Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
Other Matches
gain ground
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
touchdowns
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
touchdown
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
hacked
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hack
ضربه خطای دست به بازوی حریف
tries
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
try
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
batteries
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
own goals
گل به دروازه خودی
own goal
گل به دروازه خودی
away
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
charging
خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
squeezing
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeeze
سد کردن مدافع حریف با دونفر
bait the hole
گول زدن مدافع حریف
squeezes
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed
سد کردن مدافع حریف با دونفر
homes
زمین خودی
home
زمین خودی
strong safety
مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
deciding
نزدیک به دروازه حریف
stunt
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
peels
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
peel
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
headman
پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headmen
پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
personal foul
خطای بدنی به حریف
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
cross kick
ضربه با پا به سمت دیگرزمین که مدافع کمتری دارد
dropouts
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
multiple foul
خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
kneeing
خطای سد کردن راه حریف بازانو
wing threequarter
هریک از دو مدافع کنار زمین
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
goal kick
ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
shivered
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shiver
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
appeal play
تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
to rifle the ball into the goal
با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
double touch
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
double hi
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
trompement
گریز شمشیرباز از ضربه حریف
hinder
جلوگیری از ضربه زدن حریف
holding and hitting
گرفتن حریف و ضربه زدن
hindering
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinders
جلوگیری از ضربه زدن حریف
cover drive
ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
stationary tactics
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
high sticking
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
away
زمین حریف
downfield
زمین حریف
end
زمین حریف
ended
زمین حریف
ends
زمین حریف
place kick
توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
loop drive
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
put away
ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
spear
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
rear takedown with outside leg tackle
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
hitting
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
spearing
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
speared
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
forcing
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
hit
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
force
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
cut down
زمین زدن حریف
onside
پا به توپ در زمین حریف
bounce shot
گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
gimme
ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
squib kick
ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
overlaps
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
end zone
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
knockouts
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockout
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
holds
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
clips
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
basket hanger
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
clip
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clippings
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clinched
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
line crosser
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
down the line
ضربه از کنار زمین
punts
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punt
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punted
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
bounce pass
پاس با ضربه به زمین لاکراس
obstruction
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
ground stroke
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
clothesline
ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
net shot clear
ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
take croquet
ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
drop shot
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
choppers
توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
chopper
توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
off
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
chopped
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chop
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
underhook
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
crosscourt shot
ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
team handball court
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout
پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
slap shot
ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
kick save
نجات دروازه با پای دروازه بان
bring down
به زمین انداختن حریف انداختن شکار
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
seahorse
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
head and arm
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
looped
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
flight
پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
clear
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
semilustrous
نیمه درخشان نیمه مجلل
splices
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
نیمه عمومی نیمه دولتی
spliced
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
goal judge
داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
horizontal error
خطای بر دو سمت خطای افقی
error
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
side sweep and over under
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
element
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
magnetic deviation
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
friendlies
خودی
friendliest
خودی
friendlier
خودی
friendly
خودی
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
insiders
خودی خودمانی
friendlier
نیروی خودی
friendliest
نیروی خودی
upcourt
سبد خودی
blue forces
نیروهای خودی
relative
خودی نسبی
internal heating
گرمایش خودی
friendly
نیروی خودی
in group
گروه خودی
we group
گروه خودی
spontaneous
خود به خودی
self directed
پیش خودی
insider
خودی خودمانی
homeling
بازیگر خودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com