عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
beavers قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
poked فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poking فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
slab گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
wrists قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
beaver قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
almonry [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
accessory of section قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
slabs گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
descender قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
headstock قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
warheads قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
poke فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
warhead قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
additions عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
addition عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
residents برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
resident برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
modes حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com