Total search result: 201 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
unconditional |
دستوری که کنترل را از یک بخش برنامه به دیگری منتقل میکند , بدون بستگی داشتن به وقوع شرایط ی . |
|
|
Other Matches |
|
jump instruction |
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی |
transferring |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
transfers |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
transfer |
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند |
machined |
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود |
machines |
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود |
machine |
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود |
interactive |
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را |
executives |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
executive |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
cascade control |
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری |
overrunning |
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد |
overruns |
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد |
overrun |
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد |
softer |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
softest |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
soft |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
close |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
closer |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
closes |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
closest |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
installs |
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد |
installing |
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد |
install |
امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد |
discrimination instruction |
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند. |
transferring |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
transfer |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
transfers |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
voter |
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند |
voters |
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند |
ineligibly |
بدون داشتن شرایط لازم برای انتخاب |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
chain |
روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند. |
chains |
روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند. |
tasks |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
task |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
scrolls |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
scroll |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
conversion |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
conversions |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
supervisory |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
main line program |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
conditional |
دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند |
preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
input/output |
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند |
card |
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند |
cards |
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند |
nests |
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود |
nest |
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود |
daisy chain |
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت |
decisions |
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد |
decision |
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد |
language |
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند. |
languages |
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند. |
optimizer |
برنامهای که برنامه دیگری را تنظیم میکند تا کاراتر باشد |
decoder |
برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند |
loader |
برنامهای که فایل یا برنامه دیگری را در حافظه کامپیوتر باز میکند |
exparte |
قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند |
unmoderated list |
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند |
do while |
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند |
mail server |
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند |
dump |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
hot |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
hottest |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
hotter |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
ansi |
برنامه مستقیم نرم افزاری کوچک که کدهای کنترلی صفحه نمایش ANSI را تفسیر میکند و صفحه نمایش را کاملا کنترل میکند |
handler |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
handlers |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
subroutine |
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که کنترل زیر تابع را هدایت میکند |
apt |
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود |
faults |
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند |
fault |
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند |
faulted |
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند |
trusts |
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد |
trusted |
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد |
trust |
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد |
conditional |
فرآیندی که بستگی به نتیجه دیگری دارد |
parataxis |
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر |
compiler |
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند |
piracy |
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer |
conditional |
نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد |
coroutine |
بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود |
constant speed propeller |
ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند |
functioned |
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد |
functions |
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد |
function |
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد |
liaising |
بستگی داشتن |
liaises |
بستگی داشتن |
up to <idiom> |
بستگی داشتن به |
liaised |
بستگی داشتن |
liaise |
بستگی داشتن |
count on <idiom> |
بستگی داشتن به |
run duration |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
shutdowns |
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند |
shutdown |
دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند |
word wrap |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
worded |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
wraparound |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
word |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
to second somebody |
ماموریت کسی را به جای دیگری منتقل کردن [اصطلاح رسمی] |
wimp |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
wimps |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
newest |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
new- |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
new |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
newer |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
independently |
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال |
statements |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
statement |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
breaks |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
break |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
apt |
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی |
halted |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
halt |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
halts |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
electronic |
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند |
processor |
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند |
the bird is p of that event |
مرغ وقوع ان رویدادرا ازپیش احساس میکند |
let (something) ride <idiom> |
ادامه دادن بدون عوض شدن شرایط |
fallout |
خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد |
automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
concatenate |
دستوری که دو داده یا متغیر را باهم ترکیب میکند |
fetched |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
fetches |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
fetch |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
gates |
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد |
gate |
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد |
statements |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
statement |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
dropped |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
dropping |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
drops |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
drop |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
controller |
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند |
controllers |
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند |
scsi |
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند |
dead duck <idiom> |
در شرایط ناامید کننده قرار داشتن |
qualifies |
صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن |
qualify |
صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن |
xmodem |
بایت از بلاک داده را منتقل میکند |
brute force method |
روش رفع مشکل که بستگی به قدرت کامپیوتر داردو نه به برنامه نویسی مناسب |
channels |
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست |
channel |
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست |
channeling |
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست |
channelled |
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست |
channeled |
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست |
random access |
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد |
analog |
خط ارتباطی که خط وط آنالوگ مانند صوت را منتقل میکند |
non operable instruction |
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد |
link |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
literal |
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند |
stop |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
stopping |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
stops |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
stopped |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
kilo |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
footing |
قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند |
analog |
خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند |
kilos |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
deffered entry |
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است |
returned |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
aggregates |
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود |
returning |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
aggregate |
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود |
returns |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
return |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
drive |
مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند |
interrupt |
وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود |
drives |
مکانیزمی که نوار مغناطیسی را روی نوکهای درایو منتقل میکند |
interrupting |
وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود |
interrupts |
وقفهای که CPU را هدایت میکند تا به محل مشخصی منتقل شود |
inherent addressing |
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی |
controlled thermonuclear reaction |
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید |
compiler |
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند |
dummies |
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد |
dummy |
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد |
stops |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stopped |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stop |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
stopping |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
debugger |
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند |
toolkit |
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند |
conditional |
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی |
key |
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند |
fee tail |
تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه |
papering |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
papered |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
paper |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
papers |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
assembly |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
opens |
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند |
open |
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند |
opened |
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند |
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions |
این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد. |
EMM |
امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند |
flowchart |
دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه |
flow diagram |
دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه |