Total search result: 203 (33 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
lay by |
ذخیره کردن ابراه عریض |
lay-by |
ذخیره کردن ابراه عریض |
lay-bys |
ذخیره کردن ابراه عریض |
|
|
Other Matches |
|
canalize |
ایجاد ابراه کردن |
widen |
عریض کردن |
widens |
عریض کردن |
widened |
عریض کردن |
widened |
پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن |
widens |
پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن |
widen |
پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن |
channel |
ابراه |
channels |
ابراه |
channeled |
ابراه |
canal |
ابراه |
waterway |
ابراه |
channelled |
ابراه |
canals |
ابراه |
waterways |
ابراه |
channeling |
ابراه |
canals |
کاریز ابراه |
inland waterway |
ابراه داخلی |
canal |
ابراه ساختن |
canalization |
ابراه سازی |
canal |
کاریز ابراه |
canaliculate |
ابراه مانند |
suez canal |
ابراه سوئز |
canals |
ابراه ساختن |
broad |
عریض |
widest |
عریض |
broader |
عریض |
broadest |
عریض |
wider |
عریض |
wide |
عریض |
inland waterway bill of lading |
بارنامه ابراه داخلی |
extensive |
پهن عریض |
lay by |
آبراه عریض |
autobahn |
اتوبان جاده عریض |
colonial siding |
[روکش کوبی با تخته عریض] |
genoa |
بادبان عریض برای مسابقه |
inland waterway consignment note |
صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی |
wide-angle |
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای |
extended defense |
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای |
wide angle |
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای |
fatter |
قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف |
fattest |
قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف |
fat |
قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف |
fats |
قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف |
stock |
ذخیره ذخیره کردن |
stockage |
ذخیره کردن ذخیره |
storage |
ذخیره کردن ذخیره |
stocked |
ذخیره ذخیره کردن |
associative storage |
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود |
CDs |
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند |
CD |
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند |
volume |
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی |
volumes |
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی |
interior label |
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی |
mass storage |
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است |
storage |
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد |
mail box |
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند |
high |
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است |
highs |
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است |
permanent |
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو |
highest |
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است |
mailbox |
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند |
mailboxes |
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند |
volatile memory |
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد. |
reservoir |
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ |
reservoirs |
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ |
junk |
پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود |
reads |
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند |
read |
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند |
softer |
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است |
soft |
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است |
softest |
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است |
bubble memory |
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند |
stashed |
ذخیره کردن |
lay in |
ذخیره کردن |
reserving |
ذخیره کردن |
storing |
ذخیره کردن |
lay away <idiom> |
ذخیره کردن |
stocked |
ذخیره کردن |
condensing |
ذخیره کردن |
stashing |
ذخیره کردن |
condense |
ذخیره کردن |
supplying |
ذخیره کردن |
stash |
ذخیره کردن |
stock |
ذخیره کردن |
stashes |
ذخیره کردن |
storage |
ذخیره کردن |
condenses |
ذخیره کردن |
saves |
ذخیره کردن |
to lay in |
ذخیره کردن |
save |
ذخیره کردن |
supply |
ذخیره کردن |
supplied |
ذخیره کردن |
saved |
ذخیره کردن |
reserve |
ذخیره کردن |
reserves |
ذخیره کردن |
reservedness |
ذخیره کردن |
to lay up |
ذخیره کردن |
store |
ذخیره کردن |
macbinary |
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند |
hoarded |
احتکار ذخیره کردن |
hoard |
احتکار ذخیره کردن |
stock piling |
ذخیره کردن در انبار |
replenishment |
پر کردن روغن ذخیره |
hoards |
احتکار ذخیره کردن |
load |
ذخیره گذاری کردن |
loads |
ذخیره گذاری کردن |
put down |
ذخیره کردن فرونشاندن |
put-downs |
ذخیره کردن فرونشاندن |
put-down |
ذخیره کردن فرونشاندن |
RLL encoding |
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند |
fifo |
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود |
reserve |
ذخیره کردن اختصاص دادن |
deposits |
ودیعه گذاشتن ذخیره کردن |
supply |
تکمیل کردن موجودی ذخیره |
deposit |
ودیعه گذاشتن ذخیره کردن |
hoardings |
ذخیره کردن پول درخانه |
reserving |
ذخیره کردن اختصاص دادن |
reserves |
ذخیره کردن اختصاص دادن |
supplied |
تکمیل کردن موجودی ذخیره |
supplying |
تکمیل کردن موجودی ذخیره |
hoarding |
ذخیره کردن پول درخانه |
prodos |
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است |
databank |
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند |
downloadable |
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت |
one level address |
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند |
register |
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش |
registers |
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش |
registering |
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش |
erasable |
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت |
lay up <idiom> |
ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده |
fish out |
تمام کردن ذخیره ماهی یک منطقه |
swap |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swapped |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swaps |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swopped |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swopping |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
swops |
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی |
save |
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی |
saved |
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی |
saves |
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی |
contamination |
ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه |
excess stock |
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم |
handily |
ذخیره کردن مقداری از انرژی از طرف اسب |
stack |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
stacked |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
stacks |
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند |
deletes |
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی |
deleting |
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی |
delete |
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی |
deleted |
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی |
kills |
دستور پاک کردن فایل ذخیره شده به کلی |
kill |
دستور پاک کردن فایل ذخیره شده به کلی |
floats |
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی |
overstock |
زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن |
floated |
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی |
float |
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی |
dissave |
ذخیره خود را برای کارهای جاری خرج کردن |
circulating |
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند |
balanced mobilization |
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل |
document |
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید |
documenting |
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید |
documented |
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید |
compacts |
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف |
compact |
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف |
media |
کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری |
compacting |
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف |
compacted |
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف |
dimmed |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود |
dims |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود |
dim |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود |
mail server |
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند |
run length limited encoding |
روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند |
backout |
ذخیره کردن فایل در محل اصلی پیش از اعمال هر گونه تغییر |
nonerasable storage |
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست |
storage |
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست |
bitmap |
تصویری که پیکسل ها با عوض کردن مقدار بیت ذخیره شده تغییر میکند |
storage |
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند |
writes |
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی |
write |
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی |
proxy server |
کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است |
dump |
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه |
fatter |
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه |
fat |
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه |
fattest |
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه |
fats |
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه |
head switching |
فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی |
companding |
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند |
earom |
Only Read Alterableحافظه فقط خواندنی تغییرپذیرالکتریکی RO که میتواند بدون پاک کردن تمام اصلاعات ذخیره شده به طور انتخابی تغییرکند |
clearings |
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش |
graphics |
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی |
addresses |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
address |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
addressed |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
clearing |
تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش |
extend |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
extending |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
extends |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
stockpiles |
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار |
stockpiled |
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار |