English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
Other Matches
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
electronic سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
local آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
locals آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
reserved character کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
terminal ترمینال
ro terminal ترمینال- RO
battery bus ترمینال
pole post clamp ترمینال
terminals ترمینال
bus terminal ترمینال
line terminal ترمینال خط
gripping ترمینال
binding screw ترمینال
gripped ترمینال
grip ترمینال
grips ترمینال
return to zero signal علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
remote terminal ترمینال دوردست
earth terminal ترمینال زمین
primery terminal ترمینال اولیه
clamp bolt پیچ ترمینال
collector terminal ترمینال کلکتور
local terminal ترمینال محلی
holders ترمینال سرپیچ
input terminal ترمینال اولیه
data terminal ترمینال داده
holder ترمینال سرپیچ
air terminals ترمینال هوایی
input terminal ترمینال ورودی
air terminal ترمینال هوایی
display terminal ترمینال نمایش
battery terminal ترمینال باطری
intelligent terminal ترمینال هوشمند
intermediate terminal ترمینال میانی
dumb terminal ترمینال گنگ
smart terminal ترمینال هوشمند
grid cap ترمینال شبکه
grid clip ترمینال شبکه
junction box جعبه ترمینال
terminal box جعبه ترمینال
video terminal ترمینال تصویری
terminal stand پایه ترمینال
terminal voltage ولتاژ ترمینال
grid terminal ترمینال شبکه
tv terminal ترمینال تلویزیونی
graphics terminal ترمینال گرافیکی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
Where is the terminus? ترمینال کجاست؟
terminal board تخته ترمینال
filament terminal ترمینال فیلامان
junction boxes جعبه ترمینال
clip ترمینال باطری بست
clips ترمینال باطری بست
clippings ترمینال باطری بست
clipped ترمینال باطری بست
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
user's terminal ترمینال استفاده کننده
barrels وفیفه هدایت در یک ترمینال
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
clamps در قید گذاشتن ترمینال
clamping در قید گذاشتن ترمینال
clamped در قید گذاشتن ترمینال
clamp در قید گذاشتن ترمینال
vdt ترمینال نمایش بصری
remote terminal ترمینال راه دور
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
dte وسیله ترمینال داده
dial up terminal ترمینال شماره گیری
data terminal ready امادگی ترمینال داده
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
barrel وفیفه هدایت در یک ترمینال
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
smarting ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
smartest ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
smarter ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarts ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
attentions کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attention کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
smarted ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smart ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
satellites ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
enter وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
entered وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
enters وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
drain یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
drained یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
draining یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drains یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
operated ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operates ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
operate ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
locals وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
cybercafe شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
log بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
job ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
workstations محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
workstation محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
ro ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
vdt Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
jobs ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
logs بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
interfaces کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
ccp نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است
calling سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
communication ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
job استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
notepads بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
notepad بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
jobs استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
home روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
X. استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند
homes روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
formats قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
repetitive strain injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
repetitive stress injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
format قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
clusters تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
electronics استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
interface استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
cluster تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
asynchronous اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
cluster bomb تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
interfaces استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
ends ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
clients یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
end ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
client یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
ended ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
dropping محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
transistor هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistors هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
timeout 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
nak کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی
standalone ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
eia استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود
pos سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
communication مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
slaving کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
polarities بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
slaves کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaved کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
polarity بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
receive ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com