| Total search result: 202 (15 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| local |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
| locals |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| frees |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
| freeing |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
| freed |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
free |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
| send only device |
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند |
dead |
آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند |
| ro |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند |
| slaves |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
| slaved |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
| slaving |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
| slave |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
| identification |
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود |
| CTR |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد |
| subscribe |
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید |
| subscribes |
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید |
| subscribing |
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید |
| subscribed |
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید |
| doa |
شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند |
| outputs |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
| output |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
| ctrl |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد |
| local |
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند |
| locals |
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند |
| operated |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
| operates |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
| operate |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
| interactive |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
| status |
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال |
| down |
مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند |
| prompted |
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان |
| prompts |
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان |
| prompt |
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان |
| secondary |
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده |
| remoter |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
| remote |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
| remotest |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
| automonitor |
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند |
| mode |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
| modes |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
fielded |
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند |
| field |
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند |
| fields |
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند |
| slave |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
| slaving |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
| slaves |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
| slaved |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
| graphic display |
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه |
| hand |
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد |
| handing |
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد |
| overhead |
مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه |
| log |
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده . |
| logs |
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده . |
| workstation |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
| workstations |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
| lock up |
وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست |
| inquiries |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
| packet |
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها |
| inquiry |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
| server |
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی |
| packets |
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها |
| status |
یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است |
| zero wait state computer |
کامپیوتر با وضعیت انتظاری صفر |
| power down |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |
| modes |
حالت کامپیوتر برای دریافت داده |
| mode |
حالت کامپیوتر برای دریافت داده |
| computer operation |
عملیات کامپیوتر |
| computer operations manager |
مدیر عملیات کامپیوتر |
| crashed |
پایان عملیات کامپیوتر |
| crashes |
پایان عملیات کامپیوتر |
| crash |
پایان عملیات کامپیوتر |
| crashing |
پایان عملیات کامپیوتر |
| crashingly |
پایان عملیات کامپیوتر |
front |
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت |
| fronting |
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت |
| safe format |
عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد |
| log |
رکورد عملیات پردازشی کامپیوتر |
| logs |
رکورد عملیات پردازشی کامپیوتر |
| panel |
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت |
| panels |
یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت |
| runaway |
عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر |
| standalone |
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد |
| electronic |
سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی |
| inputted |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
| input |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
| eft |
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند |
| sentinels |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
| sentinel |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
| configuration |
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد |
| configurations |
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد |
| centers |
شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است |
| centre |
شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است |
| centred |
شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است |
| centered |
شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است |
| center |
شخصی که موافب عملیات کامپیوتر مرکزی است |
| driven |
معماری کامپیوتر که دستورات یک بار اجرا می شوند و ترتیب کنترل دریافت میشود |
| carriers |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
| port |
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد |
| carrier |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
| waiting state |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
| epos |
سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود |
communication |
مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند |
| input/output |
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم |
| analogues |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
| analogue |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
| text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| teleconferencing |
ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر |
| analog |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال |
| log |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
| logs |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
| port |
پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند. |
| ACIA |
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد داده سری را با استفاده از دستیابی غیرهمگام ارسال و دریافت کند |
| invites |
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است |
| invited |
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است |
| card |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
| invite |
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است |
| cards |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
| integrated |
محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند |
| panel |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
| panels |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
operation |
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه |
| multidrop circuit |
شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها |
| asynchronous |
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند |
| job |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
| power fail restart |
سهولتی که یک کامپیوتر راقادر می سازد تا پس از قطع برق به عملیات عادی خودبرگردد |
| jobs |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
| warm up |
اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد |
| simulations |
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد |
| simulation |
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد |
| underflow |
نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است |
| virtual |
مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود |
handshake |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
| handshakes |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
| handshaking |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
| point of sale |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود |
| backgrounds |
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند |
| background |
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند |
| enterprise network |
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد |
| paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
| DCD |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
| dumb terminal |
وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند |
| wake up |
کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد |
| device |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
| devices |
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است |
| faxed |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
| interactive |
حالت کامپیوتر که به کاربر امکان میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده ها را وارد کند و پاسخ را به سرعت دریافت کند |
| fax |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
| faxes |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
| mode |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
| faxing |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
| modes |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
| universal |
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است |
| transaction |
پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند |
| escape character |
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر |
| supervisor |
ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند |
| supervisors |
ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند |
| flop |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
| flopped |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
| super- |
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع |
| flopping |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
| flops |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
| wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
| teleprinters |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
| teleprinter |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
| generals |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
| floppies |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
| floppy |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
| floppy discs |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
| floppy disk |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
| floppy disks |
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند |
| general |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
| serial |
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند |
| serials |
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند |
| visually |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
| visuals |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
| visual |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
| interface |
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد. |
| interfaces |
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد. |
| channelled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channel |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
| channeling |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
| channels |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
| channeled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
| serviceability criteria |
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل |
| inverse |
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن |
| zero wait state |
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود |
| faxed |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
| fax |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
| faxing |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
| faxes |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
| active status |
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال |
| hartley |
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل |
| inputted |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
| input |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
| races |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
| raced |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
| race |
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد. |
| negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
| alt key |
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی |
| gpr |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند |