Total search result: 201 (18 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
silicon |
بخشی از RAM که به صورت دیسک درایو سریع کار میکند |
|
|
Other Matches |
|
redundant |
سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند |
activities |
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است |
activity |
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است |
partition |
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است |
partitions |
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است |
raids |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
raided |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
raid |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
raiding |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
mount |
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است |
mounts |
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است |
eds |
درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند |
jukebox |
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند |
jukeboxes |
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند |
densities |
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند |
density |
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند |
slaved |
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند |
slaves |
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند |
slave |
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند |
slaving |
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند |
partitions |
تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند |
partition |
تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند |
rigid |
دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود |
fix |
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت |
fixes |
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت |
double |
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند |
doubled |
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند |
doubled up |
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند |
virtual |
بخشی از RAM دریک برنامه کنترل کوتاه به صورتی که گویی یک سیستم ذخیره سازی دیسک سریع است |
logical |
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است |
drives |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
drive |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
operates |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند |
dos |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و دستیابی فایل را کنترل میکند |
operated |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند |
operate |
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند |
cache memory |
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد |
caches |
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد |
cache |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
caches |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
cache |
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد |
cache memory |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
exchangeable |
درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت |
quad |
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود |
quads |
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود |
CD WO |
دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد |
eight inch disk |
درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی |
arm |
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک |
laptop |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
lapheld |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
parked |
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است |
park |
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است |
parks |
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است |
platters |
دیسک درون درایو دیسک سخت |
platter |
دیسک درون درایو دیسک سخت |
JPEG |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند |
DVD |
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن یکبار داده روی دیسک DVD میدهد |
unmount |
1-حذف دیسک از دیسک درایو. 2- |
conditional |
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی |
drives |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
drive |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
manager |
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد |
managers |
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد |
bureaus |
ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند |
bureau |
ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند |
Windows Explorer |
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد |
basic |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
basics |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
CD ROM/XA |
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند |
CD ROM Extended Architecture |
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند |
DVD |
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد |
dat |
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند |
B: |
معمولاگ فلاپی دیسک درایو |
B: |
بیان کننده دیسک درایو جانبی |
mirrored |
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است |
flying head |
نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد |
mirrors |
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است |
mirror |
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است |
zero wait state |
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود |
internal |
درایو دیسک سخت درون پوشش اصلی کامپیوتر |
bayed |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
bay |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
baying |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
bays |
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است |
movable |
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد |
ESDI |
واسط استاندارد بین CPU و وسایل جانبی مثل درایو دیسک |
default |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaulted |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaulting |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaults |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
drive bay |
فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است |
dma |
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود |
double |
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد |
unmount |
برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست |
doubled up |
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد |
beginnings |
نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار |
beginning |
نشانه آغاز یک رشته داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا نوار |
doubled |
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد |
floppy discs |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
floppy disks |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
floppies |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
floppy |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
floppy disk |
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه |
fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
wracks |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
IBM |
کامپیوتر شخصی بر پایه IBM PC ولی به همراه درایو دیسک سخت داخلی و باس ISA |
wracked |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
racks |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
rack |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
racked |
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |
BIM |
نشانه مشخص کننده شروع رشته دادهای که روی دیسک درایو یا نوار ضبط شده است |
open |
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند |
opened |
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند |
opens |
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند |
double |
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند |
doubled up |
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند |
doubled |
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند |
card |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
cards |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
printers |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
printer |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
PCI |
مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند |
drives |
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد |
drive |
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد |
permanent |
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو |
bezel |
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو |
drives |
مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند |
drive |
مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند |
DVD |
درایو DVD که میتواند دیسک DVD را بخواند و نرخ ارسال داده معادل نه برابر ROM-CD دارد |
terminate and stay resident program |
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند |
TCP |
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند |
hard |
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است |
harder |
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است |
hardest |
تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است |
rom |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند |
position |
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو |
positioned |
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو |
DoubleSpace |
برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود |
advanced |
روش ذخیره سازی داده روی دیسک سخت که سریع تر و کاراتراز RLL است |
look ahead |
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند |
maintainability |
توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی |
externals |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
external |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
allocations |
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود |
boot |
روی یک دیسک سخت با بیشتر از یک بخش بخشی که حاوی برنامه راه انداز و سیستم عامل است |
allocation |
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود |
dye polymer recording |
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است |
failed |
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند |
fail |
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند |
fails |
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند |
absolute address |
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند |
electron gun |
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند |
machine address |
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند |
ramdrive.sys |
در DOS یک فایل پیکربنغی همراه سیستم عامل است که بخشی از حافظه دستیابی مستقیم کامپیوتر را بعنوان یک دیسک کنار می گذارد |
dictionaries |
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند |
dictionary |
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند |
defragmentation |
سازماندهی مجدد فایل ها روی شیاری دیسک سخت به صورت پیاپی |
cluster bomb |
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل |
cluster |
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل |
clusters |
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل |
cluster bombs |
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل |
circulating |
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند |
rollover |
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند |
flippy |
دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود |
wheel mode |
ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند |
handlers |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
user |
بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند |
handler |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
users |
بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند |
limnology |
بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند |
IETF |
انجمنی که بخشی ای از TAB است و استانداردهای اینترنت را بیان میکند |
wraparound |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
worded |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
word |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
word wrap |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
fix |
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست |
fixes |
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست |
compact |
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است |
compacted |
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است |
compacting |
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است |
compacts |
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است |
protect |
یچی که از کپی گرفتن از دیسک جلوگیری میکند |
protects |
یچی که از کپی گرفتن از دیسک جلوگیری میکند |
protecting |
یچی که از کپی گرفتن از دیسک جلوگیری میکند |
FEDS |
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت |
tabulator |
بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد |
softer |
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد |
op code |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند |
operate |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند |
softest |
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد |
basic |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
basics |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
operation |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند |
soft |
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد |
operated |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند |
operates |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند |
magneto optical recording |
رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند |
jaguar |
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند |
jaguars |
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند |
Internet |
بخشی از استاندارد TCP/IP که نحوه ارسال داده روی شبکه را بیان میکند |