Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
initialization
فرآیند مقداردهی اولیه
Other Matches
initialize
مقداردهی اولیه
value
هنگام مقداردهی اولیه به متغیرها در شروع یک برنامه
values
هنگام مقداردهی اولیه به متغیرها در شروع یک برنامه
valuing
هنگام مقداردهی اولیه به متغیرها در شروع یک برنامه
initialled
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialling
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initials
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialed
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialing
که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
autos
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
auto
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
deterministic
نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
real time
مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
initialize
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
background
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exit
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backgrounds
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exits
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
dynamically
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
Ideal City
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
basic data
دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
decayed
فرآیند سیگنال
regulates
کنترل فرآیند
regulated
کنترل فرآیند
depositions
فرآیند پوشاندن
flowchart
شرح فرآیند
deposition
فرآیند پوشاندن
flow diagram
شرح فرآیند
regulating
کنترل فرآیند
regulate
کنترل فرآیند
decay
فرآیند سیگنال
decays
فرآیند سیگنال
decaying
فرآیند سیگنال
document
نوشتن شرح یک فرآیند
documented
نوشتن شرح یک فرآیند
documenting
نوشتن شرح یک فرآیند
finishes
انتهای فرآیند یا تابع
finish
انتهای فرآیند یا تابع
phase
بخشی از فرآیند بزرگتر
phases
بخشی از فرآیند بزرگتر
phased
بخشی از فرآیند بزرگتر
normalization
فرآیند یا داده نرمال
halt
فرآیند را متوقف میکند.
halted
فرآیند را متوقف میکند.
halts
فرآیند را متوقف میکند.
selections
عمل یا فرآیند انتخاب
selection
عمل یا فرآیند انتخاب
executed
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
mastered
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
masters
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
checked
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
technical
مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
inherited error
خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
check
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checks
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
execution
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
stages
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
master
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
stage
یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
pagination
فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
jams
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jammed
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
simultaneous
دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
hunting
فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
microinstruction
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
jam
توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
process
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
static
چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
pause key
[کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
processes
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
indexing
فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
framework
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
c
استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
frameworks
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
process
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
cancellation
عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
recognition
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
flag
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
flags
فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
schemata
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schema
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
cancelling
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
product
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
products
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
flowchart
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
enhancer
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
cancel
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
mastering
فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی
quantize
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
cancels
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
flow diagram
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
failures
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
coordination
سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
failure
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
propagates
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
level
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
levels
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirecting
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
leveled
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirect
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirected
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirects
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
indicator
چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
levelled
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
propagate
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
congestion
وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
stopping
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
cycle
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
analysis
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
cycled
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycles
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cam
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
inhibit
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
cams
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
stop
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopped
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
event driven
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
stops
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
inhibits
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
operator
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
maintenance
فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
searchingly
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
sessions
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
session
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
operators
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
enabling
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enables
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabled
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
fixes
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
enable
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
fix
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
quiescent
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
deallocate
آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
advisory lock
قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
sequences
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sensor
وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
sequence
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
primal
اولیه
initialing
اولیه
initialed
اولیه
initial
اولیه
initialled
اولیه
elementary
اولیه
primitive
اولیه
early
اولیه
earliest
اولیه
first generation
اولیه
initials
اولیه
initialling
اولیه
raw
اولیه
fundamental
اولیه
primary
اولیه
preliminaries
اولیه
preliminary
اولیه
basic
اولیه
rudimentary
اولیه
primeval
اولیه
dispersion
اولیه
basics
اولیه
cycled
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
conversion tables
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
cycles
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
primery obligation
تعهدات اولیه
initial speed
سرعت اولیه
primery current
جریان اولیه
primary industries
صنایع اولیه
basic branch
رسته اولیه
base loading
بار اولیه
primary inputs
دادههای اولیه
primary inputs
نهادههای اولیه
primery battery
باطری اولیه
primitive element
عنصر اولیه
elementary cell
پیل اولیه
primery coil
پیچک اولیه
primery citcuit
مدار اولیه
input function
تابع اولیه
basic data
اطلاعات اولیه
primary products
محصولات اولیه
primary storage
انباره اولیه
basic speed
سرعت اولیه
cogging train
مسیر اولیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com