English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
demount کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
Other Matches
combines دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combine دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combining دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
read گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reader وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
readers وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
playback head وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
mfm روش ذخیره داده روی رسانه مغناطیسی
saturation خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
modified frequency modulation روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
magnetic و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
encoding ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
magnetic tapes ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tape ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
writes خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
write خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
read گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
reads گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد
i/o فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
sequential access روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
optical رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
interior label برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
highest تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mick reader دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
magnetic ink character reader دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
marks وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
mark وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
lifo سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
last in first out نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
magnetic media رسانه مغناطیسی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
discs رسانه مغناطیسی دیسک
disc رسانه مغناطیسی دیسک
reserves کنار گذاشتن
reserving کنار گذاشتن
shelf کنار گذاشتن
put aside کنار گذاشتن
to set by کنار گذاشتن
lay away کنار گذاشتن
overruled کنار گذاشتن
reserve کنار گذاشتن
to leave off کنار گذاشتن
overrules کنار گذاشتن
deposits کنار گذاشتن
earmarks کنار گذاشتن
to put a way کنار گذاشتن
overrule کنار گذاشتن
to lay aside کنار گذاشتن
earmark کنار گذاشتن
deposit کنار گذاشتن
to put by کنار گذاشتن
circulating چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
to put something into cold storage <idiom> چیزی را به کنار گذاشتن
to put something on the shelf <idiom> چیزی را به کنار گذاشتن
to set aside [temporarily] [موقتا] کنار گذاشتن
documenting نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documented نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
bypass کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
pretermit از قلم انداختن کنار گذاشتن
shunts تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunt تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunted تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
bypasses کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassing کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
dims نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dim نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dimmed نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
erased پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erase پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erases پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erasing پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
chopped کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
chop کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
indentation کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
indentations کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
Paregmenon [کنار هم گذاشتن کلماتی که از یک ریشه اند]
step down <idiom> شغل مهم خود را کنار گذاشتن
check خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
writes وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
checks خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checked خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
write وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
auxiliary هر رسانه ذخیره سازی داده
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary هر رسانه ذخیره سازی داده
auxiliaries هر رسانه ذخیره سازی داده
air gap فاصله باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
gaps فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
writes وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
gap فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
write وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
read بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
reads بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
mediums رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
medium رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
denistall کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
play back خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی
mastered رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
master رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
masters رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
reader ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
magneto optical recording رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
deleting پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deletes پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleted پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
delete پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
media خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
reads رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
sequential access رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
read رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
machined ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machines ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
destructive cursor نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
effective نرخ یافتن یک بخش مشخص از اطلاع از یک رسانه ذخیره سازی
cryogenic memory رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
media کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
recorder قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
nonerasable storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
recorders قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
random access رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
dro حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
emptied رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptiest رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empties رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empty رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
bpi تعداد بیتهایی که در یک اینچ از رسانه ذخیره سازی قابل ضبط است
magnetic storage ذخیره مغناطیسی
storage تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
dasd رسانه ذخیره سازی که محلهای حافظه اش مستقیماگ قابل خواندن یا نوشتن است
permanent رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند
magnetic film storage ذخیره فیلم مغناطیسی
retrieval عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
regenerative memory رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
aligns اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
align اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligning اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
carrier 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carriers 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
aligned اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
memories فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
non volatile رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
buffer استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
input فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
gaps سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
gap سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
deposit ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
deposits ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
back end network اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
track per inch مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
take croquet ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
shares سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
byte اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
bytes اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
nonaligned نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال
external رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
address شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
externals رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
addresses اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
addressed اشمارهای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
drummed نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
density دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
drum نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
densities دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
clipboards قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboard قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
output به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
outputs به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
readable ذخیره شده روی رسانه که مستقیماگ روی کامپیوتر وارد میشود
tape وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
taped وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tapes وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
media مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com