Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
metaplasm
بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
Other Matches
scissoring
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
portion
بخشی
Centigrade
صد بخشی
divisor
بخشی
portions
بخشی
dichotomous
دو بخشی
trichotomous
سه بخشی
fraction
بخشی از
regional
<adj.>
بخشی
partial
بخشی
hexaploid
شش بخشی
ninefold
نه بخشی
local
<adj.>
بخشی
fractions
بخشی از
tripartite
سه بخشی
bisection
دو بخشی
triarchy
سه بخشی
triplet
سه بخشی
sectoral
بخشی
sectorial
بخشی
parochial
بخشی
sextets
شش بخشی
sextet
شش بخشی
as part of
بخشی از
efficiency
اثر بخشی
sectoral integation
ادغام بخشی
fractions
1-بخشی از یک واحد
stens
مقیاس ده بخشی
stanine score
نمره نه بخشی
animations
جان بخشی
polychotomy
چند بخشی
animation
جان بخشی
stanine scale
مقیاس نه بخشی
part way
بخشی از راه
vivification
حیات بخشی
trichotomy
سه بخشی بودن
pleasurableness
فرح بخشی
dezincification
فرسودگی بخشی
satisfactoriness
رضایت بخشی
physical medicine
طب توان بخشی
personification
شخصیت بخشی
triploid
سه قسمتی سه بخشی
rehabilitation
توان بخشی
pleasurability
لذت بخشی
two sector model
الگوی دو بخشی
fraction
1-بخشی از یک واحد
vitalization
حیات بخشی
sectoral integation
یکپارچگی بخشی
heptamerous
هفت بخشی
slices
بخشی از چیزی
contributing
هم بخشی کردن
stanzas
بخشی از بازی
part
بخشی از چیزی
drill tang
بخشی از مته
slice
بخشی از چیزی
refreshments
نیرو بخشی
effectiveness
اثر بخشی
refreshment
نیرو بخشی
contributes
هم بخشی کردن
contributed
هم بخشی کردن
healthfulness
صحت بخشی
stanza
بخشی از بازی
partial
بخشی قسمتی
equipartition principle
اصل هم بخشی
haxamerous
شش بخشی شش قسمتی
genbraliztion
کلیت بخشی
fytte
بخشی ازشعر
two sector economy
اقتصاد دو بخشی
contribute
هم بخشی کردن
effectiveness
تاثیر بخشی
revivification
باز جان بخشی
staves
مقیاس پنج بخشی
phases
بخشی از فرآیند بزرگتر
contribution
هم بخشی همکاری وکمک
stanza
بخشی ازبازی هاکی
sectoral planning
برنامه ریزی بخشی
stanzas
بخشی ازبازی هاکی
contributions
هم بخشی همکاری وکمک
charitableness
خیرخواهی صدقه بخشی
flushes
فایل یا بخشی از حافظه
flush
فایل یا بخشی از حافظه
phase
بخشی از فرآیند بزرگتر
nose band
بخشی از کلگی اسب
partial
نیمه کاره بخشی از
courses
بخشی از غذا اموزه
course
بخشی از غذا اموزه
coursed
بخشی از غذا اموزه
arrays
بخشی از داده در آرایه
array
بخشی از داده در آرایه
phased
بخشی از فرآیند بزرگتر
cost effectiveness
تاثیر بخشی هزینه
flushing
فایل یا بخشی از حافظه
tag
بخشی از دستور کامپیوتری
vocational rehabilitation
توان بخشی شغلی
a rosy future
آینده امید بخشی
barge-course
[بخشی از سفال بام]
fetched
دستیابی به بخشی از حافظه
fetch
دستیابی به بخشی از حافظه
tags
بخشی از دستور کامپیوتری
lobes
بخشی از عضله یا مغز
lobe
بخشی از عضله یا مغز
fetches
دستیابی به بخشی از حافظه
subsegment
بخشی کوچک یک سگمنت
building unit
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
physical medicine
درمان بدنی و توان بخشی
the pale
بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
filed
بخشی از داده روی کامپیوتر
A part of Iranian territory.
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
file
بخشی از داده روی کامپیوتر
palm of a glove
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
overlap
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
cost effectiveness analysis
تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
overlapped
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
reviviscence
بهوش اوری نیرو بخشی
inter sectoral planning
برنامه ریزی بین بخشی
box section leg
ساق یا پایه بخشی از جعبه
selectively
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
moto
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
overlaps
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
selective
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
introsusception
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
bunging
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bunged
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
maiden over
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
beginnings
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
bung
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
highlighted
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
intussusception
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
front line
9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
fronting
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
municipality
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
selectively
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
titillating
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillates
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillate
بطور لذت بخشی تحریک کردن
municipalities
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
storage
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
satellites
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellite
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
beginning
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
highlights
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlight
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
bungs
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
titillated
بطور لذت بخشی تحریک کردن
front
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
internal
دستوری که بخشی از سیستم عامل است
to put in a piece of work
بخشی از کار دیگران را انجام دادن
carrier
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
zero
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeroes
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
moto scramble
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
carriers
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
zeros
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
parterre
بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
branches
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
branch
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
rehabilitation
تجدید قوا کردن توان بخشی
usenet
بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
margins
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
cut
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
cuts
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
fail
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
hexadecimal notation
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hex
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
nines
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
transient
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transients
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
failed
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
deposit
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
deposits
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
attentions
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
nine
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
descender
بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
scans
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scan
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
absolute address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
electron gun
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
backplane
بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
fails
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
holdup
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
shirt-tail
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
nasopharynx
بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد
general delivery
بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
attention
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
execute
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executes
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executing
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
elimination
بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
operation
بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
executed
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
drive
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
scanned
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
machine address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
drives
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
shirt-tails
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
addressing
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
cases
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
routinely
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com