| Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| macro |
برنامه اسمبلر که قادر به کدگشایی دستورات ماکرو است |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| open |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
| opened |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
| opens |
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند |
| macro |
نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن |
| macro |
زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد |
| macro |
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود |
| macro assembler |
ماکرو اسمبلر |
| memo field |
فیلدی در پایگاه داده یا پنجره متن در یک برنامه کاربردی که به کاربر امکان افزودن دستورات یا ماکرو درباره ورودی میدهد |
| macro |
تابع و دستورات برای انجام عمل ماکرو |
| macro |
فرآیندی که فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جایگزین میشود |
| expansion |
فرآیندی که در آن فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جانشین میشود |
| api |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
| fetched |
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند |
| fetches |
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند |
| fetch |
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند |
| assembly |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
| cisc |
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند |
| machine |
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL |
| machined |
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL |
| machines |
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL |
| jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| order |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه |
| WISC |
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند |
| writable instruction set computer |
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند |
| RISC |
طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند |
| pass |
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند |
| one pass assembler |
برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند |
| cross assembler |
ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر |
| passes |
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند |
| passed |
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند |
| cross reference generator |
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه |
| memory |
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است |
| memories |
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است |
| iterative routine |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| iterate |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
| functioned |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
function |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| functions |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| coding |
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد |
| indirect objects |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| direct objects |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| object |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| objected |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| objecting |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| objects |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| generate |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| generates |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| generating |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| generated |
محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است |
| nests |
ماکرو فراخوانی شده از ماکرو دیگر |
| nest |
ماکرو فراخوانی شده از ماکرو دیگر |
| jump instruction |
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |
| VBA |
زبان ماکرو پیچیده ساخت ماکروسافت با کمک ابزار برنامه سازی Visual Basic |
| visuals |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
| link |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
| visually |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
| visual |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
| processor |
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است |
| command.com |
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند |
| interactive |
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند |
| graphics |
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند |
| focuses |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| lexical analysis |
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند |
| focus |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focussing |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focused |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focussed |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| focusses |
پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد |
| programmer |
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است |
| programmers |
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است |
| Windows API |
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد |
| synthetic address |
محل استفاده شده در برنامه که توسط دستورات درون برنامه تولید شده است |
| compiler |
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند |
| loops |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
loop |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
| looped |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
| runs |
دستورات یک برنامه |
| run |
دستورات یک برنامه |
| demonstration |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
| demonstrations |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
| macroinstruction |
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo |
| list |
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه |
| machine |
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر |
| reference |
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |
| machined |
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر |
| compiles |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| compile |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| compiled |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| compiling |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
| references |
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |
| machines |
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر |
| disassembler |
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند |
| path |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
| run |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| runs |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| paths |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
| compact |
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار |
| compacted |
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار |
| compacting |
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار |
| compacts |
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار |
| directs |
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند |
| main |
بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند. |
direct |
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند |
| directed |
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند |
loop |
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد |
| self- |
برنامه کامپیوتری که حاوی دستورات اجرایی برای کاربر است |
| looped |
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد |
| loops |
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد |
| literacy |
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی |
| modification |
دستوراتی در حلقه که دستورات دیگر یا داده درون برنامه را تغییر میدهد |
| VBScript |
مجموعه دستورات برنامه نویسی که در یکک صفحه وب معمولی فاهر می شوند, |
| interactive |
سیستمی که حاوی پاسخ سریع به دستورات کاربر یا برنامه یا داده است |
| graphic |
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک |
| non procedural language |
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را |
| routines |
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند |
| while loop |
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند |
| routinely |
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند |
| routine |
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند |
| macro |
تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است |
| assembly |
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند |
| dummy |
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد |
| languages |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
| language |
زبان برنامه نویسی کامپیوتر با دستورات تو کار که برای نمایش گرافیک مفید هستند |
| presumptive instruction |
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد |
| dummies |
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد |
| source |
نرم افزارای که به کاربر امکان تغییر دادن , حذف و افزودن دستورات در فایل اصلی برنامه میدهد |
| languages |
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند |
| language |
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند |
| jobs |
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است |
| extensible |
زبان برنامه نویسی کامپیوتری که به کاربر امکان افزودن نوع داده و دستورات خاص خود را میدهد |
| job |
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است |
| primers |
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد |
| primer |
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد |
| basics |
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده |
| basic |
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده |
| bugging |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
| bugs |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
| procedure |
بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
| language |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است |
| languages |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است |
| bug |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
| interactive |
حالت کامپیوتر که به کاربر امکان میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده ها را وارد کند و پاسخ را به سرعت دریافت کند |
| mode |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
| modes |
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند |
| cycle |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
| cycled |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
| cycles |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
| AT command set |
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است |
| dot |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
| dotting |
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد |
| plotter |
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند |
| plotters |
نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند |
| complexes |
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند |
| complex |
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند |
| main |
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد |
| wimps |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| wimp |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
| ACD |
سیستم تلفن خاص که میتواند تماسهای متعددی را مدیریت کند و آنها را طبق دستورات برنامه ریزی شده در پایگاه داده ها هدایت کند |
| assembler |
اسمبلر |
| one for one |
معمولا اسمبلر |
| menus |
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر |
| menu |
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر |
| PHIGS |
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است |
| macro call |
فراخوانی ماکرو |
| macro generator |
مولد ماکرو |
| macro library |
کتابخانه ماکرو |
| macro definition |
تعریف ماکرو |
| scrambling |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
| scrambles |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
| scrambled |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
| scramble |
کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود |
| pre |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
| pre- |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
| one pass assambler |
همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره |
| subroutine |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
| execution |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
| intermediate |
کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین |
| automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
| source |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
| object oriented |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
| newest |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| new |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| newer |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| new- |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| landing schedule |
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود |
| swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| dynamic data exchange |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |
| one for one |
مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود |
| microsoft |
جستجوگر وب ساخت ماکرو سافت که آماده است و به کاربر امکان دیدن صفحه وب را میدهد |
| script |
مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود |
| modular |
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
| Send To command |
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد |
| preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |