Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
English
Persian
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.
زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
Other Matches
Life isn't about finding yourself. Life is about creating yourself.
زندگی پیدا کردن خود نیست بلکه ساختن خود است.
unauthorized
آنچه باید مجوز داشته باشد
fractional reserve banking
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
double coincidence of wants
نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
double coincidence of wants
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
rates
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rate
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
Funstionalism
[عقیده بر اینکه شکل و ساختمان باید منطبق نیاز باشد.]
reserves
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
Those who play with edged tools must expect to be .
<proverb>
کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
One day I want to have a horse of my very own.
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
bolshevism
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
necessaries
در CLمنحصر به مایحتاج اولیه زندگی نبوده بلکه به وضع زن و اطفال بستگی دارد
integrity
حقیقتی که بیان کننده این است که فایل روی دیسک آسیب ندیده است و خراب نیست
cleanest
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
school of hard knocks
<idiom>
تجربه عادی از زندگی
he knows a thing or two
بی تجربه نیست
demands
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
operation
دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
demanded
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
More money is not the answer to this problem.
پول بیشتر حل این مسئله نیست.
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
parallelled
اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel
اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled
اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleling
اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling
اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallels
اگر به توجه نیاز داشته باشند
declaratory statute
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
It is immaterial how rich he may be .
مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
collectivism
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
notation
و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations
و دیگر نیاز به کروشه نیست
hydroxide
داشته باشد
worksheet
ی داشته باشد
keep your peck up
دل داشته باشد
Only dead fish swim with the flow
[stream]
.
<proverb>
در زندگی باید بجنگیم.
[ضرب المثل]
if any
اگر داشته باشد
frothily
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
the u kingdom
کشوری که پادشاه داشته باشد
the u states
کشوری که پادشاه داشته باشد
ineffectively
بی انکه اثری داشته باشد
irrelatively
بی انکه وابستگی داشته باشد
He cant be tied down to family life.
پای بند زندگی خانوادگی نیست
to pair somebody off
[up]
with somebody
کسی را با کسی دیگر زوج کردن
[برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر]
[همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
odder
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
for no p reason
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
off the point
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
carbuncle
لعلی که تراش محدب داشته باشد
irrelevantly
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
incomparably
بدون اینکه نظر داشته باشد
numbly
بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
carbuncles
لعلی که تراش محدب داشته باشد
roundelay
تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
assistance
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
icebox rivet
میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
legal reserves
مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
ancillary equipment
وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
corporator
گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
nutritively
چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
corporate town
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
titular charge daffaires
کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد
inefficaciously
ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
reefer
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
nutritiously
چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد
large ship
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
four by four
خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
four in hand
گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
reefers
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
gazebo
عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
on occasion
لدی الاقتضا هر وقت موقعیت داشته باشد
pointlessly
بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
quamdiu bene se gesserit
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
parity
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
parity
سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
toneme
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
lugger
زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد
borough
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
boroughs
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
pay d.
خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
set in
<idiom>
تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
lagan
کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
What effect do you think the changes will have on you?
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
convalescent center
یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
he must have gone
باید رفته باشد
I don't think there's any question about it.
من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
to drag in a subject
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
over voltage protection
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
nominative subject
اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
cat and dog life
زندگی زناشویی که پرازدعوانکبت باشد
She must be at least 40.
او
[زن]
کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
It must be quiet.
باید ساکت و آرام باشد.
There must be a catch(trick)in it.
باید حقه ای درکار باشد
There must be some mistakes.
باید اشتباهی شده باشد.
powered
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
nunc pro tunc
حکم یا سند جدید الصدور که نسبت به گذشته تاثیر داشته باشد
CD quality
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
quantum meruit
هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
con
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
powering
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
conned
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
conning
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
powers
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
controlling company
موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
interlocking directorate
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
cons
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
today of all days
از همه روزها امروز
[باید باشد]
How can you ask?
این باید واضح باشد برای تو
It must have a solid foundation.
اساس کار باید محکم باشد
There must be some mistakes.
باید اشتباهی روی داده باشد.
There is some hocus – pocus . I smell a rat . Ther is a trick in it .
کلکی درکار باید باشد ( هست )
notations
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
asynchronous
اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
notation
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
doubled
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
fixes
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
universal time
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
double
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
fix
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
addressing
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
id
کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد
doubled up
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
insured
کسی که زندگی و دارایی اش بیمه شده باشد
inherent addressing
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
password
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
monitors
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
customs of war
اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
passwords
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
addressable
ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
monitor
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
initialing
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initialling
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initialled
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initials
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
Does it have to be today (of all days)?
این حالا باید امروز باشد
[از تمام روزها]
؟
initialed
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initial
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
equitable mortgage
بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
routine
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routines
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routinely
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
commodity
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodities
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
machines
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machined
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
restoration
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
cache memory
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
caches
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
large scale computer
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
implied trust
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
illegal
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
aliens
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
variable
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variables
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
record
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
alien
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
MIDI setup map
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
idealism
روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
probation officers
ماموری که متهم در طی دوران تعلیق اجرای مجازات باید تحت نظراو باشد
probation officer
ماموری که متهم در طی دوران تعلیق اجرای مجازات باید تحت نظراو باشد
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas..
<proverb>
کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
encapsulated
دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
do while
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
four by two
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
mum's the word
این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
either or operation
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
forwarded
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forward
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
He is a truthful(genuine,sincere)person.
شخص با حقیقتی است
backwind
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
melodramas
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
dongle
مدار کد گذاری شده یا قطعهای که پیش از اجرای نرم افزاری حق کپی باید در سیستم باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com