Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (8 milliseconds)
English
Persian
execution
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
Other Matches
supervisory
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
real time
مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
event driven
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
processor
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
dual
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
multi tasking
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
step
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
stepping
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
run duration
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
assign
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigns
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigning
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
assigned
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه
chaining
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
swops
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swaps
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swopped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
cancels
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancelling
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancel
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
internally stored program
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
cycled
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycles
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
pipelines
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
executives
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executive
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
stop
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stops
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
calling
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
concurrent
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
main line program
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
segments
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
section
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
sections
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
segment
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
modes
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
annotations
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
annotation
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
mode
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
softest
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
soft
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softer
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
sequence
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequences
کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
functions
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functioned
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
out of line
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
immediate
روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود
software
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است
link
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
framework
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
frameworks
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
flowchart
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
redirecting
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirects
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirect
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirected
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
renumber
خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
target
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targeted
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targetted
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targetting
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targeting
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targets
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
retrospective parallel running
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
plan implementation
اجرای برنامه
program execution
اجرای برنامه
session
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
sessions
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
checked
اجرای خشک یک برنامه
launched
شروع یا اجرای یک برنامه
involves
آغاز با اجرای یک برنامه
desk
اجرای خشک برنامه
launch
شروع یا اجرای یک برنامه
involve
آغاز با اجرای یک برنامه
launches
شروع یا اجرای یک برنامه
desks
اجرای خشک برنامه
launching
شروع یا اجرای یک برنامه
involving
آغاز با اجرای یک برنامه
check
اجرای خشک یک برنامه
concurrent program execution
اجرای همزمان برنامه
checks
اجرای خشک یک برنامه
phases
دوره زمانی اجرای برنامه
phased
دوره زمانی اجرای برنامه
phase
دوره زمانی اجرای برنامه
assembles
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
computer program
برنامه کامپیوتری
run duration
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه
rerun
اجرای برنامه یا چاپ مجدد کار
run duration
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند
maths
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد
math
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد
compile and go
بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل
run duration
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
targeted
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
pipeline
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
target
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targeting
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targetted
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targets
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
dynamically
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
targetting
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
compile
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiling
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
attentions
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
object computer
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
on the fly
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا
pipelines
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
compiles
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
attention
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
compiled
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
dynamic
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
backgrounds
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
background
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exits
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exit
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
backgrounds
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
background
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
infected computer
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
coldest
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
colds
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
runs
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
user
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
cold
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
transversal
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
execution
خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه
users
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
path
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
colder
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
paths
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
assembler
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است
run
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
non dedicated server
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
dynamically
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
looped
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loops
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
linear
برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
absolute address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
machine address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
loop
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
recoverable error
نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد
test
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tested
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
executing
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
break
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
tests
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
executes
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
execute
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
breaks
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
executed
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
cores
برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
core
برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
coral
زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
dynamically
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
mode
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
modes
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
relocation
جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه
relocation
جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
production run
اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
dynamic
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
allocations
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
dry run
اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها
allocation
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
initialize
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
bugging
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
sidekick
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
statement
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
bugs
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
sidekicks
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
bug
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
statements
خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
multi statement line
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
automatics
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
automatic
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com