Total search result: 201 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
parent program |
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند |
|
|
Other Matches |
|
shell out |
خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد |
link |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
section |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
segment |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
segments |
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست |
sections |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
swapping |
فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است |
outline |
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم |
outlined |
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم |
outlining |
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم |
outlines |
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم |
newest |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
new |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
newer |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
new- |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
asynchronous |
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند |
preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
modular |
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
elegant |
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند |
compiles |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
compiled |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
compiling |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
concurrent |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
compile |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
ego loss programming |
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد |
supervisory |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
synthetic address |
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است |
subprogram |
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود |
dynamic link library |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
function |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
chapters |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
functioned |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
functions |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
chapter |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
identification |
بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند |
out of line |
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند |
threads |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
semicompiled |
برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند |
thread |
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد |
api |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
subroutine |
بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
compiler |
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند |
load |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
loads |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
transfer |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
transfers |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
transferring |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
development support library |
امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند |
client side |
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است |
metacompilation |
کامپایل یک برنامه که سایر برنامه را هم در حین اجرا کامپایل میکند |
source |
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر |
automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
source |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
flowchart |
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد |
flow diagram |
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد |
object oriented |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
landing schedule |
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
dynamic data exchange |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |
eds |
وسیلهای که بطور الکترویکی میتواندپاک شده و برنامه ریزی گردد |
eerom |
دستگاهی که به طور الکتریکی پاک شده و مجددا" برنامه ریزی می گردد |
end |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
ended |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
ends |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
Send To command |
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد |
find |
برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد |
finds |
برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد |
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
halt |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
halted |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
halts |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
assembly |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
main program |
برنامه اصلی |
run |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
runs |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
executed |
موقعیت یک کامپیوتر که یک برنامه را اجرا میکند |
entry |
آدرسی که از آن یک برنامه یا تابع اجرا میشود |
execute |
موقعیت یک کامپیوتر که یک برنامه را اجرا میکند |
executing |
موقعیت یک کامپیوتر که یک برنامه را اجرا میکند |
executes |
موقعیت یک کامپیوتر که یک برنامه را اجرا میکند |
run duration |
مدت زمانی که برنامه اجرا میشود |
applet |
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |
anti- |
برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند |
master control program |
برنامه کنترل اصلی |
targetting |
مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود |
targeted |
مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود |
targeting |
مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود |
on the fly |
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا |
targets |
مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود |
target |
مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود |
string |
عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود |
targetted |
مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود |
interpreting |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
monoprogramming system |
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند |
bugs |
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند |
interprets |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
multi programming |
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند |
kill |
پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا |
bug |
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند |
bugging |
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند |
interpreted |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
interpret |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
kills |
پاک کردن فایل با توقف برنامه در حین اجرا |
master menu |
برنامه غذایی اصلی یکان |
cleco fastener |
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری |
multitasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان |
object language programming |
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص |
netware |
برنامه کاربردی که تحت سیستم عامل Netware اجرا میشود |
reprogram |
تغییردادن برنامه به طوری که روی کامپیوتردیگری قابل اجرا باشد |
fix |
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود |
fixes |
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود |
termination |
توقف ناگهانی برنامه در حال اجرا به علت خروجی برق |
bandstand |
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند |
blue ribbon program |
برنامه کاملی که در ابتدا و بدون هر گونه خطا یا مشکل اجرا شود |
interleaved |
بخشی از دو برنامه که جداگانه اجرا می شوند به طوری که به نظر همزمان می آید |
event driven |
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است |
agent |
برنامه یا نرم افزاری که روی یک ایستگاه کاری در شبکه اجرا میشود |
bandstands |
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند |
interfaces |
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد |
interface |
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد |
processor |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه |
agents |
برنامه یا نرم افزاری که روی یک ایستگاه کاری در شبکه اجرا میشود |
maximise |
برگرداندن نشانه برنامه به پنجره اصلی نمایش آن |
environment division |
یکی از چهار قسمت اصلی یک برنامه COBOL |
coresident |
دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند |
absolute address |
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند |
identification division |
یکی از چهار قسمت اصلی یک برنامه COBOL |
cores |
برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی |
pass |
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند |
core |
برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی |
passed |
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند |
procedure division |
یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول |
passes |
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند |
machine address |
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند |
while loop |
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند |
sessions |
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است |
user |
یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن |
users |
یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن |
waiting state |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
session |
1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است |
arithmetic |
دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند |
run duration |
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است |
non procedural language |
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را |
associated document |
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است |
source |
مجموعه پانچ کارتها که حاوی کد اصلی برنامه است |
load |
انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی |
main |
بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند. |
assembler |
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است |
loads |
انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی |
associated file |
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است |
stepping |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
suite of programs |
1-گروه برنامه هایی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند. 2-تعداد برنامههای یک کار مشخص |
trap |
نقط ه توقف انتخابی که اجرا برنامه در آنجا متوقف میشود وثباتها بررسی می شوند |
object program |
برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند |
privilege |
وضعیت کاربرد در رابط ه با نوع برنامه که اجرا میکند ومنابعی که میتواند استفاده کند |
foreground |
فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند |
presumptive instruction |
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد |
step |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
internal sort |
مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم |
loader |
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد |
sequential |
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند |
scheduled wave |
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه |
iterate |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
parameter |
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |
businesses |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
business |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
parameters |
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |
source computer |
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود |
iterative routine |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
goto |
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد |
compiler |
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند |
calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
stopped |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
diagnostics |
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد |
stop |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stopping |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
development |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
stops |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
developments |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
c |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته |
statement |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
optimum schedule |
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند |
conditional |
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی |
source language |
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه |
coding |
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد |
toolkit |
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند |
pl/m |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود |
dropping |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
debugger |
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند |
object oriented |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود |