Total search result: 201 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
cam ring |
رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند |
|
|
Other Matches |
|
turbopump |
پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید |
windmill |
چرخش موتور خاموش توسط ملخ |
windmills |
چرخش موتور خاموش توسط ملخ |
electronic |
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند |
constant speed unit |
گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید |
cartridge starter |
سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند |
free form |
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد |
gyrodyne |
رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند |
pointing device |
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر |
motoring |
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور |
variable geometry engine |
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند |
waltz three |
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند |
turbostarter |
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده |
circulation control |
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول |
crankcase |
پوسته موتور |
tokens |
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه |
token |
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه |
cascade control |
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری |
packets |
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی |
packet |
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی |
volumetric loading/density |
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته |
TCP |
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند |
tasks |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
task |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
processor |
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند |
scsi |
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند |
controllers |
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند |
controller |
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند |
MS DOS |
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود |
ingestion |
وارد شدن مواد خارجی ازقبیل پرنده یخ اب برف گرد وغبار به داخل موتور |
knobs |
که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند |
knob |
که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند |
circulating |
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند |
scanners |
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست |
scanner |
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست |
chemisorption |
پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی |
geochemistry |
علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند |
gill |
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا |
gill type flap |
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا |
ocr |
وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند |
magnetic tape |
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند |
magnetic tapes |
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند |
computer numerical control |
کنترل عددی توسط کامپیوتر |
FMS |
یا کنترل ماشین توسط کامپیوتر |
swing |
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن |
swings |
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن |
enclosing |
گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود |
enclose |
گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود |
encloses |
گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود |
universal motor |
موتور الکتریکی که با دی سی و هم ا سی کار میکند |
capacitor start induction motor |
موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود |
diesel ramjet |
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است |
independent |
آزاد یا کنترل شده توسط کسی |
processes |
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر |
process |
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر |
portable |
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود |
balances |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
balance |
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند |
groupware |
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است |
proxy agent |
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند |
backwards |
ارسال داده کنترل شده توسط گیرنده |
backward |
ارسال داده که توسط گیرنده کنترل میشود |
delay |
یچ بسته به دیگری عبور میکند |
delays |
یچ بسته به دیگری عبور میکند |
delaying |
یچ بسته به دیگری عبور میکند |
cruise control |
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت |
variable cycle engine |
موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند |
remoter |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
peripheral |
خروجی یا ذخیره سازی که توسط CPU کنترل میشود |
remotest |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
numerical |
ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده |
remote |
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است |
packets |
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند |
packet |
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند |
interface |
یچ بسته که با جریان داده کار میکند |
interfaces |
یچ بسته که با جریان داده کار میکند |
bomb release line |
خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند |
primary |
که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری |
bounce |
پرش یا جهش الاستیک سوپاپها |
bounces |
پرش یا جهش الاستیک سوپاپها |
bounced |
پرش یا جهش الاستیک سوپاپها |
actuator |
وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است |
banjo axle |
پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد |
exfoliation |
پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار |
simple network management protocol |
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است |
zero lash |
شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد |
ansi |
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند |
front panel |
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور |
processor |
تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود |
viscosity valve |
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود |
variable displacement pump |
پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند |
anti- |
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند |
ramjet |
موتور جت بدون کمپرسور و توربین که فقط با کمپرس هوا کار میکند |
wrist pin |
پینی که در موتور رادیال دسته پیستون را به شاتون اصلی متصل میکند |
differential compression check |
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود |
routinely |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
routines |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
routine |
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند |
local area network |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
microsoft |
DOS-MS سیستم عامل تک کاربره و تک کاره است و توسط کار خط دستور کنترل میشود |
actuating horns |
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند |
low supercharger gear |
دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود |
gas trubine |
توربینی که توسط گاز کار وحرکت میکند |
input/output |
مدیریت و کنترل میکند |
autogyro |
هواپیمایی سنگین که توسط چند رتور حرکت میکند |
DDC |
ماشینی که به صورت خودکار توسط یک ماشین کار میکند |
X. |
استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند |
auto lean |
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود |
AT command set |
مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است |
assembly line |
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد |
assembly lines |
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد |
lan |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند |
paralleling |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
microinstruction |
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند |
parallel |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
air controlman |
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند |
parallelled |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
parallels |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
parallelling |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
alert |
وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند |
paralleled |
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند |
alerted |
وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند |
alerts |
وضعیت یک شی مشخص که یک اخطار را کنترل میکند |
nak |
کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی |
communication |
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند |
masters |
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند |
mastered |
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند |
master |
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند |
control line aircraft |
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود |
partition |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
partitions |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
vibrator |
دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند |
vibrators |
دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند |
flaking |
جرقه پوسته پوسته شدن |
flake |
جرقه پوسته پوسته شدن |
pelliculate |
پوسته پوسته شامه دار |
flaked |
جرقه پوسته پوسته شدن |
performance monitor |
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند |
swing roll |
چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب |
systems analysis |
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند |
cpu |
فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند |
Micro Channel Architecture |
- بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند |
ODI |
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI |
plug |
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل |
plugging |
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل |
plugs |
قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل |
image |
[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.] |
transistor |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
nonprint |
پالسی که از چاپ سطری تحت کنترل ماشین جلوگیری میکند |
combining |
ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند |
communication |
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند |
combine |
ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند |
combines |
ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند |
Hayes Corporation |
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند |
images |
دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند |
handlers |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
transistors |
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |
handler |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
commands |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
commanded |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
scheduler |
برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند |
command |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
subroutine |
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند |
basic |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
operators |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
interfaces |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
operator |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
basics |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
thirty two bit system |
سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند |
interface |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
auto rich |
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود |
combustion starter |
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند |
ratline |
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن |
slough |
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن |
scanner |
وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند |
paralleling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
parallelled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
paralleled |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
scanners |
وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند |
halftones |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
parallelling |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
telecommuting |
که توسط مودم به مرکز اصلی شرکت وصل است و امکان ارسال پیام و داده فراهم میکند |
parallel |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
raster |
سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند |
halftone |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
parallels |
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
caches |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
cache |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
cache memory |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
readers |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
reader |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
source |
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر |
operated |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند |
operate |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند |
jump instruction |
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی |
drive |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
drives |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
communication |
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند. |
sound |
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند |
dos |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و دستیابی فایل را کنترل میکند |