Total search result: 201 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
privileged |
مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان |
|
|
Other Matches |
|
pinch |
محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن |
pinches |
محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن |
dragstrip |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
dragway |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
obstructions |
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق |
obstruction |
خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق |
also eligible |
اسبی که درصورت حذف یک اسب دیگر میتواند جای انرابگیرد |
speed limits |
سرعت مجاز |
speed limit |
سرعت مجاز |
permissible velocity |
سرعت مجاز |
strands |
مسیر رسیدن |
strand |
مسیر رسیدن |
I can't go on any longer. |
من دیگر نمی توانم ادامه بدهم. |
air plot wind velocity |
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده |
zero wait state |
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود |
shut off |
کاستن سرعت پیش از رسیدن به پیچ |
haul |
تغییر مسیر قایق |
hauling |
تغییر مسیر قایق |
hauled |
تغییر مسیر قایق |
hauls |
تغییر مسیر قایق |
accelerated |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
accelerate |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
accelerating |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
accelerates |
سرعت دادن سرعت گرفتن |
speedboat |
قایق موتوری سرعت |
speedboats |
قایق موتوری سرعت |
flank speed |
حداکثر سرعت قایق |
velocity of approach |
سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد |
barging |
خطا در تعیین مسیر قایق |
helm |
تمایل قایق به انحراف از مسیر |
lay line |
خط فرضی مسیر قایق به مقصد |
helms |
تمایل قایق به انحراف از مسیر |
wheel sucker |
دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا |
trial |
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور |
trials |
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور |
drag boat |
قایق موتوری مسابقه سرعت |
hull speed |
حداکثر سرعت نظری قایق |
committee boat |
قایق داوران در اغاز و پایان مسیر |
close aboard |
نزدیک به قایق دیگر |
overstand |
بیش از حد ماندن قایق در یک مسیر بجای چرخاندن |
hitch and go |
نوعی پاس که گیرنده بجلو می دود و به سمت دیگر می چرخد و باز به جلو ادامه میدهد |
planing hull |
بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید |
dragway |
مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت |
drag strip |
مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت |
wash |
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر |
washes |
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر |
washed |
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر |
alternative route |
گزینش مسیر دیگر |
alternate routing |
گزینش مسیر دیگر |
acceleration error |
اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت |
base on halls |
گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست |
remaining velocity |
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت |
redirecting |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
redirects |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
redirect |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
redirection |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
redirected |
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر |
stiffer |
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد |
stiff |
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد |
stiffest |
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد |
fender |
بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر |
mooch |
گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک |
burns |
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر |
burn |
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر |
burdended |
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور |
outfoot |
در سرعت سبقت گرفتن بر جلو افتادن از |
trailed |
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی |
trail |
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی |
trails |
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی |
trailing |
پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی |
gateways |
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد |
gateway |
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد |
clear air turbulence |
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد |
dump |
شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت |
float |
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی |
floated |
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی |
floats |
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی |
pass pattern |
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند |
piggyback |
دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود |
piggybacks |
دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود |
compass acceleration error |
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما |
backslash |
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند |
ground speed |
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین |
kill off |
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان |
long on |
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر |
holds |
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند |
hold |
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند |
ecl |
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر |
canopy |
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق |
canopies |
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق |
to get [lay] [put] your hands on somebody <idiom> |
کسی را گرفتن [دستش به کسی رسیدن] [اصطلاح روزمره] |
decoyed |
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر |
decoys |
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر |
decoying |
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر |
decoy |
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر |
cut and paste |
عمل گرفتن بخشی از متن یا داده از یک نقظه و درج در آن چیز دیگر |
slewing |
سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر |
branch |
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر |
branches |
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر |
legit |
نمایش مجاز تاتر مجاز |
backbone |
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود |
backbones |
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود |
the end sanctifies the means |
خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود |
off |
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت |
arrest |
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن |
arrested |
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن |
arrests |
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن |
beat |
گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب |
beats |
گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب |
aircraft arresting hook |
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند |
in the event of |
درصورت |
to come in first |
پیش ازهمه رسیدن زودترازهمه رسیدن |
visiting correspondent |
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی |
failings |
درصورت کوتاهی از |
failing |
درصورت کوتاهی از |
to get ahold of somebody [something] [American English] <idiom> |
کسی [چیزی ] را گرفتن [دستش به کسی یا چیزی رسیدن] [اصطلاح روزمره] |
pasting |
عمل گرفتن یک بخش از متن با داده از یک نقط ه و درج آن در نقط ه دیگر. |
pastes |
عمل گرفتن یک بخش از متن با داده از یک نقط ه و درج آن در نقط ه دیگر. |
paste |
عمل گرفتن یک بخش از متن با داده از یک نقط ه و درج آن در نقط ه دیگر. |
pasted |
عمل گرفتن یک بخش از متن با داده از یک نقط ه و درج آن در نقط ه دیگر. |
spoiler |
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود |
gash |
جای زخم درصورت |
on the surface |
درصورت فاهر از بیرون |
blackheads |
جوش کوچک درصورت |
gashing |
جای زخم درصورت |
blackhead |
جوش کوچک درصورت |
gashed |
جای زخم درصورت |
gashes |
جای زخم درصورت |
lubber's line |
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق |
backwind |
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد |
to come to a he |
باوج رسیدن بمنتهادرجه رسیدن |
hold over |
به تصرف ملک ادامه دادن ادامه دادن |
checks |
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر |
check |
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر |
checked |
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر |
back up |
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار |
back-up |
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار |
subject to being unsold |
فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا |
fasts |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
fastest |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
fast |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
fasted |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
lanes |
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر |
lane |
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر |
grooves |
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان |
switched network backup |
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است |
groove |
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان |
multithread |
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود |
landing approach |
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل |
ball cushion |
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود |
crane rail |
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر |
outsource |
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی |
speed ring |
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما |
combined speed indicator |
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب |
inflow ratio |
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها |
burning rate |
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت |
indicated airspeed |
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما |
buyer's option to duble |
خیار مشتری در این که درصورت ترقی ارزش پول پیش از تسلیم مبیع |
drags |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
dragged |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
drag |
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین |
machine number |
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت |
true air speed |
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان |
rate of flame propagation |
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق |
tachometer |
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج |
seller's option to duble |
خیار بایع در مورد این که درصورت تنزل ارزش پول پیش از تسلیم مبیع |
tacking |
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین |
tacks |
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین |
tacked |
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین |
tack |
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین |
replication |
1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری |
variable ratio |
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند |
muzzle velocity |
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله |
rate of pouring |
سرعت سیلان سرعت جاری شدن |
imperialism |
استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود |
input |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
inputted |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
chips |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
chip |
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است |
otherwise <adv.> |
به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر] |
war crimes |
اعمالی راگویند که اگر از سربازان یااتباع دشمن صادر شود درصورت اسیر شدن بخاطرارتکاب انها مجازات خواهندشد |
boat space |
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق |
voters |
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند |
voter |
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند |
support |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
chocked nozzle |
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است |
subsonic |
با سرعت کمتر از سرعت صوت |
mach hold |
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
transit route |
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت |
midcourse guidance |
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک |
summit |
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله |
summits |
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله |
authorized level of organization |
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی |
contra preferentum rule |
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد |
word warp |
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی |
transonic |
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت |
cut off velocity |
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک |
showboat |
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق |
conversion |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای |