Total search result: 204 (51 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
fan |
1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها |
fanned |
1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها |
fanning |
1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها |
fans |
1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها |
|
|
Other Matches |
|
privacy |
حق یک شخص برای کسترش دادن یا محدود کردن دستیابی به داده مربوط به خودش |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
rosettes |
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات |
rosette |
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات |
address |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
addressed |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
addresses |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
p system |
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
damping vane |
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم |
enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
dp |
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده |
privacy act of |
قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
waste gate |
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر |
heterodyne |
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور |
constant |
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند |
constants |
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند |
friction feed |
مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند |
identifier |
مجموعه حروف برای اختلف دادن بین بلاکهای داده مختلف یا فایل ها |
searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
asynchronous |
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده |
format |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
formats |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
weather helm |
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا |
list |
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی |
return |
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند |
returning |
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند |
returns |
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند |
returned |
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند |
quantum meruit |
کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد |
deflector |
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت |
rs c |
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند |
conferencing |
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن |
kiosks |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
kiosk |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
dump |
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه |
skimming |
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش |
deletes |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deleting |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
delete |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deleted |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
prompts |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
prompted |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
prompt |
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است |
markers |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
marker |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
electronic |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
carriers |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
carrier |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
feed |
مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر |
feeds |
مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر |
label |
یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود |
labels |
یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود |
labeling |
یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود |
labelled |
یی که برای مشخص کردن متغیر یا داده به کار می رود |
wait time |
خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه |
cim |
استفاده هماهنگ از میکروفیلم برای ذخیره سازی داده کامپیوتر و روشهای خواندن داده |
batches |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
batch |
ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده |
control total |
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی |
double |
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس |
doubled |
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس |
doubled up |
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس |
deletion |
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی یا حذف داده در رکورد اصلی است |
integrated |
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است |
commas |
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد |
comma |
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد |
flowed |
مدیریت جریان داده |
flows |
مدیریت جریان داده |
flow |
مدیریت جریان داده |
office of the future |
ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر |
derivation graph |
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است |
generals |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
redundant |
بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد |
general |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
asynchronous |
ارتباطی که از hadshaking برای یکسان کردن ارسال داده استفاده می کنند |
streamed |
جریان طولانی داده سری |
streams |
جریان طولانی داده سری |
stream |
جریان طولانی داده سری |
invert |
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن |
inverting |
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن |
inverts |
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن |
search |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
searched |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
searches |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
searchingly |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
curve fitting |
روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد |
network data management system |
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده |
restricts |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
restricting |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
restrict |
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده |
interface |
یچ بسته که با جریان داده کار میکند |
interfaces |
یچ بسته که با جریان داده کار میکند |
refreshed |
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده |
refreshes |
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده |
refresh |
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده |
scratches |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
scratching |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
scratched |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
scratch |
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر |
FDDI |
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال |
redundancies |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
redundancy |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
precision |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت |
unix |
امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند. |
multiple |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن |
writes |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
write |
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود. |
closed cycle reactor system |
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود |
board |
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل |
z buffer |
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه |
boarded |
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل |
write |
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی |
writes |
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی |
marking current |
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار |
rule |
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند |
warm up |
اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد |
busies |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
pc file iii |
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است |
busied |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
busier |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
busiest |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
busying |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
busy |
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست |
to switch on |
اتصال دادن جریان دادن |
format |
1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است |
formats |
1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است |
turnaround time |
مدت زمانی تنظیم جهت جریان داده در سیستم یک طرفه |
acoustic |
تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد |
access time |
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده |
roll back |
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی |
gpr |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند |
backwards |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
backward |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
to make an effort to do something |
تلاش کردن برای انجام دادن کاری |
to try hard to do something |
تقلا کردن برای انجام دادن کاری |
pooler |
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد |
scratchpad |
حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند. |
drive |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
drives |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
defines |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
define |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
defining |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
defined |
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی |
input/output |
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی |
circuit breaker |
سویچی برای قطع جریان |
circuit breakers |
سویچی برای قطع جریان |
constant |
سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است |
constants |
سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است |
routing |
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد |
offensive weapon |
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند |
draining |
جریان دادن |
drains |
جریان دادن |
drained |
جریان دادن |
drain |
جریان دادن |
hyphen |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
intestable |
وصیت کردن ناشایسته برای گواه بودن یاگواهی دادن |
thrust |
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو |
steel wool |
براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف |
thrusting |
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو |
hyphens |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
thrusts |
فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو |
To do something prefunctorily. |
برای رفع تکلیف ( از سر باز کردن ) کاری راانجام دادن |
left hand rule for electron flow |
قاعده چپگرد برای جریان الکترون |
conduction |
توانایی یک ماده برای هدایت جریان |
graceful degradation |
اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش |
right hand rule for electron flow |
قاعده راست گرد برای جریان الکترون |
conductive |
مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان |
burner |
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا |
burners |
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا |
simplest |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
simpler |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
simple |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
reformat |
فرمت کردن دیسکی که حاوی داده است و پاک کردن داده به این ترتیب |
keypad |
مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی |
registering |
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش |
registering |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
register |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
register |
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش |
registers |
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش |
registers |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
crunching |
متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک |
wind |
سمت وزش باد فرصت دادن به اسب برای تازه کردن نفس |
winds |
سمت وزش باد فرصت دادن به اسب برای تازه کردن نفس |
feedback |
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد |
serviceability criteria |
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل |